ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

زندگی خوب، چه شکلی است؟

خانه » مقالات » زندگی خوب، چه شکلی است؟

زندگی خوب، چه شکلی است؟

وقتیکه شادی و یا فقط معنا هم کافی نیستند!..

تو را به یاد دارم که سال‌ها پیش، جلوی آینه ایستاده بودی و به خودت می‌گفتی: «آیا زندگی فقط همین است؟» می‌دانستی که شادی لازم است، اما حس می‌کردی که چیزی کم است. مثل یک کیک تولد که ظاهرش زیباست، اما داخلش کمی خام مانده. حالا فرض کن که دوستانه با هم درباره‌اش گپ بزنیم و بفهمیم این «چیزی که کم است» چیه.

#### شادی و معنا، آخرش چی؟

تا الان، ما دو نوع «زندگی خوب» بلد بودیم: یکی زندگی شاد و مملو از لذت‌ها (مثل خوردن بستنی تُنک توی آفتاب)، و دیگری زندگی پرمعنا و هدفمند (مثل کمک به دیگران یا ساختن چیزی که جهان رو بهتر کنه). ولی حالا روان‌شناسان یه مسیر جدید پیدا کردن که اسمش رو گذاشتن **«غنای روانی»**. این مسیر به جای اینکه فقط روی شادی یا معنا تمرکز کنه، به دنبال تجربه‌هاییه که ذهن رو باز کنه، دیدگاه رو تغییر بده و اون حس کنجکاوی رو برانگیزه کنه.

ارین وستگیت، دانشیار روان‌شناسی دانشگاه فلوریدا، در این مورد می‌گه:
«ایده ما از این سؤال شکل گرفت: چرا بعضی افراد با وجود اینکه زندگی شاد و معناداری دارن، همچنان احساس نارضایتی می‌کنن؟ متوجه شدیم که چیزی که غایب هست، غنای روانیه. این تجربه‌ها ممکنه خوشایند نباشن، ولی ذهن رو به چالش می‌کشن و دید ما رو نسبت به دنیا تغییر می‌دن.»

به زبان ساده‌تر: شاید تو همه‌چیز رو داری—خانه، ماشین، حتی یه گربه‌ی خوش‌مو!—ولی اگه احساس می‌کنی که زندگی‌ات یک‌رنگه، احتمالاً به دنبال یه چیز دیگه‌ای هستی. اون چیز، **غنای روانی**ه.

#### گنجینه‌ی تجربه‌ها: از خواندن رمان تا طوفان!

حالا بیا با هم این مفهوم رو باز کنیم. تجربه‌هایی که غنای روانی ایجاد می‌کنن، لزوماً بزرگ و خاص نیستن. مثلاً، ممکنه از خوندن یه رمان فوق‌العاده، شنیدن یه آهنگ عمیق، یا حتی تماشای یه فیلم مستند که ذهن رو به فکر واداره کنه، ایجاد بشن. وستگیت می‌گه:
«شما لازم نیست برای تجربه‌ی غنای روانی، حتماً به آلاسکا بروید و شفق قطبی ببینید. حتی یه روز عادی که یه کتاب خوب بخونید یا با یه دوست قدیمی گپ بزنید، می‌تونه زندگی‌تون رو غنی‌تر کنه.»

اما نکته‌ی جالب اینجاست: حتی تجربه‌های ناخوشایند هم می‌تونن نقش مهمی در این مسیر داشته باشن. مثلاً دوره‌ی دانشگاه ممکنه همیشه خوشایند نباشه، ولی نحوه‌ی فکر کردن شما رو تغییر می‌ده. یا حتی اینکه یه بار توی یه طوفان گیر کنی و جان سالم به در ببری، ممکنه نه خوشایند باشه و نه معنادار، ولی دیدگاه شما رو نسبت به زندگی دگرگون می‌کنه.

#### زندگی ایده‌آل، یه قالب یک‌رنگ نیست

حالا سوال اصلی اینه: زندگی ایده‌آل چه شکلیه؟ آیا همه باید به دنبال شادی باشن؟ یا اینکه باید مثل یه قهرمان ادبیاتی زندگی کنن و فقط به دنبال معنا باشن؟
شیگهیرو اویشی، استاد روان‌شناسی دانشگاه شیکاگو، توی پادکست *Big Brains* می‌گه:
«زندگی ایده‌آل چه شکلیه؟ به خودشناسی نیاز داره. آیا شما به دنبال زندگی راحت و خوشاینده؟ یا می‌خواین تأثیری در جهان بذارین؟ یا شاید فقط می‌خواین انواع مختلفی از تجربه‌ها رو داشته باشین؛ فارغ از اینکه مثبت یا منفی باشن؟»

در واقع، هر کسی باید به سبک خودش زندگی کنه. شاید برای بعضی‌ها شادی و معنا کافی باشه، ولی برای دیگران، تجربه‌های متنوع و غیرمنتظره—حتی اگه گاهی ناخوشایند باشن—همون چیزی باشن که به زندگی‌شون عمق می‌دن.

#### شخصیت، سیاست و شغل: همه چیز به یه جا می‌رسه

حالا بیا ببینیم که شخصیت و حتی سیاست چقدر توی این موضوع نقش دارن. مطالعات نشون داده که افرادی که به تجربه‌های جدید باز هستن (یه ویژگی شخصیتی به اسم **Openness to Experience**) بیشتر تمایل دارن به زندگی حاوی غنای روانی. در حالی که افراد محافظه‌کارتر معمولاً به دنبال زندگی‌های شاد یا معنادار هستن.

این موضوع حتی توی انتخاب شغل هم تأثیر می‌ذاره. مثلاً مشاغلی مثل جراحی یا داده‌کاوی معمولاً رضایت بالایی دارن، چون پول‌زا هستن. در مقابل، معلمان و مددکاران اجتماعی بیشتر به دنبال معنا هستن. اما مشاغلی مثل نویسندگی یا ویراستاری ممکنه هم رضایت کمی داشته باشن و هم معنا کمی.
اویشی در این مورد می‌گه:
«اگه فقط دو بعد [رضایت و معنا] رو در نظر بگیریم، باید به یه کارگردان هنری بگیم که بهتره داده‌کاو یا مدیر مراسم خاکسپاری بشه! اما ما معتقیم که بعد سومی هم وجود داره: شغلی که غنای روانی داره و کارهاش هر روز یا هر سال تغییر می‌کنه.»

#### یه جمله‌ی بزرگان و یه بیت شعر برای ختام

حسین ابن منصور حلاج، عارف بزرگ، می‌گه:
«هر کسی که به دنبال حقیقت باشد، باید از راه‌های شناخته‌شده بیرون بیاید و به سرزمین‌های ناشناخته قدم بگذارد.»
این دقیقاً همون چیزیه که ما داریم دربارش صحبت می‌کنیم: تجربه‌های جدید و چالش‌برانگیز که ذهن رو باز می‌کنن و به ما کمک می‌کنن دنیارو از زوایای مختلف ببینیم.

و این بیت شعر از سعدی هم می‌تونه ما رو تشویق کنه که به دنبال تجربه‌های متفاوت باشیم:
**«هر نفسی که به دامان امید آمد، دوباره زندگی کرد و دوباره مرد.»**

### پس چی؟

زندگی خوب، یه فرمول یک‌رنگ نیست. شادی و معنا خوبن، ولی اگه احساس می‌کنی چیزی کم مونده، شاید وقتشه که به دنبال غنای روانی باشی. یه کتاب بخون، یه سفر کوچیک برو، یه آدم جدید بشناس، یا حتی یه چالش جدید رو توی زندگیت جا بدی. هر کاری که ذهن رو به فکر واداره و دیدگاه رو تغییر بده، می‌تونه یه قدم به سمت زندگی‌ای با غنای بیشتر باشه.

و حالا نوبت توئه که این مسیر رو برای خودت کشف کنی. 😊

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید