طرز نشستن عیسی کلانتری
نمادی از رابطه مسئولین و شهروندان و ….
مقدمه
یک نشستن، هزاران پیام
در تاریخ ایران معاصر، گاهی یک رفتار ساده و به ظاهر پیشپاافتاده، نماد مناسبی برای تحلیل روابط پیچیده قدرت میشود. ماجرای نحوه نشستن عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان محیط زیست، در مقابل خبرنگاران حادثهدیده ارومیه، یکی از همین نمادهای شاخص است. این واقعه که در پی حادثه دلخراش واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران در تیرماه ۱۴۰۰ رخ داد، نه تنها در فضای رسانهای ایران جنجالبرانگیز شد، بلکه به آینه تمامنمای رابطه حکومت و شهروندان تبدیل گردید. وقتی کلانتری با پاهای گشاد و لم داده بر صندلی، در مقابل خبرنگاران داغدار نشست، در واقع بیانیهای تصویری از رابطه عمیقاً نابرابر شهروند و حکمران در ایران ارائه داد.
پیشینه و زمینه ماجرا
فاجعه ارومیه و زمینههای جنجال
در چهارشنبه سوم تیر ۱۴۰۰، اتوبوس حامل ۲۱ خبرنگار حوزه محیط زیست که به دعوت سازمان محیط زیست برای بازدید از یک تونل به ارومیه رفته بودند، در یکی از جادههای فرعی سنگلاخ واژگون شد. در این حادثه تاسفبار، دو خبرنگار به نامهای مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی جان خود را از دست دادند و تعدادی دیگر مصدوم شدند. این حادثه به خودی خود یک تراژدی انسانی بود، اما آنچه بر آتش خشم عمومی دمید، پاسخ و رفتار مسئولان مرتبط با این واقعه بود.
ملاقات جنجالی و نحوه نشستن
شب پس از حادثه، عیسی کلانتری به عنوان رئیس سازمان محیط زیست به ملاقات خبرنگاران مصدوم در هتل محل اقامت آنها رفت. اما آنچه توجه همگان را جلب کرد، نحوه نشستن او بود؛ کلانتری روی صندلی لم داده بود و پاهایش را به شکلی باز و گشاد از هم گذاشته بود، طوری که در مقابل خبرنگاران داغدار و مصدوم، حالتی تداعیگر بیاعتنایی و برتریجویی بود. این صحنه به سرعت در فضای مجازی پخش شد و به موضوع داغ بحثها تبدیل گردید.
تحلیل زبان بدن و پیامهای نهفته
نشانهشناسی یک posture
در تحلیل زبان بدن، نحوه نشستن کلانتری حاوی پیامهای متعددی بود:
· حالت لم داده و پاهای باز: در زبان بدن، این حالت معمولاً نشاندهنده تسلط، مالکیت فضا و بیاعتنایی به طرف مقابل است. فرد با این حالت نشستن، خود را در موضع قدرت نشان میدهد و فاصله روانی خود با دیگران را به نمایش میگذارد.
· تمایل به عقب و حالت دفاعی: نشستن در حالی که به پشت صندلی تکیه داده شده، میتواند نشانه فاصلهگیری عاطفی و عدم تمایل به ایجاد ارتباط صمیمانه باشد.
· عدم تقارن زاویه بدن: قرارگیری بدن به گونهای که مستقیماً به طرف مقابل توجه ندارد، حاکی از عدم engagement کامل با موقعیت و افراد حاضر است.
تفسیرهای کارشناسان
دکتر حمید شکری خانقاه، جامعهشناس و روانشناس ارتباطات، در تحلیل این ماجرا معتقد است: «اغلب مسئولان ما اصول و فنون آدابدانی مدیریتی، آشنایی با حریم و زبان بدن را ندارند. نمیدانند چه چیزی را کی و کجا و چگونه بگویند و چه چیزی را چه موقع نگویند». این کارشناس همچنین اشاره میکند که «با نگاهی عمیقتر میتوان طرز نشستن آقای کلانتری با پاهای باز و تکیه به پشت صندلی را دال بر بیخیلی و اندکی بیاعتنایی به موضوع ارزیابی کرد. حالت او مصداق فردی بود که از موضع قدرت نشسته و برای نظارت و سرکشی آمده است».
واکنشهای گسترده به یک رفتار نمادین
طوفان در فضای مجازی
واکنشها به این رفتار کلانتری در شبکههای اجتماعی سریع و تند بود:
· کاربری با نام «کاظم» در توئیتر نوشت: «زبان بدن گاهی گویاتر از هر سخنی است، طرز نشستن مسئول مملکت که برای تسلی آمده آینهای از نسبت و رابطه حاکم و شهروند است».
· کاربر دیگری به نام «امین» نوشت: «این عیسی کلانتری حتی فهم درست نشستن جلوی خبرنگاران زن داغدیده را ندارد و متاسفانه مسئول یکی از مهمترین سازمانهای مملکت هم هست».
· صادق لواسانی، یکی دیگر از کاربران توئیتر، با انتشار عکس کلانتری نوشت: «کاش یک نفر تو را با این همه غرور از صندلی پایین بکشد تا بفهمی روبروی عزادار و درد کشیده، مودب بنشینی».
پاسخهای رسمی و توجیهها
در برابر این انتقادات، برخی از نزدیکان و مدافعان کلانتری اعلام کردند که او به مشکلات کمر مبتلاست و به ناچار اینگونه مینشیند. اما این توجیه با مشاهدات دیگر از نحوه نشستن او در موقعیتهای مختلف در تناقض بود. رسانهها تصاویر متعددی از کلانتری منتشر کردند که در ملاقات با مقامات بلندپایه، به طور کاملاً مودبانهای مینشیند و پاهایش را میبندد. این تناقض رفتاری، بر شدت انتقادات افزود.
پاسخ خود کلانتری
واکنش خود کلانتری به این انتقادات، به جای عذرخواهی، تهاجمی بود. او در مصاحبهای گفت: «این حرفهای مزخرف را بعضی همکاران شما درمیآورند. نحوه نشستن من مثلاً چطور بوده؟ نحوه نشستن همیشگی من، همین طور است. چه عذرخواهی؟ برای چه؟ چه اتفاقی افتاده که عذرخواهی کنیم؟». این پاسخ، خود بهانهای برای موج جدیدی از انتقادات شد.
تحلیل جامعهشناختی: چرا یک نشستن تا این اندازه اهمیت دارد؟
زبان بدن به مثابه بازتاب رابطه قدرت
نحوه نشستن کلانتری در برابر خبرنگاران، تصویری نمادین از روابط عمودی قدرت در ساختار سیاسی ایران ارائه میدهد. در این رابطه، حکمران در موضع بالا و شهروند در موضع پایین قرار دارد. این رابطه مبتنی بر شبان-رمگی است که در آن حکمران خود را شبان و مردم را رمه میبیند. در چنین منظومهای، حکمران نه خود را پاسخگو میداند و نه لازم میبیند که برای شهروندان توضیح بدهد یا عذرخواهی کند.
فقدان سواد ارتباطی در مدیریت ایرانی
به گفته کارشناسان، بسیاری از مسئولان ایرانی فاقد سواد ارتباطی و عاطفی لازم برای مدیریت بحران و تعامل با مردم هستند. بهمن حسینپور، مسئول سابق تشریفات نهاد ریاست جمهوری، در این زمینه گفته است: «متاسفانه در کشور ما هیچ دوره آموزشی از جمله زبان انگلیسی یا حتی زبان بدن برای وزرا، سفرا، نمایندگان مجلس و حتی روسای جمهوری برگزار نمیشود در حالی که این موضوع یک اصل مهم است».
فرهنگ سیاسی مبتنی بر رعیتپروری
رفتار کلانتری بازتابی از فرهنگ سیاسی دیرپایی در ایران است که در آن حکمران، مردم را رعیت میبیند، نه شهروند. در این نگاه، حکمران اختیارات تام دارد و مردم موظف به اطاعت. این رابطه یکطرفه است و حکمران خود را پاسخگو نمیداند. چنین فرهنگی در طول تاریخ ایران تداوم داشته و در دورههای مختلف به شکلهای مختلف بازتولید شده است.
نمادشناسی سیاسی: نشستن کلانتری به مثابه استعارهای از حکمرانی در ایران
رابطه حاکم و محکوم
نحوه نشستن کلانتری استعارهای دقیق از روابط قدرت در ایران معاصر است. در این استعاره:
· فاصله فیزیکی نماد فاصله روانی و اجتماعی حاکمیت از مردم است.
· حالت لم داده نشان از راحتی حکمران در موضع قدرت دارد، حتی در شرایطی که باید همدردی کند.
· پاهای باز تداعیگر تصرف فضا و نمایش تسلط است.
· عدم تماس چشمی مستقیم نشان از عدم پاسخگویی و شفافیت دارد.
فرهنگ عذرخواهی نکردن
یکی از شاخصترین جنبههای این ماجرا، امتناع کلانتری از عذرخواهی بود، نه فقط برای نحوه نشستن، بلکه برای فوت دو خبرنگار. این مسئله نشان میدهد که در فرهنگ سیاسی حاکم، عذرخواهی کردن به مثابه ضعف تفسیر میشود، نه نشانه مسئولیتپذیری و عزت نفس. این ویژگی در بسیاری از مسئولان ایرانی دیده میشود که حاضر به پذیرش اشتباه نیستند.
دوگانگی رفتار در مواجهه با بالا و پایین
تصاویر منتشر شده از کلانتری در ملاقات با ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور سابق، نشان میدهد که او به خوبی میتواند “درست” بنشیند، وقتی که در مقابل مافوق خود قرار دارد. این دوگانگی رفتاری به وضوح نشان میدهد که مشکل فیزیکی نبوده، بلکه ناشی از نگاه از بالا به پایین به شهروندان عادی است.
جمعبندی: یک نشستن، یک جهان معنا
ماجرای نحوه نشستن عیسی کلانتری در مقابل خبرنگاران حادثهدیده ارومیه، هرچند در ظاهر یک رفتار ساده فردی بود، اما در باطن نماد شکاف عمیق بین حکمرانان و شهروندان در ایران معاصر بود. این ماجرا به خوبی نشان داد که چگونه یک رفتار غیرکلامی میتواند بازتابنده منظومهای از ارزشها، روابط قدرت و فرهنگ سیاسی باشد.
در ایران، رابطه حکومت و شهروندان هنوز مبتنی بر الگوی پیشامدرن شبان-رمگی است، نه الگوی مدرن خدمتگزار-شهروند. تا زمانی که این رابطه عمیقاً نابرابر تداوم یابد، شاهد تکثیر چنین رفتارهای نمادینی در سطوح مختلف حکمرانی خواهیم بود. تغییر این رابطه نیازمند دگرگونی بنیادین در فرهنگ سیاسی و بازتعریف جایگاه شهروند در نظام حقوقی و سیاسی کشور است.
نحوه نشستن کلانتری تنها یک نمونه از هزاران رفتاری است که روزانه در فضای عمومی ایران رخ میدهد و روابط قدرت نابرابر را بازتولید میکند. شاید زمانی بتوانیم شاهد ایرانیتی باشیم که در آن هر شهروند، irrespective از جایگاه اجتماعیاش، خود را شایسته احترام بداند و هر حکمرانی، خود را خدمتگزار مردم ببیند، نه ارباب آنها. تا آن زمان، چنین صحنههایی همچنان تکرار خواهد شد و همچون آیینهای، رابطه بیمار حکومت و شهروندان را به ما نشان خواهد داد.

