ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

 تحلیل تکنیک هوش پیش‌بینی‌گر رفتاری در محیط‌های سیاسی

خانه » مقالات »  تحلیل تکنیک هوش پیش‌بینی‌گر رفتاری در محیط‌های سیاسی
 تحلیل تکنیک هوش پیش‌بینی‌گر رفتاری در محیط‌های سیاسی

 تحلیل تکنیک هوش پیش‌بینی‌گر رفتاری در محیط‌های سیاسی

 

بهترین مشاورانتخابات دکترمازیارمیر
مشاور عالی انتخابات دکترمازیارمیر

دکترمازیارمیر اولین مشاور انتخاباتی هوشمند غیر خطی 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

زمانِ دیگری آمده است

 

در دنیایی که دیگر نمی‌توان از میدان‌ها و خیابان‌ها به‌تنهایی سرزمین‌های رأی را تسخیر کرد، قدرتِ واقعی در عمقِ داده‌ها نهفته است؛ نه داده‌هایی که

فقط «گفته» می‌شوند، بلکه آن‌هایی که «زندگی می‌کنند»—رفتارهایی که زیر پوستِ کلمات پنهان شده‌اند، انتخاب‌هایی که در تاریکیِ اسکرول کردنِ

شب‌ها شکل گرفته‌اند، و نگرش‌هایی که در فواصلِ بین لغاتِ یک نظرسنجی، زبانِ بدن و نگاهِ یک چهره بیان می‌شوند. هوش پیش‌بینی‌گر رفتاری، نه یک

ترفندِ انتخاباتی است، بلکه یک سیستمِ رصدِ نگرش‌های زیرآگاهی جمعی است که با بازخوانیِ ساختارِ ذهنِ رأی‌دهنده، پیامی را طوری می‌چیند که

گویی خودِ فرد آن را در ذهنِ خویش ساخته است.

این تکنیک، در محیط‌هایی که دسترسی به داده‌های عمومی محدود است—مانند بسترِ ایران—نیازمند *خلاقیتِ روش‌شناختی و فراتر رفتن از مرزهای

متعارفِ رأی‌یابی است. در این متن، پس از بازتعریف علمیِ تکنیک، یک چارچوبِ اجراییِ سازگار با واقعیت‌های ایران* ارائه می‌شود، همراه با **یک

سناریوی عملیاتیِ کامل برای یک کمپین فرضی در یکی از کلان‌شهرهای کشور.

 


 

بخش اول

بازتعریف علمی

هوش پیش‌بینی‌گر چیست و چرا دیگر «هدف‌گیری» نیست، بلکه «هم‌آوایی» است؟

 

 

هدف‌گیری رفتاریِ کلاسیک، بر اساس *مشخصات دموگرافیک* (جنسیت، سن، تحصیلات) عمل می‌کرد. هوش پیش‌بینی‌گر رفتاری، فراتر از این‌ها حرکت می‌کند:

آیا این فرد *کنترل‌طلب* است یا *پذیرا*؟- آیا در تصمیم‌گیری‌ها به **منطقِ امنیتی* پاسخ می‌دهد یا به *خیالِ نوآوری*؟

– آیا *نگرانِ محرومیت فردی* است یا *ترسِ فروپاشی جمعی*؟

این سؤالات، پاسخ‌هایی ندارند که در فرم ثبت‌نام ثبت شوند؛ اما در *الگوی تعاملاتِ دیجیتال، سبکِ لباس، نوعِ خرید، ریتمِ صحبت، حتی فاصلهٔ چشم‌ها در هنگام

گفت‌ و گو* نهفته‌ اند.

در ایران، جایی که بسیاری از ابزارهای غربیِ جمع‌آوری داده‌های رفتاری (مثل Facebook Pixel یا Google Analytics برای پروفایل‌سازی سیاسی) غیرقابل‌دسترس یا بی‌ثمر

هستند، هوش پیش‌بینی‌گر باید *از طریق شبکه‌های فضاییِ جایگزین*—همانند شبکه‌های پیام‌رسان داخلی، برنامه‌های رادیویی تعاملی، کلاس‌های آموزشی

غیررسمی، یا حتی *الگوهای خرید در سوپرمارکت‌های محلی*—کار کند.

 


 

بخش دوم

اصول کلیدیِ اجرای هوش پیش‌بینی‌گر در محیط ایران

 

سه اصلِ فراتر از زیرساخت‌های فناورانه:

 

الف) *داده‌های غیرمستقیم (Proxy Data)

چون داده‌های مستقیمِ سیاسی در دسترس نیست، باید از شاخص‌های جایگزین استفاده کرد:
– نوعِ گروه‌های تلگرامی یا ایتا که عضو آن‌هاست
– تمایل به مشارکت در دوره‌های آموزشیِ مهارتی
– حضور در مراسم‌های فرهنگی یا مذهبی
– نوعِ خودرو یا نوعِ مصرفِ انرژی (الکتریکی، گازی، سوختی)

 

این داده‌ها، البته با رضایت غیرمستقیم جمع‌آوری می‌شوند (مثلاً از طریق ثبت‌نام در یک وبینار رایگان).

ب)

نگاشتِ شخصیت‌های نگرشی (Attitudinal Archetypes)

در سطح محلی، می‌توان جامعه را به چهار کِلیدِ نگرشی تقسیم کرد:
۱. محافظه‌کارِ امنیت‌طلب
۲. نوآورِ اقتصادی
۳. معنویِ اخلاق‌مدار
۴. ناامیدِ سیستمی

هر یک از این گروه‌ها، پاسخ‌های متفاوتی به یک پیامِ یکسان دارند. مثلاً:

– محافظه‌کار به «ثبات» واکنش نشان می‌دهد.
– نوآور به «فرصت» حساس است.
– معنوی به «عدالت» توجه می‌کند.
– ناامید به «شفافیتِ عملی» نیاز دارد.

ج)

پیام‌هایِ غیرقابل‌تشخیص (Stealth Messaging)

در محیط‌های کنترل‌شده، مستقیم‌گویی نه تنها بی‌اثر است، بلکه ممکن است واکنشیِ معکوس ایجاد کند. بنابراین، پیام‌ها باید از طریق **داستان‌گویی، نمادهای فرهنگی، و مسائل روزمره** القا شوند.
مثال: به‌جای «ما علیه فساد هستیم»، بگوییم: «ما می‌خواهیم بچه‌ها بتوانند با حقوقِ شفاف، خانه بسازند.»

 


 

بخش سوم

سناریوی اجرایی

کمپین «آیندهٔ شفاف» در یکی از مناطق ۲۲‌گانهٔ تهران و شمیرانات و …..

 

زمینهٔ انتخاباتی

– کلان‌شهر: تهران
– منطقهٔ هدف: منطقهٔ ۵ (شامل مناطق متوسط‌درآمد با تمایل به مشارکت اجتماعی)
– رقابت: بین یک چهرهٔ جوانِ فن‌آورانه و یک چهرهٔ سنتیِ بوروکراتیک و یا ….
– چالش: کاهش ۴۱٪یی مشارکت نسبت به دورهٔ قبل و ….

اهداف کمپین:

– افزایش ۲۵٪یی مشارکت رأی‌دهندگان زیر ۴۰ سال و زیر 30 سال و زیر 20 سال …..
– جذب ۶۰٪ آرای بی‌طرفانِ معتدل

مراحل اجرای هوش پیش‌بینی‌گر:

 

مرحلهٔ نخست

جمع‌آوری داده‌های غیرمستقیم

– راه‌اندازی یک **وبینار رایگان** با عنوان «چگونه در بحران، ثروت بسازیم؟»
– ثبت‌نام‌ها شامل: سن، محل سکونت، حوزهٔ شغلی، و یک سؤال باز: «بزرگ‌ترین نگرانی شما برای آینده چیست؟»
– در پایان، شرکت‌کنندگان به‌صورت داوطلبانه به یک گروه پیام‌رسان داخلی دعوت می‌شوند.

نتیجه:

در ۷۲ ساعت، ۱۲,۰۰۰ پروفایلِ رفتاریِ غنی جمع‌آوری شد.

 

مرحلهٔ دوم

نگاشتِ کِلیدهای نگرشی

با تحلیل پاسخ‌ها، چهار خوشه شناسایی شد:
۱. گروه «ثبات‌طلب» (۳۸٪) → واکنش به کلماتی چون «امنیت شغلی»، «ثبات ارزش‌ها»
۲. گروه «فرصت‌طلب» (۲۹٪) → واکنش به «هوش مصنوعی»، «استارت‌آپ»، «درآمد غیرفعال»
۳. گروه «اخلاق‌مدار» (۲۱٪) → علاقه به عدالت، شفافیت، مسائل زیست‌محیطی
۴. گروه «ناامید» (۱۲٪) → بی‌اعتمادی مطلق، ولی تمایل به «اقدام عملی» اگر شاهد باشند

مرحلهٔ سوم

طراحی پیام‌های سفارشی‌سازی‌شده

– برای گروه «ثبات‌طلب»: فیلم کوتاهی از یک خانواده که با «بودجهٔ شفافِ شهرداری»، کسب‌وکار کوچکشان را گسترش داده‌اند.
– برای گروه «فرصت‌طلب»: پادکستی با عنوان «آینده در دستِ توست»—مصاحبه با جوانانی که از کمک‌های فنیِ شهرداری استفاده کرده‌اند.
– برای گروه «اخلاق‌مدار»: اینفوگرافیکی از «چرخهٔ سالانهٔ درآمدِ شهر» که به‌صورت تعاملی قابل ردیابی است.
– برای گروه «ناامید»: ویدیوی مستندِ ۹۰ ثانیه‌ای از یک مخالفِ سابق که حالا گفته: «من خودم دیدم که چگونه این بودجه تغییر کرد.»

 

مرحلهٔ چهارم

پخشِ هدفمند در فضای داخلی

– استفاده از **ایتا**، **سروش**، و **آی‌فیلم** به‌عنوان کانال‌های اصلی
– هر گروه، در شبکهٔ اجتماعیِ مخصوصِ خود، محتوای متناسب دریافت می‌کند
– هیچ‌گونه برچسبِ «سیاسی» یا «انتخاباتی» استفاده نمی‌شود

مرحلهٔ پنجم

بازخورد بلادرنگ و اصلاح

– پیگیری تعاملات (لایک، کامنت، اشتراک‌گذاری) به‌عنوان شاخصِ «تأثیر عاطفی»
– اگر یک پیام در گروه «ناامید» بیش از ۱۵٪ نرخ بی‌تفاوتی داشت، ظرف ۲۴ ساعت بازنویسی می‌شد
– هر ۷۲ ساعت، یک گزارشِ روان‌شناختیِ کوتاه برای تیم عملیاتی تهیه می‌شد

نتایج فرضی (بر اساس شبیه‌سازی):

– افزایش ۳۲٪یی مشارکت در گروه ۲۵–۴۰ سال
– ۶۸٪ از بی‌طرفانِ هدف‌گیری‌شده، در نظرسنجی پس از کمپین، تمایل به رأی به نامزدِ جوان را اعلام کردند
– ۸۹٪ از کاربران، پیام‌ها را «غیرسیاسی» و «مرتبط با زندگی روزمره» توصیف کردند

 


بخش چهارم

چک‌لیست هفت‌مرحله‌ای اجرایی (نسخهٔ آموزشی برای کارکنان حزبی)

 

| مرحله | عنوان | فعالیت کلیدی | معیار موفقیت |
|——-|——|—————|—————-|
| ۱ | **جمع‌آوریِ غیرمستقیمِ داده** | طراحی یک «پروکسیِ جذاب» (وبینار، تست شخصیت، مشاورهٔ رایگان) | حداقل ۵,۰۰۰ پروفایلِ فعال در ۵ روز |
| ۲ | **خوشه‌بندیِ نگرشی** | تحلیل پاسخ‌های کیفی + استفاده از ماتریسِ چهارگانهٔ نگرشی | شناساییِ دقیقِ ۳–۴ خوشهٔ اصلی |
| ۳ | **طراحیِ پیامِ سفارشی** | هر خوشه = یک داستان، یک نماد، یک ریتم صوتی | تست A/B روی ۱٪ از جامعه |
| ۴ | **کانال‌یابیِ هوشمند** | تطبیقِ کانال با فضای زیستیِ هر خوشه | نرخ تعامل > ۱۸٪ در ۴۸ ساعت |
| ۵ | **اجرا بدون برچسب** | عدم استفاده از نمادهای سیاسیِ آشکار | کمتر از ۵٪ گزارشِ «تبلیغاتی» بودن محتوا |
| ۶ | **باکس‌آفیسِ عاطفی** | ردیابیِ واکنش‌های لحظه‌ای (کامنت، اشتراک) | اصلاح پیام ظرف ۲۴ ساعت در صورت ضعف |
| ۷ | **تبدیل به مشارکت** | طراحی یک «اقدام کوچکِ نمادین» (ثبت‌نام برای نظارت، امضای آنلاین) | ۲۵٪ از مخاطبان، اقدام فراتر از نگاه کردن انجام دهند |

 


نتیجه‌گیری نهایی

قدرتِ پنهانِ نگاهِ عمیق

 

هوش پیش‌بینی‌گر رفتاری، در نهایت، یک **فنِ گوش‌دادنِ پیشرفته** است—نه گوش‌دادن به آنچه گفته می‌شود، بلکه به آنچه زندگی می‌گوید. در ایران، جایی که سیاست

گاهی لباسِ دیگری به‌تن می‌کند تا در دلِ جامعه جا بگیرد، این تکنیک نه یک ترفند، بلکه **یک ابزارِ اخلاقیِ نزدیک‌شدن به مردم** است—نه برای فریب، بلکه برای درک.

این محتوا، با این سبکِ چندلایه و آمیخته از تجربیات 3 دهه فعالیت سیاسی و حزبی و دانش روان‌شناختی، استراتژی اجرایی، و متناسب‌سازی فرهنگی، نه تنها برای

استفاده در کلاس‌های آموزشیِ حزبی مناسب است، بلکه می‌تواند به‌عنوان **الگویی برای طراحی دوره‌های آموزشی جامع در حوزهٔ مشارکت‌های مردمی** مورد استفاده

نیز قرار گیرد.

 

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید