
خلاصه کتاب مقدمه علم حقوق اثر دکتر امیرناصرکاتوزیان جمع آوری و تلخیص دکترمازیارمیر
تقریباً هیچ دانشجوی حقوقی نیست که با قلم استاد بلامنازع حقوق ایران، استاد کاتوزیان بزرگ، آشنا نباشد. هرچند این استاد گرانقدر دیگر در میان ما
نیست، اما میراث او تا ابد بر قله علم حقوق ایران خواهد درخشید. من این کتاب ارزشمند و استثنایی را که بخشی از تاریخ حقوق کشورمان است،
برای شما و علاقهمندان علم حقوق خلاصه کردهام. پیشنهاد میکنم فیلم «فن حرفهای برای وکلا» را نیز مشاهده فرمایید.
سخنانی از دکتر امیرمنصور کاتوزیان
زیباترین متن دنیا
“سر تا پایم را خلاصه کنند، میشوم مشتی خاک
که ممکن بود خشتی باشد در دیوار یک خانه،
یا سنگی در دامان یک کوه،
یا قدری سنگریزه در انتهای یک اقیانوس،
شاید خاکی از گلدان،
یا حتی غباری بر پنجره.
اما مرا از این میان برگزیدند،
برای نهایت، برای شرافت، برای انسانیت.
و پروردگارم بزرگوارانه اجازهام داد برای نفس کشیدن، دیدن، شنیدن، فهمیدن.
و ارزندهام کرد بابت نفسی که در من دمید.
من منتخب گشتهام برای قرب، برای رجعت، برای سعادت.
من مشتی از خاکم که خدایم اجازهام داده
به انتخاب، به تغییر، به شوریدن، به محبت.
وای بر من اگر قدر ندانم.”
غلبه بر فقر تنها، شعار خیرخواهانه نیست بلکه اقدامی برای گسترش عدالت است. این کار محافظت از حق اساسی بشر
یعنی حق برخورداری از حیثیت و زندگی مناسب است. با ادامه فقر آزادی واقعی وجود ندارد، اقداماتی که از سوی کشورهای
توسعه یافته لازم است روشن و مشخص است.
نلسون ماندلا
“ای عدالت، مرا در زمره عاشقان خود بپذیر و فیضی بخش
تا سیمای تو را در پرده هر پندار و ریا از ستم بازشناسم.
من نیز سراسر منطق را به پای تو میریزم و همه قوانین را
به سوی تو میکشم؛ باشد که این معامله به هدایت
اندیشه من و چیرگی تو بر لشکر ظلم انجامد.”
خلاصه کتاب مقدمه علم حقوق اثر دکتر امیرناصر کاتوزیان
بخش اول
قواعد حقوق – مبنای حقوق
کتاب «مقدمه علم حقوق» از استاد برجسته دکتر امیرناصر کاتوزیان، یکی از مهمترین کتابهایی است که هر حقوقدانی در ایران باید مطالعه کند. با توجه به اهمیت این اثر برای علاقهمندان، خلاصهای از آن را برای شما آماده کردهام که به زودی در همین سایت میتوانید مطالعه کنید.
خلاصه کتاب مقدمه علم حقوق
یکی از بدیهیترین مفاهیم حقوق و قانون، الزامآور بودن قواعد آن است؛ به این معنی که این قواعد بر افراد تحمیل شده و ایجاد الزام میکنند. اما این سوال مطرح میشود که چه نیرویی ما را وادار به اطاعت از حقوق میکند؟ پاسخ به این سوال همان چیزی است که به «مبنای حقوق» معروف است.
از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، برای حفظ اجتماع و همزیستی خود نیاز به قواعدی دارد؛ به همین دلیل حقوق رابطهای نزدیک با تشکیل دولت دارد و هدف اصلی آن، «ایجاد نظم برای همزیستی» است. خلاصه کتاب مجمع الجزایر گولاگ نوشته الکساندر سولژنستین
سوال:
آیا نقش حقوق تنها حفظ جامعه و حکومت است یا باید متکی بر عدالت و انصاف باشد؟ برخی معتقدند که مبنای اصلی حقوق «عدالت» است؛ به این معنا که قاعدهای به عنوان حقوق، زمانی قابل احترام خواهد بود که علاوه بر تأمین آسایش و نظم عمومی، حافظ عدالت نیز باشد. چراکه اگر اینگونه نباشد، ممکن است انسانها ظاهراً از آن تبعیت کنند، اما در عمق وجدان خود، احساس وظیفهای نسبت به رعایت آن نداشته باشند؛ زیرا انسان، به حکم فطرت و وجدان، خواهان دادگستری و انصاف است.
از سوی دیگر، گروهی بر این باورند که مبنای حقوق «قدرت حکومت» است. این گروه معتقدند که طبقه حاکم، سایرین را به اجرای قواعد حقوقی وادار میکند و اصول حقوقی چون به ارادهی دولتها متکی هستند، باید مورد احترام قرار گیرند. مکتبی که گروه نخست به آن باور دارند، «مکتب حقوق فطری یا طبیعی» نامیده میشود و روش گروه دوم به «مکتب تحققی» معروف است.
بخش دوم:
مکتب حقوق طبیعی یا فطری
حقوق فطری، قواعدی ثابت است که فراتر از ارادهی حکومت قرار دارد و هدف نهایی انسان محسوب میشود؛ بنابراین، قانونگذار باید این قواعد را شناسایی کرده و سرمشق خود قرار دهد. در مذهب مسیحیت، منبع حقوق فطری، ارادهی خداوند تلقی شده و هدف آن اقامهی عدل و مهربانی است، چراکه عقل بشر این اصول را میپذیرد و تغییر زمان و مکان نیز در اعتبار آنها تأثیری ندارد.
در مذهب امامیه، از حقوق فطری به «مستقلات عقلی» تعبیر میشود، یعنی اموری که عقل انسان، مستقل و جدا از احکام شرعی، بر آن حکم میکند، مانند لزوم پرداخت دین، ادای امانت و حرمت ظلم. از آنجا که خداوند منبع فیض است، امکان ندارد شرع عملی را که عقل قبیح میداند مجاز شمارد، یا به کاری که عقل نیکو میداند فرمان ندهد. نتیجه آن است که «هر چه را عقل حکم کند، شرع نیز حکم میکند و هرچه شرع فرمان دهد، عقل نیز آن را تأیید میکند». به این ترتیب، در اسلام نیز قواعد فطری از منابع حقوق بهشمار میروند، اما امتیاز این قواعد و دلیل اطاعت از آنها به دلیل فطری یا بدیهی بودنشان نیست؛ بلکه به دلیل وجود احکام شرعی است. حکم عقل کاشف از این است که شرع نیز همان حکم را دارد و داوریهای عقل تنها در تکمیل و تفسیر احکام شرع بهکار میرود.
در سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی، حقوق تا حد زیادی ریشههای مذهبی و الهی خود را از دست داد و انسان بهعنوان منبع حقوق فطری معرفی شد، نه خداوند. حقوق فطری در این دوران برای حمایت از حقوق فردی و آزادی انسان تعریف شد. گفته شد که هر جا ضرورت ایجاب کند، بشر میتواند از آزادی خود به نفع جامعه صرفنظر کند، اما اصل، آزادی فرد است. به این ترتیب، «حقوق فطری مجموع قواعدی است که از حقوق فردی حمایت کرده و حداکثر آزادی را برای فرد به ارمغان میآورد».
مفاهیم کنونی حقوق فطری در قرون ۱۹ و ۲۰ تغییرات بسیاری داشت. انسان برای کشف حقیقت به تجربه روی آورد و به قوانین علی و معلولی توجه کرد، و این امر توان عقل انسان در استنباط قواعد حقوقی را زیر سوال برد. نتیجهی این تغییر، اطاعت بیچونوچرا از حکومتها بود. در واکنش، نویسندگان و فیلسوفان تعابیر تازهای از مفهوم حقوق طبیعی یا فطری مطرح کردند. گروهی حقوق فطری را به چند قاعده بدیهی و مشخص مانند وفای به عهد محدود کردند؛ گروهی دیگر ثبات حقوق فطری را بهکلی رها کرده و معتقد شدند که حقوق فطری نیز تابع شرایط زمان و مکان است و تغییر میکند؛ و گروه سوم فطرت را تنها راه رسیدن به عدالت دانستند.
بخش سوم
مکتبهای تحققی
مکتبهای تحققی بر واقعیتهای خارجی تکیه دارند و به دو گروه «اجتماعی» و «حقوقی» تقسیم میشوند. در مکتب تحققی اجتماعی، مبنای
قواعد حقوقی ارادهی عمومی و رویدادهای اجتماعی است. طرفداران این مکتب معتقدند که نیروی الزامکنندهی حقوق از «قدرت دولت» ناشی
نمیشود، بلکه از احترامی است که قواعد در جامعه کسب کردهاند. به همین دلیل، به «عرف» اهمیت زیادی میدهند و آن را در شمار قواعد حقوقی
میدانند.
اشکالی که به مکتب تحققی اجتماعی وارد میشود، این است که وجدان عمومی یا عرفهای اجتماعی بهتنهایی نمیتوانند پیشر%
خلاصه کتاب مقدمه علم حقوق بسیار ساده و روان و قابل فهم بود لطفا ادامه مطالب هم در سایت قرار دهید با تشکر از شما
لطفا با توجه به نزدیک شدن امتحانات پایان ترم ادامه مطلب را قرار دهید تا اینجا که خیلی خوب بود
سلام اگه ممکنه بقیه مطالب رو در سایت بزارید ممنون.
میشه ادامشو بزارید لطفاااا
انشالله به زودی
سلام جناب دکتر میر
بسیار بسیار عالی بود
میشه بقیشو بزارید
باسلام
عالی بود
اگه پادکست کامل از کتاب وجود داره لطفاً به اشتراک بذارید.
سلام عرض ادب و احترام چشم
اگر برای شما ارسال شده است لطفا برای من هم بفرستید
سلام
انشاالله به زودی
لطفا ادامه ی مطلب رابگذارید باتشکر از زحمات فراوان شما
سلام
عرض ادب
انشاالله به زودی
درود و هزاران بدرود
بخش دیدگاه ها بسته می باشد.