از دیدگاه کسبوکار و کارآفرینی، موفقیت آمریکا را میتوان به یک «استارتآپ» غولپیکر تشبیه کرد که در مقیاس یک کشور راهاندازی شده است. در اینجا ۷ دلیل اصلی از این منظر دکتر میر آورده شده است:
این خلاصه ای از سخنرانی دکترمازیارمیر در سالن دانشگاه شهید بهشتی اردیبهشت سال ۱۴۰۱ است
۱. فرهنگ پذیرش شکست و ریسکپذیری
در اکوسیستم کارآفرینی آمریکا، شکست یک “مُهر ننگ” نیست، بلکه یک “بخش ضروری از دوره آموزشی” محسوب میشود.
· سرمایهگذاران خطرپذیر (VCs) به استارتآپهایی که قبلاً ورشکسته شدهاند اما درسهای ارزشمندی آموختهاند، با دید بهتری نگاه میکنند.
· این فرهنگ به کارآفرنان اجازه میدهد ایدههای رادیکال و نوآورانه را آزمایش کنند بدون ترس از اینکه یک شکست، پایان راه حرفهای آنها باشد.
۲. دسترسی بینظیر به سرمایه (Capital)
آمریکا عمیقترین و پیشرفتهترین بازار سرمایه برای مراحل مختلف رشد یک کسبوکار را داراست.
· شبکه فرشتههای سرمایهگذار (Angel Investors): ثروتمندانی که از استارتآپهای مراحل اولیه حمایت میکنند.
· سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital): شرکتهایی مانند Sequoia و Andreessen Horowitz که سوخت موشکهای استارتآپی مانند اپل، گوگل و فیسبوک را تأمین کردند.
· بازارهای سهام (بورس): وجود بازارهایی مانند NASDAQ که به شرکتهای در حال رشد و حتی زیانده (اما با پتانسیل بالا) اجازه ورود و جذب سرمایه کلان را میدهد.
۳. اکوسیستم خوشههای نوآوری (Innovation Hubs)
ایالات متحده موفق شده است “خوشههای صنعتی” طبیعی ایجاد کند که در آن استعداد، سرمایه و ایده در یک مکان گرد هم میآیند.
· سیلیکون ولی (Silicon Valley): برای فناوری و استارتآپها.
· نیویورک: برای فینتک و رسانه.
· بوستون: برای بیوتکنولوژی و علوم زیستی.
· آستین: برای فناوری و رسانه.
این خوشهها شبکهسازی،انتقال دانش و رقابت را تسهیل میکنند.
۴. سیستم قضایی قدرتمند و حمایت از مالکیت فکری
هیچ کسبوکاری بدون اطمینان از حفظ داراییهای فکریاش رشد نمیکند.
· قوانین قوی حق ثبت اختراع (Patent): سیستم ثبت اختراع در آمریکا به نوآوران اطمینان میدهد که میتوانند برای سالها از ایدههای خود بهرهبرداری انحصاری کنند و بازگشت سرمایه داشته باشند. این موتور محرک نوآوری در دارو، نرمافزار و سختافزار بوده است.
· اجرای قراردادها: سیستم قضایی به اجرای دقیق قراردادها کمک میکند و اعتماد بین شرکای تجاری، سرمایهگذاران و کارمندان را افزایش میدهد.
۵. بازار داخلی عظیم و یکپارچه
ایالات متحده یک “بازار آزمایشی” ایدهآل برای هر محصول یا خدماتی است.
· جمعیت زیاد و ثروتمند: با بیش از ۳۳۰ میلیون مصرفکننده با قدرت خرید نسبتاً بالا.
· زبان و فرهنگ مشترک: یک کارآفرین میتواند یک محصول را در کالیفرنیا راهاندازی کند و بدون موانع زبانی یا تعرفهای، آن را به نیویورک بفروشد. این مقیاس، رشد سریع شرکتها را ممکن میسازد.
۶. جذب استعدادهای برتر جهانی (جذب مغزها)
آمریکا برای دههها “آهنربای” بهترین و باهوشترین مغزهای جهان بوده است.
· سیستم دانشگاهی تراز اول: دانشگاههایی مانند استنفورد، MIT و هاروارد، دانشجویان نخبه را از سراسر جهان جذب میکنند.
· مهاجرت کارآفرینان (مثلاً از طریق ویزای H-1B یا O-1): بسیاری از این دانشجویان پس از فارغالتحصیلی در آمریکا میمانند و کسبوکار راه میاندازند یا به نوآوری در شرکتهای آمریکایی کمک میکنند. بنیانگذاران شرکتهایی مانند تسلا (ایلان ماسک، آفریقای جنوبی)، گوگل (سرگئی برین، روسیه) و… مهاجر بودند.
۷. قوانین نسبتاً کمدستوپاگیر و نرخ مالیات پایینتر برای کسبوکارها
در مقایسه با بسیاری از اقتصادهای توسعهیافته دیگر، محیط قانونی در آمریکا برای کسبوکارها سادهتر است.
· آزادی عمل بیشتر: مقررات زدایی در بخشهای مختلف به شرکتها اجازه داده تا سریعتر مانور دهند و نوآوری کنند.
· نرخ مالیات corporate پایینتر (به طور تاریخی): این امر سود بیشتری برای سرمایهگذاری مجدد در تحقیق و توسعه (R&D) و گسترش کسبوکار در اختیار شرکتها قرار میدهد.
جمعبندی نهایی:
از دیدگاه کارآفرینی،آمریکا یک “آزمایشگاه عظیم” بود که در آن سرمایه، استعداد، ایده و یک بازار بزرگ در کنار یک فرهنگ تشویق ریسک قرار گرفتند. این ترکیب، یک چرخه virtuoso (فضیلت) ایجاد کرد: نوآوری → ثروت → سرمایهگذاری مجدد → نوآوری بیشتر، که در نهایت منجر به ظهور قدرتمندترین اکوسیستم کارآفرینی جهان شد.

