تحلیل گفتمان جنگ با رویکرد مدیریت دانش
بازخوانی روایتهای هویتی در بستر ژئوپلیتیک منطقهای
نویسنده: دکتر مازیار میر محقق وپژوهشگر
تقدیم به: شهپای جنگ تحمیلی و شهید سردار بهزاد خادمیان دایی عزیز و گرامیم
چکیده تحلیلی:
این نوشتار با رویکردی انتقادی به واکاوی روایتهای غالب و مغفول از جنگ ایران و عراق میپردازد.تمرکز اصلی بر تحلیل گفتمانهای شکلگرفته حول محور “تقدسسازی” و “معنابخشی” به رخدادهای جنگی است. مقاله استدلال میکند که این گفتمانها در بسیاری موارد، کارکردی ایدئولوژیک داشته و به بازتولید روایتهای رسمی کمک کردهاند.
ساختارشکنی روایت “امدادهای غیبی”:
۱.باران طریقالقدس:
· تحلیل جایگزین: بهرهبرداری تاکتیکی از خطای دشمن در ارزیابی شرایط جوی
· پرسش انتقادی:
آیا میتوان هر پیروزی تاکتیکی را به مداخله ماوراءالطبیعی نسبت داد؟
۲. تراژدی دویرج:
· تحلیل جایگزین:
ضعف در ارزیابی مخاطرات محیطی و برنامهریزی عملیاتی
پرسش انتقادی:
چگونه یک رویداد طبیعی مشابه در دو عملیات مختلف، با دو تفسیر متضاد مواجه میشود؟
نقد یک فرآیند تصمیمگیری:
· استخاره به جای ارزیابی نظامی:
· نمونه عملیات رمضان نشاندهنده جایگزینی تحلیل راهبردی با روشهای شخصی تصمیمگیری است
· این رویکرد، مسئله مسئولیتپذیری در شکستهای عملیاتی را زیر سؤال میبرد
· تفسیرهای ایدئولوژیک از شکست:
· استفاده از روایات مذهبی برای توجیه شکستهای نظامی
· تبدیل شکست عملیاتی به “پیروزی گفتمانی”
تحلیل سهلایه از منابع:
۱.لایه روایی: روایتهای رسمی و اسناد منتشر شده
۲.لایه انتقادی: تناقضهای درونی و سؤالات بیپاسخ
۳.لایه اسنادی: بررسی اعتبار منابع و راویان
نتیجهگیری تحلیلی:
جنگ ایران و عراق نیازمند خوانشی چندصدایی است که:
· روایتهای رسمی و غیررسمی را کنار هم قرار دهد
· به تحلیل عینی شکستها و پیروزیها بپردازد
· از تقدسسازی رویدادها برای توجیه تصمیمهای راهبردی پرهیز کند
· فضایی برای نقد و بازنگری تاریخی فراهم آورد
این بازخوانی انتقادی، نه به معنای نادیده گرفتن فداکاریها، که برای فهم عمیقتر پیچیدگیهای بزرگترین منازعه نظامی معاصر ایران است.
سخن پایانی:
این تحلیل را به همه کسانی تقدیم میکنم که مانند شهید بهزاد خادمیان،دایی بسیار عزیزم راستی و صداقت را هرگز فدای روایتپردازیهای ایدئولوژیک نکردند….. ادامه دارد


