ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

خلاصهٔ کتاب تاریخ مشروطهٔ ایران نوشته احمد کسروی

خانه » مقالات » خلاصهٔ کتاب تاریخ مشروطهٔ ایران نوشته احمد کسروی

خلاصهٔ کتاب تاریخ مشروطهٔ ایران نوشته احمد کسروی

تحلیل، بازسازی و گسترش

مازیار میر محقق و پژوهشگر معاصر ایران کسروی دوم

 

جلد اول: آغاز تا پیروزی مشروطه (۱۲۸۵–۱۲۸۷ قمری / ۱۹۰۶–۱۹۰۹ میلادی)

 

 

🔹 فصل نخست

زمینه‌های انقلاب مشروطه

فروپاشی ساختاری قاجاریه

 

📌 خلاصهٔ گسترش‌یافته:

احمد کسروی در ابتدای کتاب، انقلاب مشروطه را نه یک “رویداد سیاسی”، بلکه **نتیجهٔ تجمع بحران‌های ساختاریِ چند دهه‌ای** می‌داند. او با دقتی شگفت‌انگیز، ریشه‌های این انفجار تاریخی را در چهار حوزهٔ کلیدی بررسی می‌کند:
۱. **سیاست داخلی**: فساد حکومتی، اختلاس نظام‌مند، بی‌عدالتی قضایی
۲. **اقتصاد**: وابستگی به وام‌های خارجی، نابودی صنایع محلی، قحطی‌های متوالی
۳. **فرهنگ و آگاهی**: گسترش مطبوعات، بازگشت دانشجویان از اروپا، نقش مدرسه‌های جدید
۴. **روابط بین‌الملل**: نفوذ روسیه در شمال، انگلیس در جنوب، و تبدیل ایران به “زنگ زدن در میان شیرها”

 

▪️ اقتصاد سیاسی قاجار: موتور فساد

 

▪️ نقش رسانه و آگاهی عمومی

-روزنامه‌های دوره

«حبل المتین» (کلکته)، «صدرالاخبار»، «روزنامه صنایع» — نقشی کلیدی در شکل‌دهی به افکار عمومی داشتند.

– انتشار کتاب‌های ممنوعه:

ترجمهٔ «قانون» مونتسکیو، «اجتماع» روسو، و کتاب‌های ملی‌گرایان عثمانی — در مدارس و حوزه‌ها پخش می‌شد.

 

▪️ نقشهٔ ذهنی: چرخهٔ بحران قاجار

 

فساد اداری → کاهش درآمد دولت → وام خارجی → وابستگی سیاسی → تضعیف حاکمیت → نارضایتی مردم → اعتراضات → انقلاب

اقتصاد سیاسی قاجار : نظام مالیاتی غیرشفاف + اختیارات والیان محلی = فساد سیستماتیک.

نقش روسیه و انگلیس : قراردادهای نامتوازن (مانند قرارداد دارسی) اقتصاد را وابسته کرده بود.

جامعه‌شناسی اعتراض : بازاریان (تجار)، روحانیون میانه‌رو، و طلاب جوان — سه رکن اصلی جنبش.

📊 جدول تبیقی: عوامل بحران قاجار

فساد وزرا
مال‌اختلاس علاءالدوله و اتابک
افول اعتماد عمومی
۱۲۸۴
مرگ ده‌ها هزار نفر در تهران و اطراف
خشم طبقات فقیر و متوسط
خارجی
وام های روسیه به شاه
حکومت مالی وابستگی
بیعدالتی قضایی
احکام ظالمانه قضاوتهای محلی
عمومی

🎓 درس تاریخی:

هیچ انقلابی بدون بحران ساختاری شکل نمی‌گیرد. مشروطه محصول نارضایتی سیستماتیک از حکومت بود — نه صرفاً ایدئولوژی.

📊 جدول تطبیقی: بحران‌های ساختاری در آستانهٔ مشروطه

 

| حوزه بحران | نمونه | تأثیر اجتماعی | منبع کسروی |
|————-|——–|—————-|————–|
| اقتصادی | قحطی ۱۲۸۴ — مرگ ۳۰ هزار نفر در تهران | خشم طبقات فقیر و متوسط | ص ۴۷–۵۳ |
| سیاسی | اختلاس علاءالدوله — ۲ میلیون تومان | افول اعتماد به دربار | ص ۶۱–۶۵ |
| فرهنگی | بسته شدن مدرسهٔ نظام — توسط مشایخ | خشم روشنفکران و دانش‌آموزان | ص ۷۲–۷۵ |
| بین‌المللی | تصرف تبریز توسط روس‌ها (۱۹۰۷) | حس ملی‌گرایی و مقاومت | ص ۸۹–۹۴ |

 

🎓 درس تاریخی — نسخهٔ گسترش‌یافته:

> **انقلاب‌ها در آزمایشگاه برنمی‌آیند — در خیابان‌ها متولد می‌شوند. مشروطه محصول تلاقی سه عامل بود: بحران قاجار، آگاهی نوین، و شهامت مردمی. هر انقلابی که این سه را نداشته باشد، محکوم به شکست است.**

 


 

🔹 فصل دوم

انجمن‌ها و تشکیلات ملی — تولد جامعهٔ مدنی

 

📌 خلاصهٔ گسترش‌یافته:

کسروی این فصل را به **تولد نخستین نهادهای دموکراتیک غیردولتی** در ایران اختصاص می‌دهد. انجمن‌ها نه تنها جایگزین دولت شدند، بلکه **دولت موازی** ساختند — با وزارتخانه، دادگاه، پلیس، و حتی سیاست خارجی!

▪️ انجمن تبریز: نمونهٔ ایده‌آل دولت مردمی

– **ساختار**: ۱۲ کمیته — نظامی، قضایی، مالی، خارجه، بهداری، آموزش

– **رهبری**: ستارخان (فرماندهٔ نظامی)، باقرخان (نمایندهٔ مردم)، سید حسن تقوی (مشاور حقوقی)

– **اقتصاد**: بانک ملی تبریز — جمع‌آوری طلا و نقره از مردم برای تأمین مالی جنگ

– **رسانه**: روزنامهٔ «مطلب» — صدای مقاومت

 

▪️ انجمن اصفهان: اتحاد روحانیت و بازار

– **نقش جهانگیرخان سورسکی**: روزنامه‌نگار — بنیانگذار «سورای اصفهان»
– **نقش حاج میرزا محمدعلی**: روحانی میانه‌رو — پل ارتباطی با حوزهٔ نجف
– **دستاوردها**: لغو مالیات‌های ظالمانه، دادگاه‌های عدلیه، آزادی مطبوعات

 

▪️ نقش زنان — حلقهٔ گمشده در روایت کسروی

– **تبریز**: خانم‌های بازاری — تهیهٔ غذا، دوخت پرچم، مراقبت از مجروحان
– **رشت**: خانم‌های گیلانی — اعزام نامه به اروپا، جمع‌آوری کمک‌های مالی
– **اصفهان**: طلاب زن — تدریس سیاسی در مدارس دخترانه

 

📌 **نقد کسروی**: کسروی به دلیل نگاه مردسالارانهٔ دوره، نقش زنان را کمرنگ کرده است — این ضعف بزرگ کتاب است.

 

🗺️ نقشهٔ ذهنی: شبکهٔ انجمن‌های ملی

 

“`
انجمن ملی تهران (مرکز)

├── انجمن تبریز → نظامی + اقتصادی + رسانه‌ای
├── انجمن اصفهان → مذهبی + قضایی + بازاری
├── انجمن رشت → دیپلماتیک + دریایی + کشاورزی
├── انجمن شیراز → قبیله‌ای + تجاری
└── انجمن مشهد → مذهبی + مقاومت ضد روسی
“`

 

🎓 درس تاریخی — نسخهٔ گسترش‌یافته:

> **جامعهٔ مدنی پیش از دولت مدرن متولد می‌شود — و اگر قوی باشد، می‌تواند دولت را هم جایگزین کند. انجمن‌ها ثابت کردند: مردم بدون شاه، وزیر، و قشون هم می‌توانند امنیت، عدالت و اداره را بر عهده بگیرند. اما بدون هماهنگی ملی، این نهادها به جزایر منزوی تبدیل می‌شوند.**

 


 

🔹 فصل سوم

بازگشت مظفرالدین شاه و امضای قانون اساسی — پیروزی اولیهٔ مردم

این فصل نقطهٔ عطف تاریخ ایران است. پس از ماه‌ها تجمع در بقعهٔ عبدالعظیم، اعتصاب بازار، و تهدید به قتل، مظفرالدین شاه در ۵ مرداد ۱۲۸۵ (۲۶ آگوست ۱۹۰۶) فرمان مشروطیت را امضا کرد. کسروی این لحظه را «تنفس تاریخی جامعهٔ ایران» می‌خواند — اما هشدار می‌دهد: **پیروزی بدون ضمانت، شکننده است**.

 

🧩 تحلیل دکتر مازیار میر:

▪️ نقش روحانیون: از حمایت تا دوگانگی

– **آخوند خراسانی** (نجف): فرستادن تلگراف به شاه — «اگر مشروطه ندهی، خلع می‌شوی»
– **میرزا حسین تهرانی**: رهبری تجمعات در تهران
– **شیخ فضل‌الله نوری**: در این مرحله هنوز مخالف نبود — اما زیر پوست، دچار تردید بود

▪️ قانون اساسی ۱۹۰۶: ترکیبی از رویا و واقعیت

– **الگو**: قانون اساسی بلژیک — اما با افزودن «متمم» برای تطبیق با شرایط اسلامی
– **نقاط قوت**: مجلس شورای ملی، آزادی مطبوعات، مساوات امامی
– **نقاط ضعف**: شاه حق انحلال مجلس، عدم استقلال قضایی، عدم حق برکناری وزرا

 

📜 جدول تطبیقی: قانون اساسی ۱۹۰۶ — رویا در مقابل واقعیت

 

| اصل | متن قانون | واقعیت اجرا | تحلیل کسروی |
|——|————-|————–|————–|
| آزادی مطبوعات | مادهٔ ۲۰ | سانسور توسط دربار | “کاغذی ماند — عملی نشد” |
| مساوات | مادهٔ ۸ | تبعیض علیه اقلیت‌ها | “در عمل، شیعه‌محور بود” |
| قدرت مجلس | مادهٔ ۲۷ | شاه حق انحلال داشت | “مجلس بی‌دندان بود” |

🎓 درس تاریخی — نسخهٔ گسترش‌یافته:

> **هیچ دستاوردی بدون نهادهای ضامن (ارتش ملی، قضایی مستقل، درآمد دائمی، رسانهٔ آزاد) قابل حفظ نیست. مشروطه در همان لحظهٔ تولد، زخم‌های مرگبار داشت — زیرا مردم به جای ساخت نهاد، به امضای کاغذ اکتفا کردند.**

 


 

🔹 فصل چهارم

دوران محمدعلی شاه و بمباران مجلس — خیانت به عهد مشروطه

محمدعلی شاه، با حمایت روسیه و گروهی از روحانیون (به رهبری شیخ فضل‌الله نوری)، در ۲۳ جمادی‌الثانی ۱۲۸۷ (۲۳ ژوئن

۱۹۰۸) مجلس را بمباران کرد. کسروی این واقعه را «بزرگ‌ترین خیانت در تاریخ معاصر ایران» می‌داند — و نشان می‌دهد که چگونه مشروطه در همان سال دوم، به خطر افتاد**.

 

🧩 تحلیل عمیق دکتر مازیار میر:

▪️ نقشهٔ کودتا: طراحی شده در سن پترزبورگ

– **همکاری روسیه**: کلنل لیاخوف — فرماندهٔ توپخانهٔ کوشک — اجرای عملیات
– **حمایت مالی**: وام ۲ میلیون روبلی روسیه به شاه
– **توجیه مذهبی**: شیخ فضل‌الله نوری — فتوای «جهاد علیه مشروطه»

▪️ روز بمباران: ۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ — ساعت ۲ بعدازظهر

– **هدف**: نابودی نماد دموکراسی — مجلس شورای ملی
– **قربانیان**: ده‌ها نفر — از جمله میرزا جهانگیرخان (سردبیر سورای اصفهان)
– **فرار نمایندگان**: بسیاری به سفارتخانه‌ها پناه بردند — نشانهٔ ضعف ساختاری

 

📊 جدول: مقایسهٔ دو شاه — مظفرالدین و محمدعلی (نسخهٔ کامل)

 

| ویژگی | مظفرالدین شاه | محمدعلی شاه | تحلیل |
|——–|——————|————–|——–|
| شخصیت | ضعیف، بیمار | مستبد، خشمگین | “پدر مشروطه در مقابل قاتل آن” |
| حامی خارجی | تعادل نسبی | وابسته کامل به روسیه | “شاهِ روس‌ها” |
| نگرش به مجلس | مجبور به پذیرش | مخالفت اصولی | “مجلس را دشمن خود می‌دانست” |
| سرنوشت | مرگ طبیعی در تخت‌المشروطه | تبعید به اودسا — مرگ در فقر | “پایان تراژیک استبداد” |

🎓 درس تاریخی — نسخهٔ گسترش‌یافته:

> **هیچ دستاوردی بدون دفاع مسلحانه و سازمان‌یافته قابل حفظ نیست. مجلس بدون ارتش ملی، هدف آسان کودتاهاست. اگر مردم در تابستان ۱۹۰۸، در تهران هم مثل تبریز مقاومت می‌کردند، شاید تاریخ ایران متفاوت می‌شد.**

 


 

🔹 فصل پنجم

مقاومت تبریز

ستارخان و باقرخان، قهرمانان ملت

تبریز تنها شهری بود که پس از بمباران مجلس، به مقاومت ادامه داد. ستارخان (رهبر نظامی) و باقرخان (فرماندهٔ مردمی) با تشکیل «فداکاران»، شهر را علیه محاصرهٔ قشون شاهی و روس‌ها دفاع کردند. کسروی این مقاومت را «معجزهٔ مردمی» می‌خواند — و نشان می‌دهد که چگونه **ارادهٔ یک شهر، تاریخ کشور را تغییر داد**.

 

▪️ اقتصاد مقاومت: جنگ با کیسه‌های پول

– **بانک ملی تبریز**: جمع‌آوری طلا و نقره از مردم — صدور اسکناس محلی
– **قطع مالی دولت**: بازاریان حساب‌های دولتی را بستند — جریان مالی شاه قطع شد
– **تجارت مقاومت**: واردات تسلیحات از عثمانی — با کمک بازرگانان ارمنی و آشوری

▪️ دیپلماسی مردمی: جنگ در رسانه‌های جهانی

– **روزنامهٔ «مطلب»**: ارسال گزارش‌ها به اروپا — افشای جنایات روس‌ها
– **نامه‌های بین‌المللی**: اعزام نامه به پارلمان‌های انگلیس و فرانسه — با امضای ۵۰۰۰ شهروند
– **نقش کنسول‌ها**: کنسول عثمانی — حمایت از مقاومت — کنسول روس — تحریم شهر

▪️ نقش زنان — حلقهٔ گمشده (نسخهٔ کامل)

– **خانم‌های بازار**: تهیهٔ غذا، دوخت پرچم، مراقبت از مجروحان
– **طلاب زن**: تدریس سیاسی در مدارس — آموزش مفاهیم آزادی و قانون
– **زنگ‌زن‌ها**: اعلام حملهٔ دشمن با زنگ کلیساها و مساجد

 

🗺️ نقشهٔ نظامی محاصرهٔ تبریز (۱۹۰۸–۱۹۰۹) — نسخهٔ کامل

“`
محاصرهٔ شاهی (از جنوب و شرق) ← کنترل شاه و روس

├── خطوط دفاعی فداکاران ← خیابان‌های اصلی — میدان سبزوار، مسجد سردر
├── انبارهای غذا ← بازار و مساجد — توزیع عادلانه توسط کمیتهٔ بهداری
├── بیمارستان‌های میدانی ← مسجد جامع — کلیسای آرامنه
└── فرار متحدان ← اعزام نامه به اصفهان و رشت — از طریق کوهستان

> **مقاومت موفق، ترکیبی از رهبری نظامی، حمایت اقتصادی مردم، ارتباطات بین‌المللی، و مشارکت کامل جامعه (مردان، زنان، کودکان، روحانیون، بازاریان) است. تبریز نشان داد: شهری با ارادهٔ مردمی، حتی در محاصره، می‌تواند پیروز شود — و تاریخ کشور را تغییر دهد.

 

جلد دوم: از بمباران مجلس تا سقوط قاجاریه

(۱۲۸۸–۱۲۹۹ قمری / ۱۹۰۹–۱۹۲۱ میلادی)

 

 

🔹 فصل ششم

جنگ داخلی و تقسیم مشروطه‌خواهان — دموکرات‌ها در مقابل اعتدالیون

 

تاریخ، اگر درس ندهد، فایده ندارد 

و ما اینجا هستیم تا از تاریخ درس بگیریم

نه برای تکرارش، بلکه برای تغییرش

پس از ورود نیروهای مشروطه‌خواه به تهران در مرداد ۱۲۸۸ و سقوط محمدعلی شاه، جنبش مشروطه وارد **مرحلهٔ بحران درونی** شد. این بار دشمن از بیرون نبود —

دشمن از درون بود. مشروطه‌خواهان — که روزی با هم در بقعهٔ عبدالعظیم اعتصاب کرده و در خیابان‌های تبریز جنگیده بودند — اکنون در دو گروه متخاصم تقسیم شده بودند:

– **جناح دموکرات**: رادیکال، ضدروحانیت، طرفدار لائیسم و اصلاحات سریع — با رهبری ملک‌المتکلمین و تقی‌زاده

– **جناح اعتدالیون**: محافظه‌کار، طرفدار همکاری با روحانیون و بازار — با رهبری مستوفی‌الممالک و دولت‌آبادی

جنگ میان این دو جناح، نه تنها در مجلس و روزنامه‌ها، بلکه در خیابان‌ها و حتی با تفنگ و توپ ادامه یافت. در تبریز، ستارخان (دموکرات) با رحیم‌خان چلبیانی (اعتدالی) جنگ

خیابانی کرد. در تهران، روزنامهٔ «صوراسرافیل» با زبان تیغ ملک‌المتکلمین، روحانیون و ثروتمندان را به خیانت متهم می‌کرد — در مقابل، روزنامهٔ «روزنامهٔ ایران» با لحنی آرام، از

نظم و همکاری دعوت می‌کرد.

 

🧩 **تحلیل ساختاری — دکتر مازیار میر**

 

▪️ ریشه‌های طبقاتیِ شکاف:

– **دموکرات‌ها**: پایگاهشان دانشجویان بازگشته از اروپا، افسران جوان، معلمان، و زحمتکشان شهری بود. آن‌ها می‌خواستند

ایران را “جمهوری علمی و لائیک” کنند — شبیه فرانسهٔ پس از انقلاب.

– **اعتدالیون**: پایگاهشان بازاریان ثروتمند، روحانیون میانه‌رو، و اشراف قدیمی بود. آن‌ها معتقد بودند مشروطه باید در چارچوب

پادشاهی و شرع باقی بماند — شبیه انگلیسِ قرن نوزدهم.

 

▪️ نقشهٔ ذهنی: شکاف ایدئولوژیک

“`
مشروطه‌خواهان

├── دموکرات‌ها → لائیسم، جمهوری، اصلاحات رادیکال → طبقهٔ متوسطِ شهری + افسران
│ ├── رهبر: ملک‌المتکلمین (روزنامهٔ صوراسرافیل)
│ └── سرنوشت: شکست نظامی — ترور — فرار تقی‌زاده

└── اعتدالیون → پادشاهی مشروطه، همکاری با روحانیون → بازار + روحانیون + اشراف
├── رهبر: مستوفی‌الممالک (دولت عدلیه)
└── سرنوشت: پیروزی موقت — اما ناتوان در نجات مشروطه
“`

 

جدول تطبیقی: دو جناح — ایدئولوژی، رهبری، پایگاه، سرنوشت

 

| ویژگی | دموکرات‌ها | اعتدالیون |
|——–|————-|————-|
| ایدئولوژی | جمهوری، لائیسم، ضدروحانیت | پادشاهی مشروطه، همکاری با روحانیون |
| رهبران کلیدی | ملک‌المتکلمین، تقی‌زاده، حسن تقی‌زاده | مستوفی‌الممالک، مصطفی قلی خان دولت‌آبادی |
| پایگاه اجتماعی | دانشجویان، افسران، معلمان، زحمتکشان | بازاریان، روحانیون میانه‌رو، اشراف |
| رسانهٔ محور | صوراسرافیل، ایران نوفت | روزنامهٔ ایران، عصر جدید |
| سرنوشت | شکست نظامی — ترور ملک — فرار تقی‌زاده | پیروزی موقت — ناتوانی در نجات مشروطه |

## 🎓 **درس تاریخی — از زبان دکتر مازیار میر**

> **هیچ انقلابی بدون وحدت درونی پیروز نمی‌شود.**
> تقسیم مشروطه‌خواهان به “چپ” و “راست”، مشروطه را از درون خورد.
> درس بزرگ: **ایدئولوژی‌ها باید در خدمت ملت باشند — نه ملت در خدمت ایدئولوژی‌ها.**
> امروز هم، اگر جنبش‌های اجتماعی به جای تمرکز بر “هدف ملی”، درگیر “اختلافات ایدئولوژیک” شوند — محکوم به شکست‌اند.

# 📘 **فصل ۷: نقش روحانیون — از حمایت تا مبارزهٔ مذهبی علیه مشروطه**

## 🧭 **شرح تفصیلی و روایی**

احمد کسروی در این فصل، **تحول تاریخیِ موضع روحانیون** را با دقتی شگفت‌انگیز روایت می‌کند. در آغاز، بزرگ‌ترین مراجع تقلیدِ شیعه — آخوند خراسانی، میرزا حسین تهرانی، و ملا عبدالله مازندرانی — از مشروطه حمایت کردند و حتی فتوا به “جهاد” در راه آن دادند. اما تنها در عرض دو سال، این موضع به کلی تغییر کرد — و روحانیون، به بزرگ‌ترین مانع مشروطه تبدیل شدند.

شیخ فضل‌الله نوری، که در ابتدا خاموش بود، به تدریج صدای بلندِ مخالفت با مشروطه شد. او مشروطه را “کفر و الحاد” خواند و نظریهٔ «سلطنت مشروطهٔ شرعیه» را مطرح کرد — یعنی قانون باید فقط از شرع باشد، نه از مجلس. این نظریه، زیرساخت فکری بمباران مجلس توسط محمدعلی شاه شد.

در سال ۱۲۸۸، پس از ورود مشروطه‌خواهان به تهران، شیخ فضل‌الله به دستور مجلس و با امضای ۱۰۰ نماینده، به جرم “خیانت به ملت” اعدام شد — اما این اعدام، شکاف عمیقی میان مشروطه و حوزه‌های علمیه ایجاد کرد که تا امروز پابرجاست.

 

▪️ سه لایهٔ روحانیت در مشروطه:

۱. **روحانیون پیشرو** (آخوند خراسانی — نجف):
– حامیان مشروطه — معتقد به “مشروطهٔ شرعی”
– هدف: محدود کردن استبداد شاه — نه نابودی دین

۲. **روحانیون میانه‌رو** (ملا عبدالله مازندرانی — تهران):
– در ابتدا حامی — سپس خنثی
– نگران از “لائیسمِ دموکرات‌ها”

۳. **روحانیون مخالف** (شیخ فضل‌الله نوری — تهران):
– معتقد به “حاکمیت مطلقهٔ شرع”
– مشروطه = کفر — مجلس = نفاق

▪️ نقد کسروی:

کسروی با شهامت، نقش روحانیون را بدون تقدیس یا تحقیر روایت می‌کند — اما در برخی جاها تحت تأثیر تجربیات شخصی (مانند ترور دوستانش توسط روحانیون) قرار گرفته است. او شیخ فضل‌الله را نه به عنوان یک محصول تاریخی، بلکه به عنوان “خائن” معرفی می‌کند — در حالی که شیخ، محصول طبیعیِ نظامی بود که مشروعیت خود را از دین می‌گرفت.

 

 تحول موضع روحانیون — از ۱۲۸۵ تا ۱۲۸۸

 

| سال | موضع غالب | رهبران کلیدی | علت تغییر |
|——|————-|—————|————-|
| ۱۲۸۵ | حمایت کامل | آخوند، تهرانی | مبارزه با استبداد شاه |
| ۱۲۸۶ | تردید | مازندرانی | نگرانی از لائیسم و ضدیت با روحانیت |
| ۱۲۸۷ | مخالفت فعال | شیخ فضل‌الله | فتوای جهاد — بمباران مجلس |
| ۱۲۸۸ | انزوا / شکاف | آخوند (در نجف) | ناامیدی از درگیری‌های داخلی — اعدام شیخ |

## 🎓 **درس تاریخی — از زبان دکتر مازیار میر**

> **دین در سیاست، چه به نفع و چه علیه مردم باشد، همیشه خطرناک است.**
> وقتی روحانیون به جای راهنمایی، خود را حاکم می‌دانند، یا انقلاب را نجات می‌دهند — یا نابود.
> مشروطه نشان داد: **بدون جدایی دین از سیاست، دموکراسی نمی‌تواند نفس بکشد.**
> درس امروز: **مشروعیت باید از رأی مردم بیاید — نه از فتوای مرجع.**

 


 

 

فصل ۸: دست‌اندازی روسیه و انگلیس — تقسیم ایران به مناطق نفوذ**

شرح تفصیلی و روایی**

 

 

کسروی در این فصل، با دقتی نظامی، نشان می‌دهد که چگونه **مشروطه در دام قدرت‌های خارجی** گرفتار شد. پس از توافق ۱۹۰۷ میان روسیه و انگلیس — که بدون مشورت با ایران امضا شد — ایران به سه منطقه تقسیم شد:

– شمال:

تحت نفوذ روسیه (آذربایجان، گیلان، مشهد)
– جنوب:

تحت نفوذ انگلیس (فارس، خوزستان، بوشهر)
– مرکز:

منطقهٔ خنثی — اما در عمل تحت کنترل غیرمستقیم

این تقسیم، نه یک نقشهٔ کاغذی، بلکه **واقعیت نظامی و اقتصادی** شد. روس‌ها در تبریز و رشت مستقر شدند — انگلیسی‌ها در اهواز و بوشهر. هر بار که مجلس تصمیمی ضد منافع آن‌ها می‌گرفت — با تهدید نظامی پاسخ می‌دادند.

اوج این دخالت، **بمباران مجلس دوم در دی ۱۲۹۰ (دسامبر ۱۹۱۱)** بود — وقتی مجلس از “نامهٔ گلستون” (مشاور مالی انگلیسی) انتقاد کرد، توپخانهٔ روس مجلس را بمباران کرد — و نمایندگان فرار کردند. این لحظه، **پایان عملی مشروطه** بود — حتی قبل از کودتای رضاخان.

 

🧩 **تحلیل ساختاری — دکتر مازیار میر**

▪️ نقشهٔ استعماریِ نوین:

روسیه:

کنترل شمال — اشغال تبریز — بمباران مجلس — نفوذ در ارتش و دربار
– انگلیس:

کنترل جنوب — قرارداد نفت — حمایت از قبایل — نفوذ در اقتصاد
– آلمان:

تلاش برای نفوذ — از طریق جاسوسان و متحدان داخلی (میرزا کوچک‌خان)

 

▪️ نقشهٔ ذهنی: تقسیم ایران در ۱۹۰۷

“`
ایران (رسمی: مستقل — واقعی: تحت نفوذ)

├── شمال (روسیه) → آذربایجان، گیلان، خراسان — ارتش، مدارس، اقتصاد
├── جنوب (انگلیس) → فارس، خوزستان، بوشهر — نفت، تجارت، قبایل
└── مرکز (خنثی) → تهران، اصفهان — تحت نظارت غیرمستقیم — سیاست‌های ملی محدود
“`

 

📊 **جدول: تأثیر قرارداد ۱۹۰۷ بر مشروطه**

 

| حوزه | تأثیر | مثال | منبع کسروی |

|——-|——–|——–|————–|

| سیاسی | لغو استقلال عملی | اشغال تبریز توسط روس‌ها — بمباران مجلس | ج۲، ص ۲۱۰–۲۲۵ |

| اقتصادی | کنترل منابع | قرارداد نفت — انگلیس در خوزستان — وام‌های مشروط | ج۲، ص ۲۳۴–۲۴۸ |

| نظامی | نابودی ارتش ملی | عدم اجازهٔ خرید تسلیحات — کنترل ارتش توسط روس | ج۲، ص ۲۵۱–۲۶۰ |

| فرهنگی | نفوذ مدارس خارجی | مدارس مبلغان روس و انگلیس — تغییر هویت نسل جدید | ج۲، ص ۲۶۷–۲۷۵ |

 

🎓 **درس تاریخی — از زبان دکتر مازیار میر**

 

**هیچ کشوری با وابستگی به خارج، آزاد نمی‌ماند.**
> مشروطه نشان داد: اگر انقلابی بتواند **استقلال اقتصادی و نظامی** را تأمین نکند، حتی با قانون اساسی هم مستعمره می‌ماند.
> درس امروز: **استقلال واقعی، از خودکفایی شروع می‌شود — نه از شعار.**

 

# 📘 **فصل ۹: ظهور رضاخان و سقوط قاجار — پایان مشروطه، آغاز استبداد نظامی**

 

🧭 **شرح تفصیلی و روایی**

 

کسروی این فصل را به **پایان تراژیک مشروطه** اختصاص می‌دهد. پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی کامل نهادهای ملی، صحنه را یک افسر قزاق به نام **رضاخان**

تصاحب کرد. در ۳ اسفند ۱۲۹۹ (۲۲ فوریه ۱۹۲۱)، با کودتایی خونین و با حمایت سید ضیاءالدین طباطبایی (روزنامه‌نگار ملی‌گرا — اما تحت نفوذ انگلیس)، وارد تهران شد — و

بدون مقاومت، قدرت را گرفت.

رضاخان ابتدا خود را “نجات‌دهندهٔ مشروطه” معرفی کرد — اما در عمل، مجلس را بست، روزنامه‌ها را سانسور کرد، احزاب را نابود کرد، و در نهایت در ۱۳۰۴ خود را شاه کرد.

کسروی می‌نویسد:

> «مشروطه کودکی بود که قبل از بلوغ، کشته شد — و جایش را دیکتاتوری نظامی گرفت.»

 

🧩 **تحلیل ساختاری — دکتر مازیار میر**

 

▪️ سه مرحلهٔ تحول رضاخان:

 

۱. **۱۲۹۹–۱۳۰۲**: وزیر جنگ — تحت نظر ملی‌ها — قول اصلاحات
۲. **۱۳۰۲–۱۳۰۴**: نخست‌وزیر — حذف مخالفان — سرکوب مطبوعات — لغو احزاب
۳. **۱۳۰۴–۱۳۲۰**: شاه — نهایی‌شدن استبداد — ساخت دیکتاتوری مدرن

 

▪️ نقش انگلیس:

کسروی با جسارت می‌نویسد: انگلیس هم “مامور تولد مشروطه” بود (با حمایت از مشروطه‌خواهان در ۱۹۰۶) و هم “قاتلان مشروطه” (با حمایت از رضاخان در ۱۹۲۱). هدف انگلیس همیشه یکی بود: **ایرانِ قابل کنترل — نه ایرانِ آزاد.**

 

📜 **جدول: مقایسهٔ مشروطه و رضاشاهی**

 

| ویژگی | مشروطه (۱۲۸۵–۱۲۹۹) | رضاشاهی (۱۳۰۴–۱۳۲۰) |
|——–|————————|————————–|
| قدرت | مجلس + شاه (نظری) | شاه مطلق (عملی) |
| آزادی | مطبوعات، احزاب، اجتماعات | سانسور، ساواک (اولیه)، ممنوعیت احزاب |
| مشروعیت | قانون اساسی — رأی مردم | ارتش + پلیس + تبلیغات ملی‌گرایانه |
| پایان | کودتای ۱۲۹۹ — نابودی نهادها | انقلاب ۱۳۵۷ — سقوط نظام |

 

🎓 **درس تاریخی — از زبان دکتر مازیار میر**

 

**هیچ انقلابی بدون نهادهای مستحکم، در برابر کودتا مقاومت نمی‌کند.**
> مشروطه بدون **ارتش ملی، رسانهٔ مستقل، و حزب‌های سازمان‌یافته**، در برابر یک افسر قزاق فروپاشید.
> درس: **دموکراسی بدون نهاد، مثل بدن بدون استخوان است — زیباست، اما نمی‌ایستد.**
> امروز هم، اگر جنبش‌ها بدون ساختار، سازمان و نهاد حرکت کنند — در برابر اولین کودتا فرو می‌پاشند.

 

# 📘 **فصل ۱۰: تحلیل علل شکست مشروطه — ده دلیل کسروی + ۸ دلیل مکمل دکتر مازیار میر**

 

🧭 **شرح تفصیلی و روایی**

 

کسروی در پایان کتاب، **ده دلیل اصلی شکست مشروطه** را فهرست می‌کند — اما دکتر مازیار میر این تحلیل را با افزودن **۵ دلیل فرهنگی و ۳ دلیل بین‌المللی** کامل

می‌کند — و نشان می‌دهد که شکست مشروطه، نه یک شکست، بلکه یک **فرصتِ از دست رفته برای ساختن ایرانی مدرن، آزاد و مستقل** بود.

 

🧩 تحلیل ده دلیل کسروی

بازنویسی تشریحی

۱. **ضعف ساختاری مجلس**: بدون ارتش، بدون درآمد مستقل، بدون قوهٔ مجریهٔ وفادار — مجلس فقط یک نماد بود.
۲. **تقسیم مشروطه‌خواهان**: جنگ میان دموکرات‌ها و اعتدالیون — انرژی جنبش را از بیرون به درون هدایت کرد.
۳. **خیانت روحانیون**: از حامی به مخالف — تبدیل مشروطه به جنگ مذهبی.
۴. **نفوذ خارجی**: روسیه و انگلیس — هر بار که مشروطه قوی می‌شد، با تهدید نظامی آن را سرکوب کردند.
۵. **فساد اداری**: ادامهٔ سنت قاجاری — اختلاس، رشوه، بی‌عدالتی.
۶. **فقدان رهبری ملی متحد**: هر شهر، رهبر جداگانه داشت — تهران، تبریز، اصفهان — هر کدام جدا از دیگری تصمیم می‌گرفتند.
۷. **عدم آگاهی عمومی**: مردم نمی‌دانستند مشروطه چیست — فکر می‌کردند “عید است که آمد”.
۸. **ضعف نظامی**: عدم وجود ارتش ملی — وابستگی به قشون‌های محلی و خارجی.
۹. **وابستگی به خارج برای تسلیحات و مالی**: هر بار برای خرید تفنگ، باید از روس یا انگلیس وام گرفت.
۱۰. **عدم تدوین برنامهٔ اقتصادی و اجتماعی**: مشروطه فقط “قانون اساسی” داشت — نه “برنامهٔ اقتصادی برای فقرا”.

 

🧩 تحلیل مکمل دکتر مازیار میر

پنجم دلیل فرهنگی

 

۱. **عدم جدایی دین از سیاست**: تبدیل مشروطه به جنگ مذهبی — درگیری میان “ولایت فقیه” و “مجلس”.
۲. **فردگرایی رهبران**: هر کس به دنبال جایگاه شخصی بود — نه هدف ملی. ستارخان، ملک، تقی‌زاده — همه جدا از هم عمل کردند.
۳. **عدم فرهنگ مدنی و شهروندی**: مردم منتظر “نجات‌دهنده” بودند — نه خودشان فعال.
۴. **ضعف رسانهٔ آموزشی**: روزنامه‌ها تحلیلی نبودند — تبلیغاتی و توهین‌آمیز بودند.
۵. **نگاه شهرمحور**: روستاها و عشایر از جریان خارج بودند — مشروطه فقط در ۵ شهر اتفاق افتاد.

 

🧩 تحلیل مکمل سوم دلیل بین‌المللی

۱. **جنگ جهانی اول**: فروپاشی تعادل قدرت — اشغال کامل ایران توسط روس، انگلیس و عثمانی.
۲. **انقلاب بلشویکی**: ترس قدرت‌های غربی از گسترش سوسیالیسم — سرکوب مشروطه به بهانهٔ “ضد بلشویکی”.
۳. **تغییر استراتژی انگلیس**: از حمایت از مشروطه (برای ضعف‌اندازی روسیه) به حمایت از دیکتاتوری نظامی (رضاخان — برای ثبات و کنترل نفت).

 

📊 جدول نهایی

۱۸ دلیل شکست مشروطه بهمراه طبقه‌بندی ساختاری

 

| دسته | دلایل |

|——-|——–|
| **سیاسی** | ۱، ۲، ۳، ۶، ۱۰ (کسروی) + ۱، ۲ (میر) |
| **اقتصادی** | ۵، ۹، ۱۰ (کسروی) + ۵ (میر) |
| **نظامی** | ۸، ۹ (کسروی) |
| **فرهنگی** | ۷ (کسروی) + ۳، ۴، ۵ (میر) |
| **بین‌المللی** | ۴ (کسروی) + ۱، ۲، ۳ (میر) |

## 🎓 **درس نهایی تاریخی — از زبان دکتر مازیار میر**

> **مشروطه نه شکست خورد — بلکه نیمه‌کاره ماند.**
> شکست واقعی، نه در ۱۹۰۸ (بمباران مجلس)، نه در ۱۹۱۱ (اخراج گلستون)، و نه در ۱۹۲۱ (کودتای رضاخان) بود —
> **شکست واقعی در ۱۹۴۶ (ترور کسروی) بود — وقتی جامعه فهمید که نمی‌خواهد با خرافه، تعصب و استبداد بجنگد.**
>
> مشروطه درس می‌دهد:
> – **انقلاب بدون سازمان، به کودتا ختم می‌شود.**
> – **دموکراسی بدون فرهنگ شهروندی، محکوم به فروپاشی است.**
> – **اعتماد به خارجی‌ها، خودکشی ملی است.**
> – **و مهم‌تر از همه: تاریخ تکرار می‌شود — مگر اینکه درسش را یاد بگیریم.**

## 🏁 **جمع‌بندی نهایی — واژهٔ پایانی از دکتر مازیار میر (کسروی دوم)**

> «احمد کسروی با این کتاب، نه تاریخ را نوشت — **تشخیص تاریخی** ارائه داد.
> او به ما یادآوری کرد که:
> **«هیچ ملتی با خرافه، تعصب و وابستگی نمی‌تواند آزاد بماند.»**
>
> امروز، صد سال پس از پایان مشروطه، هنوز باید از آن درس بگیریم — نه برای بازگشت به گذشته،
> **بلکه برای ساختن آینده‌ای که کسروی رویایش را دید — و برایش جان داد.»**

با احترام،
مازیار میر  کسروی دوم

تاریخ، اگر درس ندهد، هیچ فایده ای ندارد 

و هستیم تا از تاریخ  و درس خایش درس بگیریم 

نه برای تکرارش، بلکه برای تغییرش

 

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید