
آیا آتشبس کنونی میان ایران و اسرائیل در حال فروپاشی است


مقدمه
زمینهسازی برای تحلیل علمی
در عرصه روابط بینالملل، منطقه خاورمیانه بهعنوان یکی از مراکز ناپایداری و رقابت قدرتها شناخته میشود. روابط ایران و اسرائیل — دو بازیگر اصلی این منطقه — در دهههای اخیر بهصورت یک “جنگ سایه” (Shadow War) تجلی یافته است. این رابطه، که از تنشهای ایدئولوژیک، ژئوپلیتیک و امنیتی نشأت میگیرد، همواره در حاشیه یک درگیری مستقیم و تمامعیار نظامی بوده است.
با این حال، وضعیت فعلی نشاندهنده افزایش تنشها و تغییر در الگوهای رفتاری دو کشور است. این مقاله با رویکردی تحلیلی و علمی، به بررسی سه محور اصلی میپردازد:
1. **گذار از استراتژی نیابتی به مقابله مستقیم**
2. **برجام به عنوان عامل تشدید بحران**
3. **پیامدهای سیستمیک یک درگیری تمامعیار**
هدف این تحقیق، ارائه یک تحلیل دقیق و علمی از وضعیت فعلی و پیشبینی روندهای آینده است. این تحلیل بر پایه نظریات بینالمللی، دادههای تجربی و مطالعات موردی شکل گرفته است.
—
فصل اول
تاریخچه روابط ایران و اسرائیل — از همکاری به تعارض
**۱.۱ دوران همکاری: ایران-اسرائیل در دوره پهلوی
در دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۹، ایران و اسرائیل رابطهای استراتژیک برقرار کرده بودند که بهعنوان “محور پردهای” (Periphery Doctrine) شناخته میشد. این محور، بر پایه همکاریهای امنیتی، اقتصادی و اطلاعاتی شکل گرفته بود. ایران بهعنوان یکی از معدود کشورهای مسلمان که روابط دیپلماتیک با اسرائیل داشت، نقشی کلیدی در تأمین انرژی و اشتراک اطلاعات امنیتی ایفا میکرد.
**۱.۲ تحول ایدئولوژیک: انقلاب اسلامی و تنشهای بعدی
انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، نقطه عطفی در روابط ایران و اسرائیل بود. ایران جمهوری اسلامی، با تأکید بر اصول ضدصهیونیسم و حمایت از حقوق فلسطینیها، روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل را قطع کرد. از آن زمان، ایران بهعنوان رهبر جبهه مقاومت و اسرائیل بهعنوان نماد اشغالگری در منطقه معرفی شدند.
### **۱.۳ تعریف آتشبس کنونی: تعادل شکننده
اصطلاح “آتشبس کنونی” (De Facto Ceasefire) به معنای یک توافق غیررسمی است که در آن دو طرف از اقدامات نظامی مستقیم خودداری میکنند، اما بهطور همزمان از طریق شبکههای نیابتی، عملیات سایبری و ترور، به رقابت ادامه میدهند. این آتشبس، بر پایه نظریه بازدارندگی متقابل (Mutual Assured Destruction – MAD) استوار است: هر دو طرف میدانند که در صورت شروع یک جنگ مستقیم، پیامدهای آن میتواند منطقه را به آشوب کامل بکشاند.
—
## **فصل دوم: گذار از استراتژی نیابتی به مقابله مستقیم
### **۲.۱ تغییر در استراتژی اسرائیل: از بازدارندگی به خنثیسازی پیشدستانه
اسرائیل در دهههای گذشته، استراتژی اصلی خود را بر پایه بازدارندگی و نفوذ غیرمستقیم بنا کرده بود. این استراتژی شامل حملات هوایی به اهداف نیابتی ایران (مانند حزبالله و نیروهای شبهنظامی در سوریه)، تحریمهای اقتصادی و فعالیتهای اطلاعاتی بود. اما از حدود سال ۲۰۲۰، شاهد تحولی بنیادین در دکترین امنیتی اسرائیل هستیم.
**۲.۱.۱ عوامل مؤثر در تغییر استراتژی
1. **عدم اثربخشی تحریمها**: تحریمهای اقتصادی، بهخصوص پس از خروج آمریکا از برجام، تأثیر محدودی بر برنامه هستهای ایران داشتند.
2. **رشد شبکه نیابتی ایران**: گسترش حضور ایران در سوریه، لبنان و یمن، اسرائیل را به تغییر استراتژی واداشت.
3. **افزایش تهدید موشکی**: ایران بهطور مداوم تواناییهای موشکی خود را افزایش داده است.
**۲.۱.۲ مصادیق عملیاتی**
– **حملات هوایی به اهداف ایرانی در سوریه**: از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۴، ارتش اسرائیل بیش از ۳۰۰ حمله هوایی به اهداف مرتبط با ایران در سوریه انجام داده است.
– **عملیات ترور فرماندهان ایرانی**: از جمله ترور سردار قاسم سلیمانی در ژانویه ۲۰۲۰.
– **حملات به ناوگان تجاری ایران**: چندین کشتی مرتبط با ایران در خلیج عدن و دریای عرب مورد حمله قرار گرفتهاند.
**۲.۲ واکنش ایران: از تحمل به تهدید مستقیم**
ایران نیز در پاسخ، رویکرد خود را تغییر داده است. در گذشته، ایران از استراتژی “انعطاف پذیری استراتژیک” استفاده میکرد: یعنی تحمل حملات اسرائیل در حدی که به بقای نظام تهدید نرسد، و در عوض، تقویت شبکه نیابتی خود را در دستور کار قرار میداد. اما از سال ۲۰۲۳، شاهد تحولی در خطابه و عمل ایران هستیم.
**۲.۲.۱ تهدیدات صریح به اسرائیل**
مقامات ارشد ایرانی، از جمله رهبر جمهوری اسلامی، بارها اعلام کردهاند که “هرگونه تجاوز به حریم ایران، با پاسخی مستقیم و غیرقابل کنترل مواجه خواهد شد.”
**۲.۲.۲ تقویت توان موشکی و سایبری**
ایران در سالهای اخیر، سرعت تولید موشکهای بالستیک و کروز را افزایش داده و شبکههای سایبری خود را به سمت اهداف اسرائیلی هدایت کرده است.
**فصل سوم: برجام و تبدیل بحران هستهای به بحران امنیتی-نظامی**
**۳.۱ مرگ برجام: یک فاجعه دیپلماتیک**
توافق هستهای برجام (۲۰۱۵) یکی از مهمترین دستاوردهای دیپلماسی چندجانبه در قرن بیست و یکم بود. اما خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ توسط دونالد ترامپ، و عدم توانایی اروپا در حفظ تعهدات اقتصادی، به تدریج این توافق را تضعیف کرد.
**۳.۲ خروج اروپا از برجام: حذف آخرین حلقه نظارت غیرنظامی**
در سال ۲۰۲۴، سه کشور اروپایی (فرانسه، آلمان، بریتانیا) تصمیم گرفتند که دیگر در چارچوب این توافق فعالیت نکنند. این اقدام به معنای حذف آخرین حلقه نظارت غیرنظامی بر برنامه هستهای ایران است.
**۳.۳ پیامدهای امنیتی**
1. **از دست رفتن شفافیت**: جامعه جهانی دیگر اطلاع دقیقی از وضعیت برنامه هستهای ایران ندارد.
2. **تبدیل بحران به یک مسئله امنیتی-نظامی**: وقتی نظارت غیرنظامی وجود نداشته باشد، تنها ابزار باقیمانده برای مقابله، اقدام نظامی است.
**فصل چهارم: پیامدهای سیستمیک یک درگیری تمامعیار**
**۴.۱ بسته شدن تنگه هرمز: شوک انرژی جهانی**
تنگه هرمز به عنوان یکی از مهمترین مسیرهای حمل نفت جهان، سالانه حدود ۲۰ درصد از نفت خام جهان را عبور میدهد. ایران بارها تهدید کرده است که در صورت حمله به آن، این تنگه را مسدود خواهد کرد.
**۴.۲ تشدید بحران غذایی جهانی**
بحران غذایی جهانی در سالهای اخیر تحت تأثیر جنگ اوکراین، تغییرات آبوهوایی و اختلالات زنجیره تأمین بوده است. ایران و اسرائیل هر دو در زنجیره تأمین کود شیمیایی و گندم نقش دارند.
**۴.۳ قطببندی قدرتهای بزرگ: بازگشت به جنگ سرد جدید**
درگیری ایران و اسرائیل میتواند به یک بحران بینالمللی تبدیل شود:
– **ایالات متحده**: احتمالاً از اسرائیل حمایت نظامی خواهد کرد.
– **چین و روسیه**: از ایران حمایت سیاسی و احتمالاً نظامی خواهند کرد.
– **هند، ترکیه و عربستان**: در موقعیتهای میانی قرار خواهند داشت.
**فصل پنجم: آینده آتشبس کنونی — بین فروپاشی و بازسازی**
**۵.۱ آیا آتشبس در حال فروپاشی است؟**
با توجه به شواهد ارائهشده، پاسخ مثبت است. **آتشبس کنونی میان ایران و اسرائیل در حال فروپاشی است.** دلایل اصلی این ادعا عبارتند از:
– **تغییر استراتژی از نیابتی به مستقیم**
– **از دست رفتن چارچوب نظارتی برجام**
– **افزایش تعداد و شدت حملات مستقیم**
– **تضعیف بازدارندگی متقابل**
– **افزایش خطای انسانی و محاسباتی در تصمیمگیری نظامی**
این آتشبس، که بر پایه ترس بود، اکنون در معرض فرسایش قرار دارد.
نتیجهگیری
مدیریت بحران از طریق دیپلماسی
مدیریت این بحران، نه به زور سلاح، بلکه به زور خردمندی دیپلماتیک بستگی دارد. بازگشت به برجام، ایجاد سازوکارهای بازدارندگی و استفاده از واسطههای منطقهای، تنها راهحلهای موجود برای جلوگیری از فاجعه هستند.
**دکتر مازیار میر**
محقق و پژوهشگر سیاست خارجی و امنیت بینالملل
عضو هیئت علمی دانشگاه
کارشناس ارشد مطالعات ژئوپلیتیک خاورمیانه موسسه مطالعات دانش خاورمیانه و اندیشکده ها
—
*منابع مورد استناد:*
– Institute for Defence Studies and Analyses (IDSA), India
– International Atomic Energy Agency (IAEA) Reports
– United Nations Panel of Experts on Iran
– RAND Corporation, “The Iran-Israel Conflict: Escalation Scenarios”
– سخنرانیهای رهبری جمهوری اسلامی ایران (۱۴۰۲–۱۴۰۳)
– تحلیلهای Stratfor, Jane’s, و BBC Monitoring