ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

آیینِ تاریکی داستان یک شیطان در لباس عرفان

خانه » مقالات » آیینِ تاریکی داستان یک شیطان در لباس عرفان

آیینِ تاریکی داستان یک شیطان در لباس عرفان

نوشته‌ای به قلم دکتر مازیارمیر محقق و پژوهشگر


فصل نخست

آغازِ فریب — «تو را می‌فهمم

 

عارفه، دختری 25 ساله، پس از ماهها رنجِ افسردگی و بیاعتمادی به زندگی، تصمیم گرفت که به دنبال «راهی برای نجات» باشد. او در شبکه‌های اجتماعی با «استاد مفیدی» آشنا شد. صفحه این استاد، از جملات عمیق‌نما، عکس‌هایی از او در حال نشستن در طبیعت، و ویدئوهای کوتاهی که در آن‌ها با صدای نرم و معصومانه درباره «عشق واقعی»، «رهایی از درد»، و «شناخت درون» سخن می‌گفت، بود.

یکی از پست‌هایش این بود: «هر کسی که درد دارد، تنها به دو چیز نیاز دارد: یک دوست واقعی و یک راهنمای درونی. من هر دوی اینها را برای تو دارم.»

عارفه ، که احساس تنهایی می‌کنم و هیچ‌کس در زندگی واقعی‌اش نمی‌توانست، به این پیام پاسخ داد. «من درد دارم. کمکم کنید.»

استاد مفیدی، با لحنی آرام و دلسوز، پیام را خواند و جواب داد: «عارفه جان، من حس می‌کنم انرژی‌ات بسیار سنگین است. تو در حال حاضر

تحت تاثیر منفی هستی. ولی نگران نباش. من می توانم به تو کمک کنم تا از این گودال بیرون بیایی. فقط به من اعتماد کن.»


فصل دوم

به دام انداختن — «تو انحصار ما هستی»

پس از گفت‌وگوی خصوصی، استاد مفیدی عارفه را به یکی از جلسات گروهی «رهایی از درد» دعوت کرد. در این جلسه، با لحنی معصومانه و عمیق،

از عشق، شناختِ استاد درون، و رهایی از تعلّقات سخن گفت. او گفت: «جهانِ بیرون، تنها بازتابی از جهانِ درونِ ماست. اگر درونت تاریک

است، بیرون هم تاریک می‌شود. اما من می‌توانم کمک کنم که درونت روشن شود.»

عارفه، که از دردش خسته شده بود، به این جملات گوش داد و احساس کرد که بالاخره کسی او را فهمید. اما این، تنها آغازِ یک دامِ ظریف بود.

استاد مفیدی پس از جلسه، به عرفه گفت: «عارفه جان، تو انرژیِ خاصی داری. ولی باید بدانی که این جلسات برای همه نیست. ما یک گروه

خاص داریم که فقط افراد انتخاب شده در آن شرکت می‌شوند. اگر بخواهی، می توانی به این گروه بپیوندی. اما باید باشی تمام تعلقات

قبلی را رها کنی. حتی دوستان و خانواده‌ها.»

عارفه، که احساس می‌کنم هیچ‌کس در زندگی واقعی‌اش نمی‌تواند کمکش کند، با خوشحالی پذیرفت. او نمی‌دانست که این، قدم اول در مسیر

تاریکی بود.


فصل سوم

شکار 

تو باید تسلیم شوی

 

استاد مفیدی، پس از ورود عرفه به گروه خاص، شروع به ایزوله‌سازی کرد. او به عرفه گفت: «دوستان و خانواده‌ها، انرژیِ منفی دارند. اگر

بخواهی متوجه برسی واقعی شویم، باید از آن‌ها فاصله بگیریم.»

عارفه، که از قبل احساس تنهایی می‌کرد، به مرور زمان از همه اطرافیانش دور شد. اما این، تنها آغاز بود.

استاد مفیدی، پس از اطمینان از اینکه عارف کاملاً از اطرافیانش جدا شده است، مرحله بعدی را آغاز کرد: استفاده از گیاهان روان‌گردان تحت عنوان

«آیینِ قدیم».

او به عارف گفت: «این گیاهان، دروازه‌های به دنیایِ روح هستند. اگر بخواهی به شناختِ واقعی برسی، باید از این گیاهان استفاده کنی.

این گیاهان در کتاب‌های باستانی مثل «سه‌شهر عشق» عطار ذکر شده‌اند.»

عرفه، که به استادی کاملاً اعتماد کرده بود، مصرف این گیاهان را می‌کرد. او نمی‌دانست که این گیاهان، تنها برای ضعیف کردن روح و جسم او

طراحی شده‌اند.

 


فصل چهارم

تجاوز 

«این راهِ عشق است»

پس از مصرف گیاهان و شرکت در جلسات ماهانه گروهی، عارف کاملاً از همه دفاع‌های روانی‌اش محروم بود. استاد مفیدی، که از وضعیت عرفه کاملاً آگاه

بود، مرحلهٔ را آغاز کرد: تجاوز جنسی تحت عنوان «آیینِ عشق».

او به عرفه گفت: «عارفه جان، تو باید بدانی که عشق، تنها با روح نیست. بدن نیز بخشی از این عشق است. اگر بخواهی متوجه برسی

واقعی شوی، باید با من در این سطح هم‌ارتعاش شوی. این یک آیین باستانی است که در کتاب‌هایی مانند «سه شهر عشق» عطار ذکر

شده است.»

عارف، که از قبل از همه‌ی اراده‌اش محروم بود، مقاومت کند. او نمیدانست که این، آخرین مرحله از شکار است.

استاد مفیدی، که خود متاهل بود، این کار را بارها و بارها تکرار کرد. او به عارفه می‌گفت: «این راه عشق است. اگر بخواهی به درکِ واقعی برسی، باید همین کار را ادامه بدهی.»


فصل پنجم: فروپاشی — «راضی نیستم»

پس از مدتی، عارف متوجه شد که این رابطه، هیچ ارزشی ندارد. او تصمیم گرفت که از این گروه بیرون بیاید و به زندگی واقعی بازگردد.

اما وقتی این موضوع را با استادی در میان گذاشت، او با لحنی سرد و بیاحساس گفت: «راضی نیستم. تو انرژیِ منفی داری. اگر بخواهی بیرون بیایی، راهِ نجات برای تو وجود ندارد.»

عارف، که از قبل از همه اراده‌اش محروم بود، فروپاشی روانی شد. او نه تنها از خانواده و دوستانش دور شده بود، بلکه به فکر گیاهان و تجاوز جنسی هم بود.


تحلیل علمی: مدلسازی ترفندهای استاد مفید

۱. مرحله اول: طعمه‌گذاری

  • مدلسازی: استفاده از زبان رمزآلود و جملات عمیق‌نما برای جلب توجه.
  • مصداق: مفیدی با جملاتی مثل «جهانِ بیرون، استاد بازتابی از جهانِ درون است»، عرفه را جذب کرد.

۲. مرحله دوم: به دام انداختن

  • مدل‌سازی: ایزوله‌سازی و خلقِ احساسِ انحصاری بودن .
  • مصداق: مفیدی به عرفه گفت که تنها افراد برگزیده شده استاد می‌توانند در گروه‌های خاص شرکت کنند.

۳. مرحله سوم: شکار

  • مدل‌سازی: آموزش به گیاهان روان‌گردان تحت عنوان «آیینِ قدیم».
  • مصداق: مفیدی به عرفه گفت که این گیاهان در کتاب‌های باستانی مانند «سه استادشهر عشق» عطار ذکر شده‌اند.

۴. مرحله چهارم: تجاوز

  • مدلسازی: تجاوز جنسی تحت عنوان “آیینِ عشق”.
  • مصداق: مفیدی به عرفه گفت که این کار بخشی از «شناختِ واقعی» است.

۵. مرحلهٔ پنجم: فروپاشی

  • مدل‌سازی: قطعِ رابطه و فریبِ نهایی با جملاتی مثل «راضی نیستم».
  • مصداق: مفیدی پس از اتمامِ نقشِ عرفه، او را استاد طرد کرد و او را به فروپاشی روانی کشاند.

نتیجه‌گیری: شناختِ دشمن، اولین قدم به سوی آزادی

این داستان، نه تنها یک روایتِ خیالی است، بلکه تصویری واقعی از روندهای تاریکی است که در قالب عرفان و معنویت انجام می‌شود. برای مقابله با این شکارچیان، باید: ۱. هوشیار باشیم و به جملاتِ عمیق‌نما و رمزآلود مشکوک بپردازیم. ۲. همیشه از خانواده و دوستان دور نشویم. ۳. به داروهای تجویز شده پزشک اعتماد کنید و از مصرف گیاهان روانگردان پرهیز استفاده کنید. ۴. هرگز به کسی اجازه دهدیم که خود را جایگزین خدا یا معصوم قرار دهد.

عرفان واقعی، ساده و بیآلایش است. هر چیزی غیر از این، کثافتِ فکری در لباسِ روشنایی است.

نوشته‌ای به قلم دکتر مازیارمیر محقق و پژوهشگر


فصل نخست

آغازِ فریب — «تو را می‌فهمم»

عارفه، دختری 5 ساله، پس از ماهها رنجِ افسردگی و بیاعتمادی به زندگی، تصمیم گرفت که به دنبال «راهی برای نجات» باشد. او در شبکه‌های اجتماعی با «استاد مفیدی» آشنا شد. صفحه این استاد، از جملات عمیق‌نما، عکس‌هایی از او در حال نشستن در طبیعت، و ویدئوهای کوتاهی که در آن‌ها با صدای نرم و معصومانه درباره «عشق واقعی»، «رهایی از درد»، و «شناخت درون» سخن می‌گفت، بود.

یکی از پست‌هایش این بود: «هر کسی که درد دارد، تنها به دو چیز نیاز دارد: یک دوست واقعی و یک راهنمای درونی. من هر دوی اینها را برای تو دارم.»

عارف، که احساس تنهایی می‌کنم و هیچ‌کس در زندگی واقعی‌اش نمی‌توانست، به این پیام پاسخ داد. «من درد دارم. کمکم کنید.»

استاد مفیدی، با لحنی آرام و دلسوز، پیام را خواند و جواب داد: «عارفه جان، من حس می‌کنم انرژی‌ات بسیار سنگین است. تو در حال حاضر تحت تاثیر منفی هستی. ولی نگران نباش. من می توانم به تو کمک کنم تا از این گودال بیرون بیایی. فقط به من اعتماد کن.»


فصل دوم: به دام انداختن — «تو انحصار ما هستی»

پس از گفت‌وگوی خصوصی، استاد مفیدی عرفه را به یکی از جلسات گروهی «رهایی از درد» دعوت کرد. در این جلسه، با لحنی معصومانه و عمیق، از عشق، شناختِ استاد درون، و رهایی از تعلّقات سخن گفت. او گفت: «جهانِ بیرون، تنها بازتابی از جهانِ درونِ ماست. اگر درونت تاریک است، بیرون هم تاریک می‌شود. اما من می‌توانم کمک کنم که درونت روشن شود.»

عارف، که از دردش خسته شده بود، به این جملات گوش داد و احساس کرد که بالاخره کسی او را فهمید. اما این، تنها آغازِ یک دامِ ظریف بود.

استاد مفیدی پس از جلسه، به عرفه گفت: «عارفه جان، تو انرژیِ خاصی داری. ولی باید بدانی که این جلسات برای همه نیست. ما یک گروه خاص داریم که فقط افراد انتخاب شده در آن شرکت می‌شوند. اگر بخواهی، می توانی به این گروه بپیوندی. اما باید باشی تمام تعلقات قبلی را رها کنی. حتی دوستان و خانواده‌ها.»

عارف، که احساس می‌کنم هیچ‌کس در زندگی واقعی‌اش نمی‌تواند کمکش کند، با خوشحالی پذیرفت. او نمی‌دانست که این، قدم اول در مسیر تاریکی بود.


فصل سوم: شکار — «تو باید تسلیم شوی»

استاد مفیدی، پس از ورود عرفه به گروه خاص، شروع به ایزوله‌سازی کرد. او به عرفه گفت: «دوستان و خانواده‌ها، انرژیِ منفی دارند. اگر بخواهی متوجه برسی واقعی شویم، باید از آن‌ها فاصله بگیریم.»

عارفه، که از قبل احساس تنهایی می‌کرد، به مرور زمان از همه اطرافیانش دور شد. اما این، تنها آغاز بود.

استاد مفیدی، پس از اطمینان از اینکه عارف کاملاً از اطرافیانش جدا شده است، مرحله بعدی را آغاز کرد: استفاده از گیاهان روان‌گردان تحت عنوان «آیینِ قدیم».

او به عارف گفت: «این گیاهان، دروازه‌های به دنیایِ روح هستند. اگر بخواهی به شناختِ واقعی برسی، باید از این گیاهان استفاده کنی. این گیاهان در کتاب‌های باستانی مثل «سه‌شهر عشق» عطار ذکر شده‌اند.»

عرفه، که به استادی کاملاً اعتماد کرده بود، مصرف این گیاهان را می‌کرد. او نمی‌دانست که این گیاهان، تنها برای ضعیف کردن روح و جسم او طراحی شده‌اند.


فصل چهارم: تجاوز — «این راهِ عشق است»

پس از مصرف گیاهان و شرکت در جلسات ماهانه گروهی، عارف کاملاً از همه دفاع‌های روانی‌اش محروم بود. استاد مفیدی، که از وضعیت عرفه کاملاً آگاه بود، مرحلهٔ را آغاز کرد: تجاوز جنسی تحت عنوان «آیینِ عشق».

او به عرفه گفت: «عارفه جان، تو باید بدانی که عشق، تنها با روح نیست. بدن نیز بخشی از این عشق است. اگر بخواهی متوجه برسی واقعی شوی، باید با من در این سطح هم‌ارتعاش شوی. این یک آیین باستانی است که در کتاب‌هایی مانند «سه شهر عشق» عطار ذکر شده است.»

عارف، که از قبل از همه‌ی اراده‌اش محروم بود، مقاومت کند. او نمیدانست که این، آخرین مرحله از شکار است.

استاد مفیدی، که خود متاهل بود، این کار را بارها و بارها تکرار کرد. او به عارفه می‌گفت: «این راه عشق است. اگر بخواهی به درکِ واقعی برسی، باید همین کار را ادامه بدهی.»


فصل پنجم: فروپاشی — «راضی نیستم»

پس از مدتی، عارف متوجه شد که این رابطه، هیچ ارزشی ندارد. او تصمیم گرفت که از این گروه بیرون بیاید و به زندگی واقعی بازگردد.

اما وقتی این موضوع را با استادی در میان گذاشت، او با لحنی سرد و بیاحساس گفت: «راضی نیستم. تو انرژیِ منفی داری. اگر بخواهی بیرون بیایی، راهِ نجات برای تو وجود ندارد.»

عارف، که از قبل از همه اراده‌اش محروم بود، فروپاشی روانی شد. او نه تنها از خانواده و دوستانش دور شده بود، بلکه به فکر گیاهان و تجاوز جنسی هم بود.


تحلیل علمی: مدلسازی ترفندهای استاد مفید

۱. مرحله اول: طعمه‌گذاری

  • مدلسازی: استفاده از زبان رمزآلود و جملات عمیق‌نما برای جلب توجه.
  • مصداق: مفیدی با جملاتی مثل «جهانِ بیرون، استاد بازتابی از جهانِ درون است»، عرفه را جذب کرد.

۲. مرحله دوم: به دام انداختن

  • مدل‌سازی: ایزوله‌سازی و خلقِ احساسِ انحصاری بودن .
  • مصداق: مفیدی به عرفه گفت که تنها افراد برگزیده شده استاد می‌توانند در گروه‌های خاص شرکت کنند.

۳. مرحله سوم: شکار

  • مدل‌سازی: آموزش به گیاهان روان‌گردان تحت عنوان «آیینِ قدیم».
  • مصداق: مفیدی به عرفه گفت که این گیاهان در کتاب‌های باستانی مانند «سه استادشهر عشق» عطار ذکر شده‌اند.

۴. مرحله چهارم: تجاوز

  • مدلسازی: تجاوز جنسی تحت عنوان “آیینِ عشق”.
  • مصداق: مفیدی به عرفه گفت که این کار بخشی از «شناختِ واقعی» است.

۵. مرحلهٔ پنجم: فروپاشی

  • مدل‌سازی: قطعِ رابطه و فریبِ نهایی با جملاتی مثل «راضی نیستم».
  • مصداق: مفیدی پس از اتمامِ نقشِ عرفه، او را استاد طرد کرد و او را به فروپاشی روانی کشاند.

نتیجه‌گیری: شناختِ دشمن، اولین قدم به سوی آزادی

ای

 

نتیجه‌گیری نهایی

 شناختِ دشمن، اولین قدم به سوی آزادی است

 

این داستان نه تنها یک روایتِی واقعی از یک داستانی به همین شکل با اسمهایی جعلی به روایت محرمانگی بود، بلکه بازتابی واقعی از فرآیندهای تاریکی

این روزهای افرادی تاریک تر از سیاهی است که در قالب عرفان و معنویت انجام می‌شود. برای مقابله با این شکارچیانِ معنویتِ جعلی، باید به اصول زیر

توجه کرد. هر یک از این نکات، یک پنجره به درک عمیق‌تر از نحوه عملکرد این افراد و راه‌های مقابله با آن‌ها است:

 

 


 

بخش نخست

هوشیاری در برابر جملات عمیق‌نما و مجهول

 

جملاتی که ظاهراً پیچیده و عمیق به نظر می‌رسند، اما در واقع هیچ معنای روشنی ندارند، ابزاری برای سرقتِ ذهن شما هستند. به

گفته‌هایی مثل “پاک‌سازی میدان های وسیع  انرژی” یا “هم‌ارتعاش شدن با کائنات و هستی ” پیوسته مشکوک باشید و کلا شک کردن

به شک کردن به من و حتی این نوشته هایتان و ادمها و حرفهایشان به عنوان یک عمق راهبردی در زندگیتان برای موفقیت نیم نگاهی

داشته باشید….

 

دوم

تشخیص طعمه‌گذاری

 

این افراد ابتدا با لحنی دلسوز و مهربان، حسِ «درک شدن» را القا می‌کنند. اگر کسی به شما گفت «تنها من می‌توانم تو را درک کنم»،

بدانید که این اولین مرحلهٔ فریب است.

 

سوم

حفظ ارتباط با خانواده و دوستان بعنوان اصل مهم

 

هر کسی که به شما توصیه کند از خانواده یا دوستان دور شوید، قصد دارد شما را ایزوله کند. خانواده و دوستان، شبکهٔ امنیتی شما

هستند. هرگز اجازه ندهید تحت هیچ شرایطی این سیستم امنیتی و شبکه شکسته شود.

 

چهارم

عدم اعتماد به روش‌های غیرعلمی

 

هرگونه درمانی که پزشک تأیید نکرده باشد، مانند مصرف گیاهان روان‌گردان تحت عنوان «آیین قدیم»، باید به شدت مشکوک باشد. این

گیاهان معمولاً به عنوان وسیله‌ای برای ضعیف کردن روح و جسم شما استفاده می‌شوند.

 

پنحم

شناسایی تلفیق‌های فرهنگی

 

این افراد از ترکیب بی‌معنای عناصر مختلف فرهنگی (مثل کوانتوم، عطار، و اوشو) استفاده می‌کنند تا حسِ علمی و معنوی بودن را القا

کنند. این ترکیبات فقط برای سردرگم کردن شما طراحی شده‌اند.

 

ششم

مقابله با برچسب‌زنی

 

اگر به شما گفتند «تو انرژی منفی داری» یا «تو آمادگی درک نداری»، بدانید که این تکنیکی است برای کوچک کردن شما و ایجاد حسِ

ناامیدی. این جملات هیچ ارزش علمی ندارند.

 

هفتم

پرهیز از اعتیاد به مراجعه‌های مکرر

این افراد معمولاً شما را وابسته می‌کنند تا دائماً به جلسات آن‌ها بروید. اگر احساس کردید که بدون رفتن به این جلسات، زندگی‌تان به

هم می‌ریزد، بدانید که در حال وابستگی روانی قرار گرفته‌اید.

 

هشتم

شناسایی جملات نهایی مثل «راضی نیستم»

 

جملاتی مثل «راضی نیستم» یا «تو انرژی شیطانی داری»، آخرین ترفند این افراد است تا شما را از خودشان جدا کنند. این جملات نه

تنها بی‌احساسانه، بلکه بی‌رحمانه هستند.

 

نهم

پرهیز از فعالیت‌های گروهی مبهم

 

جلسات گروهی که به نظر می‌رسد هیچ هدف مشخصی ندارند و فقط شامل صحبت‌های رمزآلود هستند، معمولاً برای ایجاد حسِ

انحصاری بودن طراحی شده‌اند.

 

دهم

اجتناب از مصرف ابزارهای مقدس‌نما

 

سنگ‌ها، دعاها، و دیگر ابزارهایی که به عنوان «مقدس» فروخته می‌شوند، معمولاً بیش از همه چیز، برای کسب درآمد استفاده

می‌شوند. به یاد داشته باشید که معنویت واقعی نیازی به این ابزارها ندارد.

 

یازدهم

تحلیل منطقی جملات

 

هرگز به جملاتی که به نظر می‌رسد عمیق هستند، اما هیچ پایه‌ای ندارند، اعتماد نکنید. اگر نمی‌توانید آن‌ها را درک کنید، احتمالاً معنایی

ندارند.

 

دوازدهم

اجتناب از روابط غیراخلاقی

 

اگر کسی به شما پیشنهاد رابطهٔ جنسی تحت عنوان «آیین قدیم» یا «شناخت واقعی» دهد، بدانید که این کار فقط برای برقراری کنترل

بیشتر بر شما است.

 

سیزدهم

پرهیز از قطع داروهایمان

 

هرگز داروهای تجویزشده توسط پزشک را قطع نکنید، حتی اگر به شما گفتند که این داروها «برای تخریب شما ساخته شده‌اند». این

تکنیکی است برای ضعیف کردن شما.

 

چهاردهم

اجتناب از مصرف گیاهان روان‌گردان

 

این گیاهان معمولاً برای ضعیف کردن روان و ارادهٔ شما استفاده می‌شوند. به یاد داشته باشید که هیچ آیینِ قدیمی واقعی وجود ندارد

که از این گیاهان به عنوان درمان استفاده کند.

 

پانزدهم

تشخیص نقش‌های معصوم‌نما

 

این افراد خود را به عنوان «مرشد کیهانی» یا «پروانهٔ عشق» معرفی می‌کنند تا فاصلهٔ بین خود و شما را افزایش دهند. به یاد داشته

باشید که هیچ انسانی معصوم نیست.

 

شانزدهم

اجتناب از فعالیت‌های مالی

 

هرگز برای جلسات، سنگ‌ها، دعاها، یا هر چیز دیگری که به نظر می‌رسد به معنویت مربوط است، پول پرداخت نکنید. معنویت واقعی

هیچ‌گاه پولی نیست.

 

هفدهم

پرهیز از اعتماد کورکورانه

اعتماد راهی است به سوی تباهی

 

اعتماد به یک فرد تنها به دلیل اینکه به نظر می‌رسد مهربان است، خطای بزرگی است. اعتماد باید بر اساس شواهد و تجربیات واقعی

باشد.

 

هیجدهم

شناسایی تکنیک‌های روان‌شناختی

 

این افراد از تکنیک‌های روان‌شناختی مانند ایزوله‌سازی، برچسب‌زنی، و تلقین استفاده می‌کنند. آگاهی از این تکنیک‌ها می‌تواند شما را

از فریب خارج کند.

 

نوزدهم

اجتناب از تصمیم‌گیری‌های عجولانه

هرگز در شرایطی که احساس ضعف یا ناامیدی می‌کنید، تصمیم‌گیری نکنید. این افراد از این فرصت برای دستکاری شما استفاده

می‌کنند.

 

بیستم

جست‌وجوی کمک از متخصصان واقعی

اگر احساس می‌کنید در معرض فریب قرار گرفته‌اید، حتماً به یک روان‌شناس یا مشاور حرفه‌ای مراجعه کنید. این افراد می‌توانند به شما

کمک کنند تا از این دام خارج شوید.

 


 

جمع‌بندی نهایی

معنویت واقعی، همیشه ساده* و *بی‌آلایش* است. هر چیزی که پیچیده، پررمز و راز، و نیازمند پرداخت پول یا تسلیم کامل باشد، احتمالاً یک فریب

است.

*مواظب قلب‌هایمان باشیم.

 

هرگز اجازه ندهیم که هیچ تعفن و کثافتِ فکری

در پوشش روشنایی، ما را فریب بدهد.

دکترمازیارمیرمحقق و پژوهشگر

 

 

برای استعلام این شیاطین استاد نمای عرفانهای ابلیس محور با حفظ محرمانگی کامل ما تماس فرمائید

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید