ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

برند چیست؟

خانه » مقالات » برند چیست؟
برند چیست؟

برند چیست؟

برند چیست؟نوشته دکتر مازیارمیر بهترین مدرس و مشاور برند سازی در ایران
برند چیست؟

چرا به سراغ برندسازی می‌رویم؟

نوشته شده در تاریخ اسفند ماه سال 1389

آمار وردپرس – بازدید:  90339

به روز رسانی مرداد 1401

mazyarmir.com@gmail.com.

قبل از هر سخنی بهتر است به سراغ معنی و مفهوم واقعی برند برویم.

 

اما اساسا برند چیست؟

 

وقتی از برند حرف می‌زنیم، منظورمان فقط برندهای بزرگ‌های بین‌المللی مانند شل یا آرامکو یا حتی اپل و آمازون و گوگل و

کوکاکولا نبوده و نیست،بلکه برندهای کوچک‌تر ملی و محلی هم هست.

برندهایی که در رقابت هستند تا سهم خود را از سبد زندگی‌ من و شما بیشتر و بیشتر کنندو به اصطلاح جا لای بازارهای

موازی و یا متضاد باز کنند.

حضور برندها در زندگی‌مان چنان جدی و فراگیر است که می‌توان گفت بسیاری از تصمیم‌های خرید ما، نه بر روی

محصول، که بر روی برند محصول متمرکز هستند. شاهد این مثال را باید خرید گوشی موبایل شصت میلیونی یا

پنجاه میلیونی است که هیچ کاربرد خاصی ندارد نرم افزارهایش قفل است ایران را ساپورت نمی کند و در واقع

بسیار ما در این تکنولوژی به درهای کاملا بسته برخورد می کنیم.

فرض کنید می‌خواهید خرید خود را از سوپرمارکت به صورت تلفنی انجام دهید.از موادغذایی و لبنی و فست فود و … تا مسواک

و شوینده و بهداشتی و…. اساسا تفاوتی ندارد …. من وقتی سفارش می دهم ریکا یک عدد حتما مارک…. دستمال کلینکس

حتما برند …. ماست پرچرب برند…. و خمیر دندان حتما حتما فقط مارک و برند….. و فروشنده می گوید اقای دکتر نداریم برند….

را داریم …. من نه فقط برند…. را مصرف می کنم بی خیال نمی خواهم  زود ارسال فرمائید…..

تقریباً تمام خریدهای ما برندی است یعنی رنگ و بو و مزه و ….. فوق العاده

کالا به کالا، باید به طرف مقابل بگویید که چه برندی مد نظر شماست. بسیار معدودند کالاهایی که برندشان برای شما مهم

نباشد و صرفاً به گفتن نام کالا (مثلاً شاید کبریت یا کیسه فریزر) اکتفا کنید.

البته این را هم می‌دانیم که بحث برند و برندسازی، به کالاها محدود نیست و دغدغه‌ی برندسازی، تقریباً هر چیز قابل ارائه‌‌ای را

در بر می‌گیرد: مجموعه‌های خدماتی در پی ساختن برند برای خدمات خود هستند، وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها برای تقویت برند

خود، هزینه می‌کنند، شهرداری‌ها برای تعریف و تقویت برند شهرها می‌کوشند و بسیاری از انسان‌ها، برای توسعه برند

شخصی خود تلاش می‌کنند.

بنابراین می‌توان گفت امروز، دامنه‌ی دانش برند و برندسازی بسیار گسترده شده و هر کس در هر حوزه‌ای از مدیریت و کسب و

کار، حداقل باید با مبانی این دانش آشنا باشد.

تاریخچه یک برند

ظاهراً واژه‌ی برند از کلمه‌‌ای قدیمی در زبان مردم اسکاندیناوی گرفته شده است (+). آن‌ها کلمه‌ی Brandr را برای داغ زدن

روی پوست دام‌های خود به‌کار می‌برده‌اند. این واژه که به معنای آتش نیز هست، احتمالاً با Burn به معنای سوزاندن که در

انگلیسی به‌کار می‌رود هم‌ریشه است.

پس می‌توان گفت نخستین کارکرد و مفهوم برند، متمایزسازی (Differentiation) بوده است. به این معنا که یک دامدار با

علامت‌گذاری دام‌هایش، آن‌ها را از دام‌های دیگران متمایز می‌کرده است.

اگر این روایت را بپذیریم، باید بگوییم که  معنای اولیه‌ی برند، بسیار به چیزی که امروز تحت عنوان نام تجاری یا Trademark

می‌شناسیم نزدیک است. 

هنوز هم کم نیستند کسانی که اصطلاح برند را به همان مفهوم قدیمی به‌کار می‌برند:

وقتی کسی یک کسب و کار تازه راه‌اندازی می‌کند یا یک محصول تازه عرضه می‌کند، صرفاً یک نام تجاری برای کار یا محصول

خود انتخاب کرده است. اما معمولاً به اشتباه در همین مرحله می‌گویند: «من یک برند تازه خلق کرده‌ام».

اما مفهوم برند در طول زمان تغییر کرد و به تدریج، این واژه با معانی تازه‌ای به کار برده شد (+).

بعضی وقت‌ها از اصطلاح برند، برای مشخص کردن محصولاتِ برتر و ویژه استفاده شده است (مثلاً وقتی می‌گوییم فلانی

لباس برند می‌پوشد). گاهی اوقات، برند را به عنوان یک وعده در نظر گرفته‌اند (مثلاً می‌گویند: تویوتا یعنی کیفیت با قیمت

مناسب).

تصویر برند ۱۰۱: راهنمای جامع برای دانستن همه چیز [۲۰۲۵]

بعضی نیز برند را به عنوان ارزش‌هایی فراتر از کارکرد اصلی محصول به کار برده‌اند (ساعت رولکس را برای اطلاع از زمان،

دستم نمی‌کنم. برای پرستیژ آن دستم می‌کنم. یا این جوراب را از برندی خریده‌ام که از کودکان بی‌سرپرست حمایت می‌کند. یا

از این برند استفاده می‌کنم، چون دوست‌دار محیط زیست است).

گاهی اوقات هم برند را به معنای نماد یک جمع (یا جامعه) به کار می‌برند (اصطلاح ایرانسلی‌های عزیز یا متممی‌های

گرامی). خلاصه این‌که نویسندگان و متفکران مختلف، مفاهیم متنوع و گوناگونی را به برند نسبت داده‌اند و هر یک تعریف برند را به

شکل متفاوتی ارائه کرده‌اند.

 

می‌توان گفت تقریباً تمام نظریه‌پردازان حوزه‌ی برند، روی این موضوع توافق دارند که برند، چیزی فراتر از نام تجاری و لوگو است.

اما این تنها نقطه‌ی توافق آن‌هاست و وقتی از ایشان می‌پرسید که تعریف برند چیست، در این مرحله دیگر نمی‌توانند با هم به توافق برسند.

 

تعریف برند چیست؟

با توضیحاتی که ارائه شد، همین‌جا باید بپذیریم که نمی‌توان برند را تعریف کرد. هر تعریفی ارائه دهید، عده‌ای راضی و عده‌ای ناراضی خواهند شد.

یک روش شانه خالی کردن از زیر بار این مسئله، آن است که ما هم در متمم، بیست یا سی تعریف برند را فهرست کنیم و به شما ارائه

دهیم. اما چنین سبکی بیشتر به درک کتاب‌های مرجع و هندبوک‌ها می‌خورد و کار ما را راه نمی‌اندازد.

بنابراین، از میان انبوه تعریف‌های ارائه شده، چند مورد را که برایمان مفید است و در درس‌های آتی به کار می‌آید، انتخاب کرده‌ایم و

مطرح می‌کنیم.

پس ادعای ما این نیست که تعریف برند در این چند مورد خلاصه می‌شود، بلکه تأکیدمان بر این است که در متمم، وقتی اصطلاح برند

را به کار می‌بریم، این تعریف‌ها را مد نظر داریم:

برندسازی زیرمجموعه چه علمی است؟

برندسازی را معمولاً زیرمجموعه‌ی مدیریت بازاریابی می‌دانند.

بی‌تردید دانش بازاریابی و به طور خاص، ارتباطات یکپارچه بازاریابی می‌تواند نقش مهمی در برندسازی داشته باشد. اما باید به خاطر

داشته باشیم که در دنیای واقعی، برندسازی بسیار فراتر از فعالیت‌های بازاریابی است.

مثلاً یک تصمیم اشتباه در حوزه‌ی استراتژی، به سادگی می‌تواند بخش بزرگی از تلاش‌های واحد بازاریابی را نابود کند. هم‌چنین،

اگر واحد منابع انسانی نسبت به برند سازمان بی‌توجه باشد، ممکن است کسانی را جذب و استخدام کند که با اصول و ارزش های

سازمان همسو نیستند و حضورشان به برند مجموعه، لطمه می‌زند.

به طور کلی می‌توان گفت، برندسازی زمانی می‌تواند موفق باشد که به یک دغدغه‌ی فرا-دپارتمانی تبدیل شود و یکایک افراد سازمان،

همواره به خاطر داشته باشند که هر یک از تصمیم‌ها و رفتارهایشان، روی برند سازمان تأثیر می‌گذارد.

همین مسئله به نوعی در برندسازی شخصی (پرسونال برندینگ) هم مطرح است. برندسازی شخصی هم یک کار پاره‌وقت نیست.

یعنی کسی نمی‌تواند بگوید من روزانه ده ساعت کار می‌کنم و از این ده ساعت، یک ساعت را به برندسازی شخصی اختصاص می‌دهم.

تمام فعالیت‌ها و تصمیم‌ها و رفتارهای این ده ساعت (و البته چهارده ساعت دیگر) با برندسازی مرتبط هستند. هر یک از آن‌ها

می‌توانند برندِ فرد را در ذهن مخاطب، ارتقا داده یا تضعیف کنند…

بر اساس نتایج جستجو، یک چکلیست 55 مرحلهای مشخص برای اقدامات پیش از برندسازی یافت نشد. با این حال، با ترکیب و دستهبندی اطلاعات از منابع معتبر، میتوان یک چارچوب جامع 10 مرحلهای ایجاد کرد که تمامی اقدامات کلیدی پیش از برندسازی را پوشش میدهد.

در ادامه، مراحل اساسی برای پایهریزی یک برند قوی آورده شده است:

📋 چارچوب اقدامات پیش از برندسازی

مرحله اقدام کلیدی توضیحات و نمونه اقدامات
1 تعیین استراتژی کسبوکار هدفگذاری کلی کسبوکار، تعیین مدل رشد (ارگانیک یا دیگر روشها) و چشمانداز بلندمدت (5 تا 10 ساله).
2 شناسایی و تحقیق درباره مخاطبان هدف تعیین دقیق “مشتری ایدئال” (پرسونا) بر اساس ویژگیهای جمعیتشناختی (سن، جنسیت و…) و روانشناختی (علایق، ارزشها، ترسها). انجام تحقیقات سیستماتیک (مصاحبه، پرسشنامه) برای درک نیازها و دردهای آنها.
3 تحلیل جامع رقبا شناسایی رقبای مستقیم و غیرمستقیم. تحلیل استراتژیهای بازاریابی، نقاط قوت و ضعف، موقعیت و پیامهای آنها.
4 تعریف موقعیتسازی برند (Brand Positioning) تدوین “بیانیه موقعیتسازی” که مشخص میکند برند شما چه چیزی ارائه میدهد، برای چه کسی و چه چیزی آن را منحصربهفرد میکند. این بیانیه اساس تمام ارتباطات برند خواهد بود.
5 تدوین ماموریت، چشمانداز و ارزشهای هستهای نوشتن “ماموریت” (دلیل وجود کسبوکار)، “چشمانداز” (آینده آرمانی) و “ارزشهای هستهای” (باورهای اساسی). پاسخ به سوالات “چرا”، “چگونه” و “چه چیزی” با الهام از دایره طلایی سایمون سینک.
6 شکلدهی به شخصیت برند تعریف “صدای برند” (شخصیت: دوستانه، حرفهای و…)، “لحن برند” (چگونگی بیان در موقعیتهای مختلف) و “داستان برند” (روایت جذاب و احساسی از هویت برند).
7 طراحی هویت بصری انتخاب “نام برند”، “طراحی لوگو”، “پالت رنگی” و “تایپوگرافی”. تهیه “راهنمای سبک برند” برای حفظ یکپارچگی در تمام کاربردها.
8 توسعه استراتژی محتوا و مارکتینگ برنامهریزی برای “تولید محتوای ارزشمند”، “تقویت سئو”، “ایجاد کانالهای ارتباطی (شبکههای اجتماعی، ایمیل)” و “تدوین تقویم محتوایی”.
9 آمادهسازی ابزارهای بازاریابی طراحی و توسعه “وبسایت” به عنوان مهمترین ابزار برندسازی، همچنین “بروشور”، “کارت ویزیت”، “پیشنمایش ارائه” و “ویدیوهای معرفی”.
10 پیاده سازی، نظارت و بهینهسازی اجرای برنامه، “ردیابی شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI)” (مانند ترافیک وبسایت، لیدها) و “اصلاح استراتژی” بر اساس بازخورد دادهها و مشتریان.

💡 نکات مهم برای اجرا

این چارچوب را میتوان به اقدامات ریزتر تقسیم کرد تا به عدد مورد نظر شما نزدیکتر شوید. برای مثال، مرحله “تحلیل رقبا” خود شامل ریزاقداماتی مانند بررسی وبسایت رقبا، تحلیل کمپینهای تبلیغاتی آنها، و مطالعه نظرات مشتریانشان میشود.

· اولویتبندی کنید: لازم نیست همه مراحل را به صورت همزمان و کامل انجام دهید. بر اساس نوع کسبوکار و منابع خود، اولویتبندی منطقی داشته باشید.
· مستندسازی کنید: حتماً خروجی هر مرحله را در یک سند “راهنمای برند” ثبت کنید. این سند نقشه راه و مرجع همه ذینفعان برند خواهد بود.
· منعطف باشید: برندسازی یک فرآیند کاملاً خطی و ثابت نیست. ممکن است در حین کار، به بینشهای جدیدی برسید که نیاز به بازبینی مراحل قبلی داشته باشد….

 


چک لیست نهایی و عملیاتی دکتر میر

55 اقدام استراتژیک پیش از برندسازی

این چک لیست در 9 فاز اصلی طراحی شده است. انجام ترتیبی این فازها، پایههای یک برند متمایز، قوی و ماندگار را خواهد ساخت.

فاز اول: بنیاد و استراتژی کسب و کار (6 اقدام)

هدف: اطمینان از اینکه برندسازی بر اساس یک مدل کسبوکار viable و استراتژی روشن بنا میشود.

1. تدوین بیانیه ماموریت (Mission Statement): دلیل وجود شرکت و کاری که هر روز انجام میدهد را در یک پاراگراف واضح تعریف کنید.
· مثال: ماموریت شرکت “پتیا” (فروشگاه آنلاین کتاب): “ایجاد دسترسی آسان و همگانی به کتابهای فارسیزبان در سراسر جهان برای تقویت فرهنگ مطالعه.”
2. ترسیم چشمانداز (Vision Statement): آرمان و جایگاه مطلوب شرکت در افق 5 تا 10 ساله آینده را描绘 کنید.
· مثال: چشمانداز “پتیا”: “تبدیل شدن به معتبرترین و مردمیترین پلتفرم توزیع کتاب فارسی، با بیش از 100,000 عنوان کتاب در دسترس.”
3. تعریف ارزشهای هستهای (Core Values): 3 تا 5 اصل غیرقابل مذاکره که رفتارها و تصمیمهای شرکت را هدایت میکنند، فهرست کنید.
· مثال: ارزشهای “پتیا”: “سهولت دسترسی، اعتماد و شفافیت، حمایت از ناشران مستقل، عشق به کتاب.”
4. تعیین اهداف هوشمند (SMART Goals): اهداف کمّی و کیفی برند را بر اساس معیار Specific (مشخص)، Measurable (قابل اندازهگیری)، Achievable (قابل دستیابی)، Relevant (مرتبط) و Time-bound (محدود به زمان) تعیین کنید.
· مثال: جذب 5000 مشتری فعال در سال اول با میانگین ارزش سفارش 1500,000 تومان.
5. تحلیل مدل کسبوکار (Business Model Analysis): مدل درآمدزایی، جریانهای درآمدی و ساختار هزینهها را به وضوح ترسیم کنید (مثلاً با استفاده از بوم مدل کسبوکار).
6. تعریف پیشنهاد ارزش منحصربهفرد (UVP) اولیه: در یک جمله واضح بیان کنید که محصول/خدمت شما چه مشکلی را برای چه کسی و چگونه حل میکند.

فاز دوم: تحقیق و شناخت بازار (8 اقدام)

هدف: درک عمیق از محیطی که برند در آن رقابت خواهد کرد.

1. تعریف پرسونای مشتری (Customer Persona): برای هر بخش اصلی از بازار هدف، یک پرسونای دقیق با نام، سن، شغل، علایق، اهداف، دردسرها و ترسها ایجاد کنید.
· مثال: پرسونای “سارا” برای “پتیا”: “دانشجوی 25 ساله رشته ادبیات در تورنتو، عاشق شعر، با دردسرِ دسترسی سخت و گران به کتابهای تازه منتشرشده ایران.”
2. تهیه نقشه سفر مشتری (Customer Journey Map): تمام تماسهای مشتری از اولین آگاهی تا پس از خرید را شناسایی و تحلیل کنید (Touchpoints).
3. تحلیل رقبای مستقیم: 3 تا 5 رقیب مستقیم را انتخاب و محصولات، قیمتگذاری، جایگاهسازی و استراتژی بازاریابی آنها را تحلیل کنید.
4. تحلیل رقبای غیرمستقیم: محصولات یا خدماتی که نیاز مشابه مشتری شما را به شکلی دیگر برآورده میکنند، شناسایی کنید.
· مثال: برای “پتیا”، رقبای غیرمستقیم میتوانند اپلیکیشنهای کتاب صوتی یا کتابخانههای آنلاین باشند.
5. تحلیل SWOT (قوت، ضعف، فرصت، تهدید): برای خودتان و رقبای اصلی این تحلیل را انجام دهید.
6. شناسایی روندهای کلان (PEST Analysis): روندهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و تکنولوژیک مؤثر بر صنعت را بررسی کنید.
7. مطالعه میدانی و مصاحبه با مشتریان بالقوه: حداقل با 10 نفر از افراد شبیه به پرسونای خود مصاحبه عمیق انجام دهید تا دردسرهای واقعی آنها را درک کنید.
8. تجزیه و تحلیل دادههای ثانویه: گزارشهای صنعت، آمارها و پژوهشهای مرتبط را جمعآوری و مطالعه کنید.

فاز سوم: جایگاهسازی و معماری برند (7 اقدام)

هدف: تعریف جایگاه منحصربهفرد برند در ذهن مشتری و ساختار داخلی آن.

1. تدوین بیانیه جایگاهسازی (Positioning Statement): این قالب را پر کنید: “برای [بازار هدف]، [نام برند] برندی است در [رده محصول] که [مزیت/منفعت اصلی] را ارائه میدهد زیرا [دلیل باورپذیر].”
· مثال برای “پتیا”: “برای فارسیزبانان کتابخوان خارج از ایران، ‘پتیا’ برندی است در حوزه فروش کتاب که سریعترین و مقرونبهصرفهترین ارسال را ارائه میدهد زیرا تنها برندی است که از انبارهای محلی در سه قاره عملیاتش را انجام میدهد.”
2. تعیین جایگاه احساسی (Emotional Positioning): چه حس و эмоول خاصی میخواهید در مشتری ایجاد کنید؟ (امنیت، غرور، نوستالژی، آزادی).
3. تعیین جایگاه عملکردی (Functional Positioning): چه مزیت عملکردی ملموسی را وعده میدهید؟ (سرعت، قیمت، دوام).
4. طراحی معماری برند (Brand Architecture): رابطه بین برند مادر و محصولات/خدمات زیرمجموعه را مشخص کنید (مثلاً برند یکپارچه، برند endorsed، برند مستقل).
5. تعیین محدوده برند (Brand Boundary): مشخص کنید برند در آینده حاضر به ورود به چه حوزههایی نیست (برای جلوگیری از Dilution).
6. تعریف دشمن برند (Brand Enemy): یک مفهوم، وضعیت موجود یا یک رقیب را به عنوان “دشمن” برند تعریف کنید تا تمرکز و شور مبارزهطلبی ایجاد کند.
· مثال: دشمن “پتیا” میتواند “دسترسی سخت و قیمتهای بالا” باشد.
7. خلاصه استراتژی برند (Brand Strategy One-Pager): تمام تصمیمات فازهای قبل را در یک صفحه خلاصه کنید.

فاز چهارم: هویت کلامی برند (9 اقدام)

هدف: شکلدهی به شخصیت و نحوه صحبت کردن برند.

1. انتخاب نام برند (Brand Naming): نامی انتخاب کنید که قابل ثبت، قابل تلفظ، به یاد ماندنی و مرتبط با جایگاهسازی باشد.
2. طراحی شعار (Tagline/Slogan): یک جمله کوتاه، قدرتمند و به یاد ماندنی که جوهره برند را منتقل کند.
· مثال برای “پتیا”: “کتاب، در هر کجای دنیا که باشی.”
3. تعریف داستان برند (Brand Story): یک روایت جذاب و احساسی درباره چرایی تولد برند، چالشها و آرمانهایش خلق کنید.
4. تعریف شخصیت برند (Brand Personality): اگر برند شما یک انسان بود، چه ویژگیهای شخصیتی داشت؟ (مثلاً: یک مربی دلسوز، یک دوست باهوش، یک پیشگام جسور).
5. تعریف صدای برند (Brand Voice): ویژگیهای ثابت صحبت کردن برند چیست؟ (مثلاً: الهامبخش، ساده و مستقیم، طناز و جوان).
6. تعریف لحن برند (Brand Tone): چگونه این صدا در موقعیتهای مختلف تغییر میکند؟ (لحن در شبکههای اجتماعی ممکن است دوستانهتر از لحن در اسناد حقوقی باشد).
7. تدوین پیامهای کلیدی (Key Messages): 3 تا 5 پیام اصلی که باید در تمام ارتباطات تکرار شوند را تعیین کنید.
8. ایجاد واژهنامه برند (Brand Glossary): لیستی از کلمات که باید همیشه استفاده شوند و کلمات که هرگز نباید استفاده شوند، تهیه کنید.
9. تست و اعتبارسنجی نام و شعار: از افراد خارج از تیم بخواهید تلفظ، بهخاطرسپاری و تداعیهای نام و شعار را بازخورد دهند.

فاز پنجم: هویت بصری برند (10 اقدام)

هدف: خلق یک هویت بصری حرفهای، منسجم و حاوی معنای استراتژیک.

1. طراحی لوگو (Logo Design): طراحی یک لوگوی منحصربهفرد که در اندازههای بسیار کوچک و بسیار بزرگ نیز قابل تشخیص باشد.
2. تعیین پالت رنگی اصلی (Primary Color Palette): 1 تا 3 رنگ اصلی که بار احساسی و هویتی برند را حمل میکنند.
3. تعیین پالت رنگی مکمل (Secondary Color Palette): مجموعه رنگهایی برای استفاده در پسزمینه، متن و عناصر کمکی.
4. انتخاب تایپوگرافی (Typography): انتخاب 2 تا 3 فونت برای عناوین، متن اصلی و موارد خاص. (مثلاً یک فونت Serif برای عنوان و یک فونت Sans-Serif برای متن).
5. طراحی سیستم تصویرگری (Imagery/Illustration System): سبک عکاسی، نوع تصاویر استوک و یا سیستم تصویرسازی خاص برند را تعریف کنید.
· مثال: “پتیا” ممکن است از عکسهای طبیعی و با نور گرم از افراد در حال مطالعه در محیطهای مختلف استفاده کند.
6. طراحی الگوهای گرافیکی (Patterns & Textures): ایجاد الگوها یا بافتهای اختصاصی برای تقویت هویت بصری.
7. تعیین المانهای گرافیکی (Graphic Elements): طراحی آیکونها، شکلها و خطوطی که سبک بصری برند را تکمیل میکنند.
8. طراحی راهنمای سبک بصری (Visual Style Guide): سندی که تمام موارد فوق را به طور دقیق و با کدهای رنگی (RGB, CMYK, HEX) و مثالها توضیح میدهد.
9. طراحی کارت ویزیت و سربرگ (Stationery Design): طراحی اقلام اداری پایه.
10. طراحی قالب ارائه (Presentation Template): ساخت قالب پاورپوینت یا گوگل اسلاید که با هویت برند همخوانی دارد.

فاز ششم: توسعه داراییها و ابزارهای بازاریابی (7 اقدام)

هدف: آمادهسازی تمام ابزارهای لازم برای معرفی برند به بازار.

1. راهاندازی وبسایت پایلوت (Pilot Website): طراحی و توسعه یک وبسایت ساده اما حرفهای که پیشنهاد ارزش برند را به وضوح می کند.
2. بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO) پایه: تحقیق کلمات کلیدی، بهینهسازی تگها و تولید محتوای اولیه برای سئو.
3. راهاندازی صفحات شبکههای اجتماعی: ایجاد پروفایل در پلتفرمهای مرتبط با پرسونای مشتری (مثلاً اینستاگرام برای “پتیا”) و کامل کردن تمام بخشهای پروفایل.
4. طراحی و تولید محتوای اولیه: تولید 10 تا 15 قطعه محتوای آموزشی، سرگرمکننده یا الهامبخش مرتبط با برند برای شروع کار.
5. طراحی قالب ایمیل (Email Template): ساخت قالبهای حرفهای برای خبرنامه و کمپینهای ایمیلی.
6. تهیه پیشنمایش ارائه (Pitch Deck): طراحی یک ارائه حرفهای برای جذب سرمایهگذار، شرکا یا مشتریان بزرگ.
7. تولید محتوای چندرسانهای اولیه: تهیه چند ویدیوی کوتاه معرفی، تیزر یا پادکست برای ایجاد جذابیت بیشتر.

فاز هفتم: برنامهریزی راهبردی و استقرار (4 اقدام)

هدف: برنامهریزی برای اجرای روان و اندازهگیری موفقیت.

1. تدوین نقشه راه برند (Brand Roadmap): یک برنامه 12 تا 18 ماهه با اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برای برند.
2. تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs): معیارهای کمّی برای سنجش موفقیت برند تعیین کنید (مثلاً: آگاهی از برند، ترافیک مستقیم وبسایت، mentions در شبکههای اجتماعی).
3. تدوین برنامه ارتباطات داخلی (Internal Communications Plan): چگونه برند را ابتدا به کارکنان و تیم داخلی معرفی و آن را در سازمان نهادینه میکنید؟
4. برگزاری جلسه راهاندازی برند (Brand Launch Meeting): برگزاری جلسهای با تمام ذینفعان برای اعلام رسمی استراتژی و هویت جدید و هماهنگی برای اجرا.

فاز هشتم: بررسیهای حقوقی و نهایی (3 اقدام)

هدف: اطمینان از آزادی عمل و حفاظت از داراییهای برند.

1. جستجوی نام برند (Trademark Search): اطمینان از اینکه نام، شعار و لوگوی انتخابشده قبلاً ثبت نشده و قابل ثبت هستند.
2. ثبت نام و لوگو: آغاز فرآیند قانونی ثبت برند.
3. رزوم کردن دامنههای مرتبط (Domain Registration): خرید دامنههای مختلف (.com, .ir, .net و …) با نام برند برای محافظت از آن.

فاز نهم: تست نهایی و اعتبارسنجی (1 اقدام)

هدف: دریافت بازخورد نهایی از جامعه هدف قبل از راهاندازی رسمی.

1. اجرای کمپین تستی (Soft Launch): اجرای یک کمپین محدود و کنترلشده برای یک گروه کوچک از مشتریان ایدئال. جمعآوری بازخورد و انجام اصلاحات نهایی بر اساس دادههای واقعی.

 


این چک لیست 55 مرحلهای، یک نقشه راه جامع و عملیاتی است که با دنبال کردن گامبهگام آن، از استحکام استراتژیک و اجرایی برند خود قبل از ورود به بازار اطمینان حاصل خواهید کرد. موفق باشید!

و با ما تماس فرمائید….

 

 

 

.

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید