ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

خانه » مقالات » نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood
نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood
نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

 

Subtitle

سمفونی هایی از هرج و مرج و تمدن

کالبد شکافی دقیق و عربان یک جامعهٔ اولیه

 

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood
نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

 

پیشگفتار

 

یک پدیده‌ی تک‌رارنشدنی سریال”دَدوود” (Deadwood)، اثر نابغه‌ی تلویزیون دیوید میلچ که کارهای فوق العاده ای دارد ، تنها یک برنامه‌ی تلویزیونی

نبوده و  نیست؛ یک اثر انسان‌شناختی، یک تراژدی شاید شکسپیری، و یک قطعه‌ی تاریخی زنده و‌روشن است که پوسته‌ی افسانه‌ای وسترن را می‌کَند و

گوشت خونین و پیچیده‌ی واقعیت را لخت و‌عریان به نمایش می‌گذارد.

مادراین مقاله به عنوان یک تحلیل تخصصی، قصد داریم تا با موشکافی بی‌سابقه، لایه‌های مختلف این شاهکار هالیودی را آشکار کنیم، با تمرکز ویژه بر

زبان بدن به عنوان یک سیستم ارتباطی پیچیده و غنی، و همچنین انعکاس نقدهای جهان بر این سریال خوش ساخت و‌چند لایه متمرکز شویم.

داستان در شهری کوچک به نام «ددوود» در جنوب ایالت داکوتای فعلی در اواخر سال ۱۸۰۰ میلادی روایت می‌شود. از سراسر آمریکا برای یافتن طلا

مهاجران بساری کوچ می‌کنند که با یافتن طلا یک شبه ره صد ساله را بپیمایند. این شهر که در ابتدای تأسیس خود بدون هیچ قانونی اداره می‌شود و

همه‌کاره آن شخصی است به نام «سورنجن» که صاحب هتل‌رستوران و فاحشه‌خانه‌ای در «ددوود» می‌باشد که قانون را از طریق خود اجرا می‌کند اما

……

دکترمازیارمیرمحقق و پژوهشگر

 

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood
نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

 

بخش نخست

رویکرد هسته‌ای: تماشای تولد لویاتان

دَدوود یک آزمایشگاه اجتماعی است. شهرکی خارج از قلمرو ایالات متحده، عاری از ساختار قانونی رسمی. میلچ از این بستر برای پاسخ به پرسش

هابزیانی استفاده می‌کند: زندگی در “وضعیت طبیعی” که “جنگ همه علیه همه” است، چگونه به سمت تشکیل یک “لویاتان” (قدرت حاکم) حرکت

می‌کند؟

· سرمایه به عنوان خون جامعه: قانون نانوشته، قانون بازار است. تقابل سای هرست (سرمایه‌دار فاسد بیرونی) و آل سورنسون (سرمایه‌دار داخلی و

حاکم دو فاکتو) بر سر کنترل منابع و انسان‌ها، موتور محرک قصه است. حتی عدالتخواهی یک سورنسون، بدون پشتوانه‌ی اقتصادی شریکش، سُل استار،

بی‌اثر است.

· فساد به عنوان روان‌کننده: در دَدوود، فساد یک بیماری نیست؛ یک سازوکار ضروری برای گردش امور است. وفاداری قابل خرید و فروش است و اطلاعات

ارز رایج است. این سیستم اخلاقی نسبی‌گرا، شخصیت‌ها را در منطقه‌ای خاکستری قرار می‌دهد که قهرمان مطلق و شرور محض در آن جایی ندارد.

· زبان به عنوان تیغ جراحی:

دیالوگ‌های سریال که تلفیقی ناب از ناسزاگویی شاعرانه، گفتمان فلسفی و زبان محاوره‌ی قرن نوزدهم است، تنها برای پیشبرد قصه نیست، بلکه خود

یک ابزار قدرت، یک سلاح و یک سپر است. شخصیت‌ها با کلمات می‌جنگند، متحد می‌شوند و فریب می‌دهند.

 

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood
نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

فصل دوم

تحلیل استادانه‌ی زبان بدن

رقص قدرت، ترس و آسیب‌پذیری

 

زبان بدن در “دَدوود” یک لایه‌ی روایی کامل است. هر بازیگر یک فرهنگ فیزیکی منحصربه‌فرد خلق کرده که عمق شخصیت را بدون نیاز به کلام فریاد

می‌زند.

 

· ایان مک‌شین در نقش “لطف خدا” (Al Swearengen): مک‌شین یک سمفونی فیزیکی از قدرت و انزوا اجرا می‌کند.

· حکمرانی از بلندا: نظارت مداوم او از پشت پنجره‌ی دفترش بر شهر، یک تمثیل فیزیکی از قدرت مطلق است. او خدایی است که بر جهان کوچک خود

احاطه دارد.

· اقتصاد حرکتی: هیچ حرکت او تصادفی نیست. یک اشاره‌ی کوچک انگشت برای ساکت کردن یک مجلس، یک تکان سر برای صدور یک حکم اعدام به

دان، یا یک نگاه نافذ برای ارزیابی یک حریف. این حرکات حساب‌شده، کارایی ذهن استراتژیک او را نشان می‌دهند.

· سکوت معنادار: در لحظات تنهایی، زمانی که از درد پهلو به خود می‌پیچد یا سرش را به دیوار می‌کوبد، شاهد فروپاشی این بت گرانیتی هستیم. این

لحظات، بار سنگین رهبری و انزوای عمیق او را آشکار می‌سازند.

· صمیمیت تحقیرآمیز: نحوهٔ تعامل او با “جواهر” (نقش آفرینی خارق‌العادهٔ گرت دیلاهونت) گویای همه چیز است. نوازش‌های خشن اما صمیمی او روی

سر جواهر، تنها دریچه‌ی عاطفی این شخصیت پیچیده است.

· تیموثی اولیفانت در نقش “سورنسون” (Seth Bullock): قفسی از خشمِ به زنجیر کشیده شده.

· قامتِ ستونی: بدن او همیشه عمود و سفت است، گویی با تمام نیرو سعی دارد تمدن و نظم را در خود تجسم بخشد. این حالت، هم اصالت او و هم

خشک‌اندیشی و عدم انعطافش را نشان می‌دهد.

· خشم فیزیکی مهارنشدنی: قبل از آنکه کلمات از دهانش بیرون آیند، بدنش واکنش نشان می‌دهد. رگ‌های گردن متورم می‌شوند، فکش قفل می‌کند و

مشت‌هایش گره می‌خورد. او یک ماده‌ی منفجره است که همیشه در آستانه‌ی detonation قرار دارد.

 

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood
نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

 

نگاه خیرهٔ شکارچی:

 

چشمان او همیشه در جست‌وجوی تهدید و بی‌عدالتی است. این نگاه، او را به یک سلاح انسانی تبدیل می‌کند که به‌سختی کنترل می‌شود.

· جان هاکس در نقش “سُل استار” (Sol Star): منطق در سکوت.

· حضور آرام و زمینی: بر خلاف سورنسون، حرکات سل کاربردی و غیرنمایشی است. او اغلب خم می‌شود تا چیزی را بردارد، یا با دقت وسایل مغازه را

مرتب می‌کند. این حالت، نقش او به عنوان تاجر، سازنده و ستون ثابت جامعه را نشان می‌دهد.

· گویش چشمان: هاکس استاد انتقال emotion از طریق نگاه است. یک نگاه نگران به سورنسون، یک نگاه تحقیرآمیز به فارنوم، یا یک نگاه پر از شفقت به

تری—همه‌ی طیف احساسی او در سکوت و از پنجره‌ی چشمانش بیان می‌شود.

· پاول اندرستون در نقش “دان” (Dan Dority): بدن به مثابهٔ یک سلاح.

· حالت تهاجمی دائمی: او همیشه در حالت نیمه‌خمیده قرار دارد، مانند یک بوکسور یا یک گوریل، آماده‌ی explode کردن. شانه‌های جلوآمده و دستانِ

همیشه آماده‌اش حکایت از زندگی‌ای دارد که در درگیری تعریف می‌شود.

· وفاداری فیزیکی: نحوه‌ی ایستادن او در کنار آل، مانند یک سگ نگهبان وفادار، گویای تمام وفاداری بی‌قید و شرط او است. بدنش سپری برای آل است.

· مولیزا لئو در نقش “تری” (Trixie): مقاومت در رنج.

 

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood
نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

 

یک قوس دفاعی:

 

در ابتدا، بدن تری جمع شده است. شانه‌هایش به داخل قفسه‌ی سینه فرورفته، نگاهش به زمین دوخته شده و حرکاتش سریع و nervy است. این زبان

بدن، یک قربانی را نشان می‌دهد که از جهان می‌ترسد.

 

تغییرهای ریز و تدریجی:

 

با رشد شخصیت، قامت او نیز کشیده‌تر می‌شود. نگاهش مستقیم‌تر می‌شود و حضورش فیزیکی‌تر و مطمئن‌تر می‌گردد. این دگرگونی فیزیکی، سفر او از

قربانی به یک زن بااراده و مستقل را به زیبایی به تصویر می‌کشد.

· ویلیام سندرسون در نقش “E.B. فارنوم” (E.B. Farnum): ترس و فرصت‌طلبی.

· حرکات پرنده‌وار و عصبی: فارنوم هرگز ثابت نیست. او مدام در تکاپو است، با انگشتانش بازی می‌کند، به اطراف نگاه می‌کند و با عرق پیشانی صحبت

می‌کند. این زبان بدن، ترس دائمی و فرصت‌طلبی ذاتی او را نشان می‌دهد.

· تملق‌گویی فیزیکی: نحوه‌ی خم شدن او در مقابل آل سورنسون یا سای هرست، یک تملق کاملاً فیزیکی است. او با تمام بدن خود تملق می‌گوید.

 

 

 

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood
نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

فصل سوم

گزیده‌ای از نظرات منتقدان برتر جهان

 

“دَدوود” نه تنها در نزد طرفداران، که در نزد صاحبنظران نیز به عنوان یک اثر بی‌بدیل مورد ستایش قرار گرفته است:

· آلن سپینوال (Alan Sepinwall)، منتقد سرشناس: “دَدوود بزرگترین سریال وسترنی است که تا به حال ساخته شده است… و یکی از برترین نمایش‌های

تاریخ تلویزیون. دیالوگ‌های آن مانند شعر است، و بازی ایان مک‌شین چنان استادانه است که گویی شاهد اجرای یک سمفونی تک‌نفره هستیم. این

سریال به‌طور بی‌رحمی نشان می‌دهد که تمدن نه از روی اخلاقیات ناب، که از دل گل‌آلود و خونین معاملات، فساد و ضرورت متولد می‌شود.”

· مت زولر سیتز (Matt Zoller Seitz)، از منتقدان برنده‌ی جایزه پولیتزر: “میلچ جهانی خلق کرده که هم زشت و هم زیباست. خشونت در دَدوود سریع،

زشت و بی‌معنا است—برخلاف وسترن‌های کلاسیک که خشونت را قهرمانانه نشان می‌دادند. زبان بدن بازیگران، به ویژه مک‌شین، یک درس عملی در

بازیگری است. هر نگاه، هر حرکت دست، حاوی دنیایی از معنا است.”

 

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood
نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

 

 

· اِمیلی ناسبام (Emily Nussbaum)، منتقد نیویورکر: “دَدوود یک اثر فمینیست شگفت‌انگیز است، اما نه به شکلی ساده‌لوحانه. زنان این سریال—از آلما

گارت تا تری و جانی—برای بقا و کسب قدرت در دنیایی کاملاً مردانه مبارزه می‌کنند. آنها مجبورند از ابزارهای متفاوتی استفاده کنند، و اغلب بهای

سنگینی می‌پردازند. مقاومت تری و تحول او، یکی از عمیق‌ترین داستان‌های شخصیتی تلویزیون است.”

· دیوید بیانکولی (David Bianculli)، از NPR: “این سریال یک تراژدی شکسپیری است با شخصیت‌هایی که عظمت و ضعف‌های شاهان را دارند. آل

سورنسون یک ریچارد سوم است که در بدن یک قاچاقچی جای گرفته؛ فردریک، مردی است با های مکبث‌وار. پایان‌یابی ناگهانی آن یکی از تراژدی‌های

بزرگ تاریخ تلویزیون بود، هرچند که فیال پایانی تا حدی التیام‌بخش بود.”

 

 

چهارم

جملات مشهور و ماندگار سریال

 

· “لطف خدا” (آل): “من مخالف نیستم. من با هر تصمیمی که بگیریم موافقم.” (I’m not opposed. I’m just against it.) – طعنه و هوش سیاسی.

· “لطف خدا” (آل): “مخالفان خودت را نزدیکت نگه دار. نزدیکتر از دوستات.” (Keep your enemies confused. Keep ’em off balance.) – فلسفه‌ی بقا.

· “لطف خدا” (آل): “مهم نیست که چقدر پست و حقیر هستی، همیشه می‌تونی وضعیت رو بدتر کنی. با آرامش و تأنی.” (No matter how low you

sink, you can always make things worse. Slow and steady.) – طنز سیاه هستی‌شناختی.

· “وایلدر بیل” (Wild Bill): “من یک بار به مردی که اشتباه کرده بود رای دادم. هریم.” (I may have voted for the wrong man. Once.) – قاطعیت و طنز

خشک.

· “وو” (Mr. Wu) به آل: “سوک سای! سوک سای!” – نماد یک اتحاد غیرممکن و طنازانه که به شعاری برای طرفداران تبدیل شد.

 

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood
نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

 

جمع‌بندی نهایی

یک میراثی جاودان

 

“دَدوود” یک پدیده‌ی تک‌رارنشدنی در تاریخ رسانه است. این سریال با کنار زدن پرده‌ی افسانه، واقعیت خشن، پیچیده و انسانی شکل‌گیری جامعه را به

تصویر می‌کشد. از طریق دیالوگ‌های هوشمندانه و—همانطور که این تحلیل به طور مفصل نشان داد—از طریق زبان بدنی استادانه‌ی بازیگرانش، به

عمیق‌ترین لایه‌های روان شخصیت‌ها نفوذ می‌کند.

میراث دَدوود نه تنها در دنباله‌روی‌هایش، که در شجاعتش برای ارائه‌ی یک vision تاریک اما عمیقاً انسانی از تاریخ نهفته است. این سریال به ما یادآوری

می‌کند که تمدن یک هدیه‌ی الهی نیست، بلکه دستاوردی خونین، گل‌آلود و پرازخطاست که توسط انسان‌های ناکامل و در تقلایی دائمی به دست می‌آید.

این اثر، والاترین هدف هنر—که همانا واکاوی condition انسانی است—را محقق می‌سازد و جایگاه خود را به عنوان یکی از بی‌چون و چرایان عرصه‌ی درام

تصویري تثبیت کرده است…..

 

نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwoodدکترمازیارمیرمحقق‌و‌پژوهشگر
نقد و بررسی سریال شاخه خشکبده Deadwood

دکترمازیارمیرمحقق‌و‌پژوهشگر

 

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید