ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

چرا پروژه های CRM شکست می خورند و نتایج خوبی کسب نمی کنیم 

خانه » مقالات » چرا پروژه های CRM شکست می خورند و نتایج خوبی کسب نمی کنیم 
چرا پروژه های CRM شکست می خورند و نتایج خوبی کسب نمی کنیم 

چرا پروژه های CRM شکست می خورند و نتایج خوبی کسب نمی کنیم

بهترین مدرس سی ار ام ایران
بهترین مدرس سی ار ام ایران

دکترمازیارمیر

 

اسفند 1401

چرا پروژه‌های CRM شکست می‌خورند و نتایج خوبی کسب نمی‌کنیم و چه باید کرد

 

 

سالهااست که بعنوان مدرس و مشاور پروژه‌های مدیریت رابطه با مشتری یا  (CRM)  در حال تحقیق و مطالعه و پژوهش هستم . این مقاله نگاهی متفاوت

دارد به همین موضوع و مسائل زمینه ای….

به عنوان یکی از مهم‌ترین سرمایه‌گذاری‌های استراتژیک در سازمان‌ها شناخته می‌شوند. این پروژه‌ها هدف اصلی خود را بر بهبود تجربه مشتری، افزایش

وفاداری و در نهایت افزایش درآمد قرار می‌دهند. با این حال، آمارها نشان می‌دهند که بسیاری از پروژه‌های CRM با شکست مواجه می‌شوند یا نتایج مورد

انتظار را به دست نمی‌آورند. این شکست‌ها ناشی از خطاهای متعددی است که در طراحی، اجرای و مدیریت پروژه رخ می‌دهند. در ادامه، به تفصیل به

دلایل شکست، اشتباهات فاحش و عوامل موفقیت پروژه‌های CRM پرداخته می‌شود و نتیجه‌گیری مبسوطی ارائه می‌شود.

 


 

**دلایل شکست پروژه‌های CRM**

 

1. **عدم تطابق با استراتژی کسب‌وکار**:

– پروژه‌های CRM زمانی موفقیت‌آمیز هستند که با استراتژی کلی کسب‌وکار هماهنگ باشند. اگر CRM فقط به عنوان یک ابزار فناوری در نظر گرفته شود و

هماهنگی لازم با اهداف کسب‌وکار وجود نداشته باشد، احتمال شکست بسیار زیاد است.

***مثال:*** شرکتی که هدف اصلی آن افزایش سهم بازار است، اما CRM را فقط برای ثبت اطلاعات تماس مشتریان استفاده می‌کند، نمی‌تواند به نتایج

مطلوب دست یابد.

 

2. **عدم درک صحیح نیازهای مشتری**:

– CRM باید بر اساس نیازهای واقعی مشتریان طراحی شود. اگر سازمان نیازهای مشتریان خود را به درستی درک نکند یا اطلاعات دقیقی از آنها نداشته

باشد، CRM نمی‌تواند به طور مؤثر عمل کند.

***مثال:*** شرکتی که CRM خود را برای جمع‌آوری داده‌های غیرضروری طراحی می‌کند و از دیدگاه مشتری صرف‌نظر می‌کند، به مشکلاتی مانند

مقاومت مشتری در ارائه اطلاعات مواجه می‌شود.

 

 

3. **عدم مشارکت مدیریت و کارکنان**:

– حمایت مدیریت ارشد و مشارکت فعال کارکنان برای موفقیت پروژه CRM ضروری است. اگر مدیریت ارشد پروژه را حمایت نکند یا کارکنان مقاومت کنند،

پروژه با شکست مواجه خواهد شد.

***مثال:*** شرکتی که مدیریت آن CRM را به عنوان یک ابزار جانبی در نظر می‌گیرد و کارکنان را در فرآیند تصمیم‌گیری و اجرای آن مشارکت نمی‌دهد،

نمی‌تواند از آن بهره‌برداری کند.

 

4. **فراوانی اهداف و عدم تمرکز**:

– وقتی اهداف پروژه CRM بسیار گسترده یا غیرقابل دستیابی باشند، اجرای آن دچار مشکل می‌شود. بدون تمرکز بر اهداف اصلی، پروژه ممکن است به

سمت اهداف فرعی منحرف شود.

***مثال:*** شرکتی که همزمان می‌خواهد CRM را برای مدیریت فروش، بازاریابی و خدمات پس از فروش استفاده کند، اما منابع کافی برای همه این

اهداف ندارد.

 

5. **مشکلات فنی و ادغام**:

– اگر سیستم CRM به درستی با سایر سیستم‌های موجود (مانند ERP یا سیستم‌های فروش) ادغام نشود، کارایی آن کاهش می‌یابد.

***مثال:*** شرکتی که CRM خود را با سیستم‌های قدیمی ادغام نمی‌کند و داده‌های تکراری یا ناسازگار تولید می‌کند.

 

6. **عدم آموزش مناسب**:

– اگر کارکنان برای استفاده از سیستم CRM آموزش لازم را دریافت نکنند، احتمال استفاده نادرست یا عدم استفاده از سیستم بالا می‌رود.

***مثال:*** شرکتی که کارکنان خود را با CRM آشنا نمی‌کند و آنها از استفاده از سیستم اجتناب می‌کنند.

 

7. **بیش از حد تکیه بر فناوری**:

– CRM فقط یک ابزار فناوری نیست؛ بلکه باید به عنوان یک استراتژی برای بهبود روابط با مشتریان در نظر گرفته شود.

***مثال:*** شرکتی که تمامی تمرکز خود را روی خرید یک نرم‌افزار پیشرفته قرار می‌دهد و از انسان‌ها و فرهنگ سازمانی صرف‌نظر می‌کند.

 

8. **عدم اندازه‌گیری و تحلیل نتایج**:

– اگر سازمان معیارهای عملکردی (KPIs) مناسبی برای ارزیابی موفقیت پروژه تعریف نکند، نمی‌تواند پیشرفت را اندازه‌گیری کند.

***مثال:*** شرکتی که نمی‌داند چگونه باید موفقیت CRM را ارزیابی کند و از داده‌های جمع‌آوری‌شده استفاده نمی‌کند.

 

9. **هزینه‌های غیرمنتظره و مدیریت ضعیف بودجه**:

– هزینه‌های پنهان مانند آموزش، ادغام و نگهداری می‌توانند بودجه پروژه را تحت تأثیر قرار دهند.

***مثال:*** شرکتی که بودجه خود را صرف خرید نرم‌افزار کرده است، اما هزینه‌های ادغام و آموزش را در نظر نگرفته است.

 

10. **عدم توجه به تغییر فرهنگ سازمانی**:

– CRM نیازمند تغییر فرهنگ سازمانی و رویکرد کارکنان به مشتریان است. اگر این تغییر مدیریت نشود، پروژه با شکست مواجه خواهد شد.

***مثال:*** شرکتی که کارکنان خود را برای استفاده از CRM آماده نمی‌کند و آنها مقاومت می‌کنند.

 


 

**ده اشتباه فاحش در پیاده‌سازی CRM**

 

1. **انتخاب سیستم CRM بدون تحلیل نیازها**:

– ***مثال:*** شرکتی که بدون بررسی نیازهای خود، یک CRM عام‌المنفعه خریداری می‌کند و بعداً می‌فهمد که نیازهای خاص خود را پوشش نمی‌دهد.

2. **عدم در نظر گرفتن مقیاس‌پذیری**:

– ***مثال:*** شرکتی که یک CRM کوچک انتخاب می‌کند و بعداً متوجه می‌شود که نمی‌تواند با رشد سازمان هماهنگ شود.

3. **تمرکز بر فناوری به جای استراتژی**:

– ***مثال:*** شرکتی که فقط به دنبال خرید یک نرم‌افزار پیشرفته است و از استراتژی مشتری‌محوری غافل می‌شود.

4. **ادغام ضعیف با سایر سیستم‌ها**:

– ***مثال:*** شرکتی که CRM خود را با سیستم‌های موجود ادغام نمی‌کند و داده‌های تکراری ایجاد می‌شود.

5. **عدم تعیین مسئولیت‌ها**:

– ***مثال:*** شرکتی که هیچ تیم یا فردی را برای مدیریت CRM تعیین نمی‌کند و پروژه بدون سرپرست می‌ماند.

6. **تجاهل به بازخورد مشتریان**:

– ***مثال:*** شرکتی که نظرات مشتریان را در طراحی CRM در نظر نمی‌گیرد و سیستمی ایجاد می‌کند که مورد پسند مشتریان نیست.

7. **عدم برنامه‌ریزی برای آموزش**:

– ***مثال:*** شرکتی که کارکنان خود را برای استفاده از CRM آموزش نمی‌دهد و آنها از سیستم استفاده نمی‌کنند.

8. **بیش از حد تکیه بر ابزارها و کم توجهی به انسان‌ها**:

– ***مثال:*** شرکتی که فراموش می‌کند که CRM به تیم‌های انسانی نیاز دارد تا داده‌ها را تفسیر کنند.

9. **عدم انعطاف‌پذیری در طراحی**:

– ***مثال:*** شرکتی که یک CRM صلب طراحی می‌کند و نمی‌تواند با تغییرات بازار سازگار شود.

10. **عدم ارزیابی مداوم پروژه**:

– ***مثال:*** شرکتی که پس از اجرای CRM، هیچ ارزیابی دوره‌ای انجام نمی‌دهد و مشکلات را نادیده می‌گیرد.

 


 

عوامل موفقیت در پروژه‌های CRM

 

اول

هماهنگی با استراتژی کسب‌وکار

 

– CRM باید با استراتژی کلی کسب‌وکار هماهنگ باشد.

مثال: Amazon که CRM خود را برای شخصی‌سازی تجربه خرید مشتریان استفاده می‌کند.

 

دوم

درک نیازهای مشتری

 

– قبل از اجرای CRM، نیازهای مشتریان را به دقت بررسی کنید.

 

مثال:* Starbucks که از CRM برای مدیریت برنامه وفاداری مشتریان استفاده می‌کند.

 

سوم

حمایت مدیریت ارشد

 

– مدیریت ارشد باید پروژه را حمایت کند و منابع لازم را فراهم کند.

مثال:

Nike که مدیریت ارشد آن به طور فعال در پروژه CRM مشارکت می‌کند.

 

چهارم

مشارکت کارکنان

 

– کارکنان باید در فرآیند پیاده‌سازی مشارکت کنند و از تغییرات حمایت کنند.

*مثال:

Salesforce که کارکنان خود را برای استفاده از CRM آماده می‌کند.

 

پنجم

تعیین اهداف مشخص و قابل اندازه‌گیری

 

– اهداف پروژه باید واضح، قابل دستیابی و قابل اندازه‌گیری باشند.

مثال:

شرکتی که هدف مشخصی مانند افزایش رضایت مشتریان به 90% تعیین می‌کند.

 

ششم

استفاده از متخصصان CRM

 

– از مشاوران یا متخصصان CRM برای طراحی و اجرای پروژه استفاده کنید.

مثال:

شرکتی که با یک مشاور CRM همکاری می‌کند تا سیستمی مناسب طراحی کند.

 

هفتم

آموزش کافی

 

– برای کارکنان آموزش‌های لازم را ارائه دهید تا بتوانند از سیستم به طور مؤثر استفاده کنند.

***مثال:*** شرکتی که دوره‌های آموزشی منظم برای کارکنان برگزار می‌کند.

 

هشتم

ادغام موثر با سایر سیستم‌ها

 

– CRM باید به درستی با سایر سیستم‌های موجود ادغام شود.

مثال:

شرکتی که CRM خود را با سیستم ERP ادغام می‌کند.

 

نهم

ارزیابی مداوم و بهبود مستمر

 

– پروژه را به طور مداوم ارزیابی کنید و بر اساس بازخوردها بهبود دهید.

مثال:

شرکتی که هر سه ماه یکبار ارزیابی می‌کند و بهبودهای لازم را اعمال می‌کند.

 

دهم

تغییر فرهنگ سازمانی

 

– فرهنگ سازمانی را به گونه‌ای تغییر دهید که تمرکز بر مشتری محوری باشد.

مثال:

شرکتی که فرهنگ خود را به سمت مشتری‌محوری تغییر می‌دهد.

 


 

نتیجه‌گیری مبسوط

 

پروژه‌های CRM می‌توانند به عنوان ابزاری قدرتمند برای بهبود روابط با مشتریان و افزایش سودآوری عمل کنند، اما موفقیت آنها به عوامل متعددی بستگی

دارد. در ادامه، هفت اصل کلیدی برای موفقیت پروژه‌های CRM ارائه می‌شود:

 

اول

هماهنگی با استراتژی کسب‌وکار

 

CRM باید جزء جدایی‌ناپذیری از استراتژی کلی کسب‌وکار باشد و نه فقط یک ابزار فناوری.

 

دوم

درک عمیق نیازهای مشتری

 

نیازهای واقعی مشتریان باید به عنوان اولویت اصلی در طراحی و اجرای CRM در نظر گرفته شود.

 

سوم

حمایت قوی مدیریت ارشد

 

مدیریت ارشد باید نقش فعالی در حمایت از پروژه CRM داشته باشد و منابع لازم را فراهم کند.

 

چهارم

مشارکت قلبی کارکنان

 

کارکنان باید در فرآیند پیاده‌سازی مشارکت کنند و از تغییرات حمایت کنند.

 

 

پنجم

تعیین اهداف مشخص و قابل اندازه‌گیری

 

اهداف پروژه باید واضح، قابل دستیابی و قابل اندازه‌گیری باشند.

 

ششم

آموزش و توسعه مهارت‌ها

 

کارکنان باید آموزش‌های لازم را دریافت کنند تا بتوانند از سیستم CRM به طور مؤثر استفاده کنند.

 

هفتم

ارزیابی مداوم و بهبود مستمر

 

پروژه باید به طور مداوم ارزیابی شود و بهبودهای لازم بر اساس بازخوردها اعمال شود.

با رعایت این اصول، سازمان‌ها می‌توانند از CRM به عنوان یک ابزار قدرتمند برای بهبود روابط با مشتریان و افزایش سودآوری استفاده کنند. مثال‌های کلاس

جهانی مانند Amazon، Salesforce، Starbucks و Nike نشان می‌دهند که CRM می‌تواند به عنوان یک استراتژی کلیدی برای موفقیت در بازار رقابتی عمل

کند

– دلایل شکست:

شامل عدم تطابق با استراتژی، تمرکز بیش از حد بر فناوری، عدم مشارکت کارکنان و مشکلات فنی.

– اشتباهات فاحش:

انتخاب سیستم بدون تحلیل نیازها، عدم آموزش و توجه به فرهنگ سازمانی.

– عوامل موفقیت:

هماهنگی با استراتژی، حمایت مدیریت، آموزش و ارزیابی مداوم.

– نتیجه‌گیری:

هفت اصل کلیدی برای موفقیت CRM شامل هماهنگی با استراتژی، درک نیازهای مشتری، حمایت مدیریت، مشارکت کارکنان، تعیین

اهداف مشخص، آموزش و ارزیابی مداوم.

چک‌لیست 60‌گانهٔ CRM جهانی
*بر اساس پژوهش‌های دکتر مازیار میر — متخصص CRM ایران

 


**۱. بنیان‌گذاری استراتژیک (مراحل ۱–۱۰)**

۱. CRM را نه به عنوان یک سیستم، که به عنوان **استراتژی رابطه با انسان** آغاز کن.
۲. هدف خود را از CRM روشن کن: وفاداری، رشد، یا تبدیل تجربهٔ مشتری؟
۳. ذینفعان را شناسایی کن — از مشتری تا کارمندِ آخرین نقطهٔ تماس.
۴. نقشهٔ سفر مشتری را با دقت و همدلی ترسیم کن.
۵. فاصلهٔ میان واقعیت کنونی و آرمان CRM را بسنجد.
۶. سطح بلوغ CRM سازمان را با صداقت ارزیابی کن.
۷. KPIهای معناداری تعریف کن که رضایت، نه فقط فروش، را نشان دهد.
۸. تیم هسته‌ای CRM را از عاشقان مشتری‌محوری بساز.
۹. بودجه و ROI را همزمان و واقع‌بینانه طراحی کن.
۱۰. نقشهٔ راهی بکِش که هم بلندنگر باشد، هم قدم‌هایش بر زمین.

#### **۲. طراحی فرآیندهای هوشمند (مراحل ۱۱–۲۰)**
۱۱. فرآیند فروش را از دید مشتری بازطراحی کن.
۱۲. لیید را فرصتی برای اعتماد، نه فقط عددی برای پیگیری، ببین.
۱۳. سگمنت‌های مشتری را بر اساس نیاز و رفتار، نه حدس، تعریف کن.
۱۴. کمپین‌های بازاریابی را شخصی‌سازی کن، گویی با هر فرد گفت‌وگو می‌کنی.
۱۵. فرآیند پاسخ به شکایت را به فرصتی برای وفاداری تبدیل کن.
۱۶. SLAهای خدمات را بر اساس انتظارات واقعی مشتری تعیین کن.
۱۷. فرآیند پس از فروش را جدی‌تر از فروش بگیر.
۱۸. فرصت‌های ارتقا (Upsell) را زمانی ببین که مشتری واقعاً آماده باشد.
۱۹. دانش سازمانی را در CRM ذخیره کن تا هر کارمند، نمایندهٔ کل سازمان باشد.
۲۰. تمام فرآیندها را مستند کن — نه برای کاغذ، که برای یادگیری مداوم.

#### **۳. انتخاب و ساخت فناوری (مراحل ۲۱–۳۰)**
۲۱. نیازها را قبل از ابزار بشناس؛ فناوری خدمتگزار است، نه فرمانروای.
۲۲. CRM را بر اساس هماهنگی با فرهنگ سازمان، نه فقط قیمت، انتخاب کن.
۲۳. راه‌حل ابری یا محلی را با دقت و بر اساس امنیت و انعطاف‌پذیری برگزین.
۲۴. POC (اثبات مفهوم) را جدی بگیر — یک هفتهٔ آزمایش، سال‌ها دردسر جلوگیری می‌کند.
۲۵. شریک اجرایی را بر اساس درکش از مشتری‌محوری، نه فقط سابقه، انتخاب کن.
۲۶. ماژول‌ها را بر اساس اولویت تجربهٔ مشتری فعال کن.
۲۷. فرم‌ها را ساده، هوشمند و بدون سؤال بی‌معنی طراحی کن.
۲۸. CRM را با تلفن، ایمیل، وب‌سایت و شبکه‌های اجتماعی یکپارچه کن.
۲۹. اتوماسیون بازاریابی را برای تعامل در **درست‌زمان** به کار ببر.
۳۰. داده‌های قدیمی را با پاک‌سازی و احترام مهاجرت کن.

#### **۴. امنیت، تحلیل و تصمیم‌گیری (مراحل ۳۱–۳۶)**
۳۱. امنیت داده و حریم خصوصی را در قلب معماری قرار ده.
۳۲. تحلیل پیش‌بینانه را برای پیش‌بینی نیاز مشتری، نه فقط فروش، استفاده کن.
۳۳. داشبوردهای مدیریتی را طوری بساز که داستان بگویند، نه فقط عدد نشان دهند.
۳۴. CRM موبایل را برای کارمندان میدانی، چراغ راه بساز.
۳۵. تست کاربران نهایی (UAT) را قبل از راه‌اندازی اجرا کن.
۳۶. Go/No-Go را بر اساس آمادگی واقعی، نه فشار زمانی، تصمیم بگیر.

#### **۵. فرهنگ، آموزش و تغییر (مراحل ۳۷–۴۶)**
۳۷. آموزش را بر اساس نقش و نیاز طراحی کن — یک اندازه برای همه، هیچ‌کس را نمی‌پوشاند.
۳۸. محتوای آموزشی را داستانی، کاربردی و قابل تکرار بساز.
۳۹. «سفیران CRM» را در هر بخش بگمار — آن‌ها چراغ‌های راه هستند.
۴۰. مقاومت را درک کن، نه سرکوب؛ تغییر با همراهی، نه اجبار، پایدار است.
۴۱. موفقیت‌های کوچک را جشن بگیر — انگیزه از همان‌جا سرچشمه می‌گیرد.
۴۲. ورود داده را الزامی کن، اما با فرهنگ، نه با تهدید.
۴۳. کیفیت داده را پاداش بده — دادهٔ خوب، سرمایهٔ واقعی است.
۴۴. مدیران را به حامیان CRM تبدیل کن، نه ناظران بی‌تفاوت.
۴۵. کانال پشتیبانی داخلی CRM را فوری و دوستانه نگه دار.
۴۶. NPS داخلی را اندازه بگیر — رضایت کارمند، آینهٔ رضایت مشتری است.

#### **۶. راه‌اندازی و بهینه‌سازی (مراحل ۴۷–۵۴)**
۴۷. ابتدا در یک بخش کوچک آزمایش کن — موفقیت کوچک، اعتماد بزرگ می‌آفریند.
۴۸. در هفته‌های اول، چشم‌بسته نباش — هر ناهنجاری، درسی برای پایداری است.
۴۹. Go-Live را جشنی از همکاری بدان، نه فقط روشن‌کردن سیستم.
۵۰. KPIها را ماهانه مرور کن — اگر حرکت نمی‌کند، CRM زنده نیست.
۵۱. کیفیت داده را هر ماه سنج بزن — CRM بر بستر دادهٔ سالم می‌روید.
۵۲. فرآیندها را بر اساس واقعیت زمین، نه فقط نظریه، اصلاح کن.
۵۳. هوش مصنوعی را برای پیشنهاد معنادار، نه فقط فروش، به کار ببر.
۵۴. جلسات سه‌ماههٔ CRM را فرصتی برای یادگیری جمعی بدان.

**۷. پایداری، نوآوری و رهبری (مراحل ۵۵–۶۰)**
۵۵. «مرکز تعالی CRM» را بساز — جایی که دانش، نوآوری و الهام جریان دارد.
۵۶. برنامه‌های وفاداری را بر اساس داده‌های CRM، نه حدس، طراحی کن.
۵۷. CRM را قلب تجربهٔ مشتری (CX) قرار بده.
۵۸. صدای مشتری (VoC) را در هر نقطهٔ CRM جاری کن.
۵۹. سالانه خودت را با استانداردهای جهانی سنج بزن.

۶۰. CRM را از سیستمی برای مدیریت، به **اکوسیستمی هوشمند برای انسان‌سازی رابطه** تبدیل کن…. ادامه دارد


 

پایان‌سخن دکتر مازیار میر:

> «CRM موفق، زمانی رقم می‌خورد که داده نفس بکشد، فناوری خدمت کند،
> و هر تعامل، گامی به سوی اعتماد انسانی باشد.»


**© دکتر مازیار میر — پژوهشگر و متخصص CRM، ایران
*استفاده با ذکر منبع و احترام به مالکیت فکری مجاز است

 

 

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید