مصاحبه با خانم سمیه سادات موسوی نسب موکب نائب الشهید عمود ۵۲۳ اربعین ۱۴۰۴
مصاحبه با خانم سمیه سادات موسوی نسب
مکان:
موکب نائب الشهید، عمود ۵۲۳، اربعین ۱۴۰۴کربلای معلا
در هوای موجدار و شعلهور کربلا، جایی که هر نفس کشیدن، تلاش و هر قدم برداشتن، ذکری از آتش مقاومت است، با خانم سمیه سادات موسوی نسب
از شهر بابل و یکی از کارکنان فرهنگی کشور هستند که در موکب نائب الشهید خادم هستند نشستیم. این دیدار، یک مصاحبه صمیمی و در عین حال
فلسفی بود که در آن، عشق به امام حسین (ع) و معنای آن، از زبان او بازگو شد.
سوال اول، سادهترین، اما عمیقترین سؤال هم این بود:
شما در این گرمای طاقتفرسا ۴۹ درجه، چرا آمدید؟
خانم موسوی نسب با لبخندی صمیمانه، پاسخ داد:
«آمدهام فقط و فقط به عشق امام حسین (ع) و برای امام حسین ع و البته، باز هم میآیم.»
این جمله، نه تنها یک پاسخ ساده، بلکه منعکس کنندهی تمام وجود و روح او بود. سپس به یاد سخنی از امام حسین (ع) افتاد که میفرمایند:
«هر کس عاشق منزل ما باشد، منزل او بهشت است.»
او ادامه داد: «من هم عاشقم و هر زمان که به سوی این عشق حرکت میکنم، احساس میکنم که به سمت بهشت گام بر میدارم.»
پرسیدم: عشق به امام حسین (ع) را برایمان تفسیر کنید.
او که انگار این سؤال را هزاران بار در دل خود بررسی کرده بود، با آرامشی خاص پاسخ داد:
«عشق به امام حسین (ع)، برای من در مقاومت، صداقت، ایثار و از خودگذشتگی معنا پیدا میکند. ایشان کسی بودند که در سخت ترین لحظات
زندگیشان، هرگز پشت به حق نکرده و همواره در راه رضای خدا، حتی در مقابل مرگ، قدم برداشته است.»
و سپس اضافه کرد:
«من، که چندان گذشت و بزرگی ندارم چطور خود را پیرو و پشت سر امام حسین (ع) میدانم؟»
این سؤال، نه تنها از زبان او، بلکه از دل هر زائری که به کربلا میآید، مطرح میشود. امام حسین (ع) در این باره میفرمایند:
«نه بر شما ملامت میکنم که ضعیفید، بلکه بر اینکه باید از ضعف خود بالاتر بیایید.»
او ادامه داد: «شاید من کامل نباشم، اما این عشق، مرا به یاد میآورد که هرگز نباید متوقف شوم. باید همیشه به دنبال ارتقاء و بهتر شدن باشم.»
آخرین سؤال، عمیقترین سؤال بود:
این عشق و علاقه به امام حسین (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت، چه به شما داده است؟
خانم موسوی نسب با چشمانی درخشان و پر از احساس، به ما پاسخ داد:
«احساس میکنم مرا خریدهاند. احساس میکنم مرا کفایت میکنند. این احساس، زیباترین حسی است که به من دادهاند. این عشق، مرا از تنهایی
نجات داده و به من امید و آرامش بخشیده است.»
و سپس به یاد سخنی از امام حسین (ع) افتاد که میفرمایند:
«من به راهی نرفتم مگر آنکه دیدم خداوند در آن راه است.»
او ادامه داد: «همین عشق است که مرا به این باور رسانده هر کاری که انجام میدهم، باید در راه خدا و در سایهی این عشق باشد. وقتی این عشق
را در دل دارم، هیچچیز دیگری برای من مهم نیست.»
این مصاحبه، نه تنها تصویری از زندگی و اندیشههای خانم سمیه سادات موسوی نسب بود، بلکه درسی بود دربارهی عشق واقعی، عشقی که انسان را
به مقاومت، ایثار و از خودگذشتگی دعوت میکند.
در پایان، این سؤال به ذهنم خطور کرد که آیا ما هم میتوانیم این عشق را در دل خود زنده کنیم؟ امام حسین (ع) در این باره میفرمایند:
«هر که خواهد، خدا را بیابد و هر که خواهد، به دوستی ما برسد.»
این عشق، نه تنها خانم موسوی نسب، بلکه هر زائری را که به کربلا میآید، زنده و تازه میکند. این عشق، یک نور ابدی است که در تاریکیهای زندگی،
راه را روشن میکند.این مصاحبه، تجلی دیگری از عشق به امام حسین (ع) بود که در دل کربلا، همواره ماندگار شده است.
گزارشگر انحصاری سید مازیار میر