ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

روان‌شناسی ترید مهمتر از تحلیل

خانه » مقالات » روان‌شناسی ترید مهمتر از تحلیل
روان‌شناسی ترید مهمتر از تحلیل

روان‌شناسی ترید مهمتر از تحلیل

نوشته دکترمازیارمیر محقق و پژوهشگر پساآینده

ایران تهران ۱۵ اسفند  ۱۳۹۹

 

روان‌شناسی ترید مهمتر از تحلیل نوشته دکترمازیارمیر محقق و پژوهشگر پساآینده
روان‌شناسی ترید مهمتر از تحلیل نوشته دکترمازیارمیر محقق و پژوهشگر پساآینده

مقدمه

چرا روان‌شناسی ترید از تحلیل مهم‌تر است؟

 

تحقیقات نشان می‌دهند که بیش از ۸۰٪ موفقیت در ترید، به عوامل روانی مرتبط است. یک تریدر با تحلیل متوسط اما روان‌شناسی عالی، اغلب از یک تحلیل‌گر خبره اما با روان‌شناسی ضعیف، نتایج بهتری می‌گیرد. این راهنما شما را از یک تریدر مبتدی که با احساسات دست و پنجه نرم می‌کند، به یک تریدر حرفه‌ای و مقاوم تبدیل می‌کند.

 

 

بخش ۱: کنترل خشم (Anger Management) – دشمن شماره یک حساب

 

علم پشت آن: خشم، پاسخ “جنگ یا گریز” (Fight or Flight) را در سیستم لیمبیک مغز فعال می‌کند. این حالت، ترشح آدرنالین را افزایش داده و قشر پیش‌پیشانی (مرکز تصمیم‌گیری منطقی) را غیرفعال می‌کند. در این حالت، شما به دنبال “انتقام از بازار” هستید، نه سود.

 

مثال کلاس جهانی:

 

· سناریو: استاپ شما (Stop-Loss) برای چند پیپ (Pip) خورده و بلافاصله بازار در جهت پیش‌بینی شما حرکت کرده و صدها پیپ سود می‌کرد.

· واکنش خشمگین: افزایش حجم معامله (Over-Trading)، حذف استاپ در معاملات بعدی، ورود بی‌دستور به بازار برای “پس گرفتن پول”.

· نتیجه: از دست دادن بخش بزرگی از سرمایه در عرض چند دقیقه.

 

چک‌لیست ۷ مرحله‌ای برای کنترل خشم:

 

1. شناسایی محرک فیزیکی: اولین نشانه‌های خشم در بدن شما ظاهر می‌شود (مشت های گره کرده، ضربان قلب سریع، گرگرفتگی). آن را شناسایی کنید.

2. توقف فوری (Time-Out): از پلتفرم معاملاتی فاصله بگیرید. حتی برای ۵ دقیقه. صفحه را ببندید.

3. تنفس دیافراگمی: ۴ ثانیه دم، ۴ ثانیه حبس، ۶ ثانیه بازدم. این کار ۳ بار تکرار شود. این سیستم عصبی پاراسمپاتیک را فعال می‌کند.

4. بازسازی شناختی: با خود بگویید: “بازار هیچ قصد شخصی ندارد. این فقط یک معامله از صدها معامله آینده من بود. ضرر بخشی از بازی است.”

5. تحلیل بی‌طرفانه: بعد از آرامش، به چارت برگردید و بپرسید: “آیا قوانین من درست بود؟ آیا استاپ منطقی بود؟ اگر آری، پس معامله خوبی بود حتی با نتیجه بد.”

6. “پاک‌سازی ریسک”: اگر خشم باقی ماند، حجم معاملات بعدی خود را به نصف کاهش دهید یا اصلاً معامله نکنید.

7. ثبت در ژورنال: این حادثه و احساس خود را در ژورنال معاملاتی یادداشت کنید. چه عاملی بیشترین خشم را ایجاد کرد؟ (مثلاً: “خشم ناشی از دیده نشدن سود بالقوه”).

 

 

بخش ۲: مدیریت ترس (Fear Management) – سد راه فرصت‌ها

 

علم پشت آن: دو نوع ترس داریم:

 

· ترس از ضرر (Loss Aversion): از نظر روانشناسی، درد ضرر، دو برابر لذت سود است.

· ترس از دست دادن (FOMO – Fear Of Missing Out): این ترس مربوط به سیستم پاداش مغز (دوپامین) است.

 

مثال کلاس جهانی:

 

· FOMO: مشاهده صعود سریال یک سهم بدون اینکه شما در آن باشید. شما بدون تحلیل و تنها از روی ترس، در سقف بازار خرید می‌کنید.

· ترس از ضرر: پس از یک ضرر، از ورود به یک معامله با احتمال موفقیت بالا خودداری می‌کنید. از پشت مانیتور شاهد حرکت بازار در جهت پیش‌بینی‌تان هستید و فرصت سود از دست می‌رود.

 

چک‌لیست ۷ مرحله‌ای برای مدیریت ترس:

 

1. تشخیص نوع ترس: از خود بپرسید: “آیا این FOMO است یا ترس از ضرر؟” فقط نام‌گذاری احساسات، قدرت آن را کم می‌کند.

2. ارجاع به پلن معاملاتی: آیا این معامله در استراتژی و پلن شما تعریف شده است؟ اگر خیر، ورود ممنوع.

3. تعریف ریسک دقیق: قبل از ورود، حداکثر ضرر قابل قبول را محاسبه کنید. آیا از نظر روانی می‌توانید این ضرر را تحمل کنید؟

4. استفاده از اوردرهای شرطی: به جای ورود دستی، از Pending Order (مثلاً Buy Stop یا Sell Limit) استفاده کنید. این کار احساسات را از عمل ورود حذف می‌کند.

5. شبیه‌سازی ذهنی: چشمان خود را ببندید و سناریوی ضرر را تجسم کنید. ببینید که زنده می‌مانید و می‌توانید ادامه دهید. این کار تاب‌آوری شما را افزایش می‌دهد.

6. شروع با حجم کوچک: اگر ترس هنوز وجود دارد، با یک دهم حجم معمول معامله کنید. این کار “بی‌خطری” معامله را به مغز شما ثابت می‌کند.

7. بررسی عملکرد: بعد از معامله (چه سود چه ضرر)، از خود بپرسید: “آیا طبق پلن عمل کردم؟” اگر پاسخ مثبت است، عملکرد شما موفق بوده است.

 

 

بخش ۳: کنترل استرس (Stress Management) – سوخت عملکرد بالا

 

علم پشت آن: استرس متوسط (Eustress) می‌تواند مفید باشد، اما استرس مزمن (Distress) با ترشح کورتیزول، منجر به تصمیم‌گیری ضعیف، تحلیل فلج (Over-Analysis) و فرسودگی (Burnout) می‌شود.

 

مثال کلاس جهانی:

 

· سناریو: شما در حال حاضر در چندین معامله با حجم بالا هستید و اخبار مهمی قرار است منتشر شود. استرس شما به حدی است که نمی‌توانید به وضوح فکر کنید.

· واکنش استرسی: شما یا تمام معاملات را می‌بندید (فرار) یا حجم بیشتری اضافه می‌کنید (جنگ). هر دو می‌توانند فاجعه‌بار باشند.

 

چک‌لیست ۷ مرحله‌ای برای کنترل استرس:

 

1. ارزیابی محیط معاملاتی: نور، صدا، نظم میز کار. آیا این محیط آرامش‌بخش است؟

2. مدیتیشن پیش از بازار (Pre-Market Meditation): ۱۰ دقیقه مدیتیشن یا تمرین ذهن‌آگاهی (Mindfulness) قبل از شروع بازار.

3. تهیه لیست وظایف (To-Do List): برای جلسه معاملاتی امروز چه برنامه‌ای دارید؟ (بررسی کدام نمادها، انتظار برای چه سیگنال‌هایی). این کار بار شناختی مغز را کم می‌کند.

4. تعیین محدودیت ضرر روزانه: وقتی به این محدودیت رسیدید، کامپیوتر را خاموش کنید. این یک قانون غیرقابل مذاکره باشد.

5. تمرین “پومودورو” (Pomodoro): ۲۵ دقیقه تمرکز شدید، ۵ دقیقه استراحت (نگاه کردن به پنجره، راه رفتن، نوشیدن آب). از چسبیدن به صفحه نمایش جلوگیری کنید.

6. بررسی وضعیت بدن: در هنگام استرس، شانه‌ها به سمت گوش‌ها کشیده می‌شوند. چند ثانیه شانه‌ها را رها کنید و حالت بدن را اصلاح کنید.

7. انجام یک فعالیت ریکاوری پس از بازار: ورزش، پیاده‌روی در طبیعت، وقت گذرانی با خانواده. مغز شما برای بازیابی نیاز به این کار دارد.

 

 

بخش ۴: تاب‌آوری (Resilience) – هنر بازگشت به بازی

 

علم پشت آن: تاب‌آوری یک ویژگی ثابت نیست، یک مهارت است. این مهارت با ایجاد “خوش‌بینی واقع‌گرایانه” و یادگیری از شکست‌ها تقویت می‌شود.

 

مثال کلاس جهانی:

 

· سناریو: یک دوره Drawdown (افت سرمایه) شدید را تجربه کرده‌اید. اعتماد به نفس شما شکسته شده است.

· فرد غیرتاب‌آور: خود را شکست‌خورده می‌داند، استراتژی خود را که ماه‌ها روی آن کار کرده رها می‌کند و به دنبال “گراوی هولی” (معجزه) می‌گردد.

· فرد تاب‌آور: می‌پذیرد که این یک دوره طبیعی است، به ژورنال معاملاتی خود رجوع می‌کند، عملکرد خود را بررسی می‌کند و به پلن خود وفادار می‌ماند.

 

چک‌لیست ۷ مرحله‌ای برای ساخت تاب‌آوری:

 

1. تغییر ذهنیت از “شکست” به “داده”: هر ضرر یک داده است، نه یک شکست. این داده به چه چیزی اشاره می‌کند؟ (مثلاً: استاپ من بسیار تنگ بود).

2. جداسازی هویت از نتیجه: “من یک ضرر کردم” نه “من یک بازنده‌ام”. این یک معامله است، نه تعریف کننده شخصیت شما.

3. بررسی الگوهای ضرر: آیا ضررهای شما تصادفی هستند یا الگویی دارند؟ (مثلاً: همیشه در سشن لندن ضرر می‌کنم).

4. تمرین قدردانی: سه چیز در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود را که بابت آن‌ها سپاسگزارید، یادداشت کنید. این کار چشم‌انداز شما را گسترده می‌کند.

5. تعیین اهداف فرآیند-محور: به جای “من باید امروز ۵۰۰ دلار سود کنم”، بگویید “من باید امروز فقط به سیگنال‌های A و B واکنش نشان دهم.”

6. شبیه‌سازی شرایط سخت: در حساب دمو (Demo)، خود را در بدترین سناریوها قرار دهید (Drawdown شدید). این کار مانند واکسیناسیون روانی عمل می‌کند.

7. جشن گرفتن پیروزی‌های کوچک: حتی اگر یک معامله را کاملاً طبق پلن اجرا کردید ولی به استاپ خورد، برای عملکرد خود ارزش قائل شوید.

 

 

بخش ۵: حل مسئله (Problem Solving) – آنالیز ریشه‌ای خطاها

 

علم پشت آن: تریدرهای حرفه‌ای از مدل‌های ذهنی (Mental Models) برای تشخیص الگوها و ریشه‌یابی مشکلات استفاده می‌کنند. آن‌ها بر روی “چرا” تمرکز می‌کنند، نه “چه کسی را مقصر بدانیم”.

 

مثال کلاس جهانی:

 

· مشکل: “من همیشه نیمی از سودم را از دست می‌دهم.”

· حل مسئله سطحی: “باید TP (Target Profit) خود را بزرگتر کنم.”

· حل مسئله ریشه‌ای (با تکنیک ۵ چرا):

1. چرا سود را از دست می‌دهم؟ – چون زود می‌بندم.

2. چرا زود می‌بندم؟ – چون می‌ترسم بازار برگردد.

3. چرا می‌ترسم بازار برگردد؟ – چون مطمئن نیستم تحلیل من درست باشد.

4. چرا مطمئن نیستم؟ – چون back-testing کافی انجام نداده‌ام.

5. چرا back-testing نکردم؟ – چون عجله دارم زودتر سود کنم.

· ریشه واقعی مشکل: عدم اعتماد به استراتژی به دلیل تست ناکافی.

 

چک‌لیست ۷ مرحله‌ای برای حل مسئله:

 

1. تعریف کمّی مشکل: مشکل را با اعداد بیان کنید. “در ۶۰٪ معاملات سودده، تنها ۳۰٪ از سود بالقوه را_realize_ می‌کنم.”

2. جمع‌آوری داده‌ها: تمام معاملات مربوط به این مشکل را از ژورنال استخراج کنید.

3. تکنیک “۵ چرا” (5 Whys): برای یافتن ریشه اصلی به کار ببرید.

4. طوفان فکری برای راه‌حل‌ها: حداقل ۵ راه‌حل مختلف تولید کنید (مثلاً: استفاده از trailing stop، بستن نیمی از پوزیشن در TP1 و باقی را با روند رها کردن، و غیره).

5. انتخاب و اجرای یک راه‌حل: یک راه‌حل را انتخاب و برای یک دوره (مثلاً ۲۰ معامله) اجرا کنید.

6. مانیتورینگ نتایج: آیا مشکل بهبود یافته است؟ با داده‌های جدید پاسخ دهید.

7. تثبیت یا تکرار: اگر جواب داد، آن را در استراتژی خود تثبیت کنید. اگر نه، به مرحله ۴ بازگردید.

 

 

بخش ۶: خلاقیت (Creativity) – یافتن فرصت در دل آشفتگی

 

علم پشت آن: خلاقیت در ترید به معنای نقاشی کردن نیست؛ به معنای ایجاد ارتباط بین مفاهیم به ظاهر نامرتبط، تطبیق استراتژی‌ها با شرایط جدید و دیدن الگوهایی است که دیگران از دست می‌دهند.

 

مثال کلاس جهانی:

 

روان‌شناسی ترید مهمتر از تحلیل نوشته دکترمازیارمیرغ محقق و پژوهشگر پساآینده
روان‌شناسی ترید مهمتر از تحلیل نوشته دکترمازیارمیر

· الهام از طبیعت: “آیا می‌توان رفتار بازار را پس از شکست یک سطح کلیدی، مانند رفتار آب در هنگام شکسته شدن سد مدل کرد؟” (این می‌تواند به درک بهتری از قدرت حرکت کمک کند).

· الهام از سایر صنوف: یک تریدر، اصول “کانبان” (Kanban) از مدیریت تولید را برای مدیریت ریسک مجموعه معاملات (Portfolio) خود به کار می‌برد.

 

چک‌لیست ۷ مرحله‌ای برای پرورش خلاقیت:

 

1. خوانش بین‌رشته‌ای: کتاب‌هایی در زمینه فیزیک، روانشناسی، تاریخ یا بازی‌های استراتژیک بخوانید.

2. تمرین “و اگر…؟”: سناریوهای غیرممکن را در نظر بگیرید. “اگر دلار آمریکا یک شبه سقوط کند، چه اتفاقی برای طلا می‌افتد؟”

3. بازنگری استراتژی‌های قدیمی: یک استراتژی شکست‌خورده قدیمی را بردارید و یک پارامتر آن را تغییر دهید.

4. معامله در تایم‌فریم‌های غیرمعمول: اگر تریدر روزانه هستید، یک هفته را صرف نگاه کردن به نمودارهای هفتگی یا ماهانه کنید.

5. ایجاد یک “نقشه ذهنی” (Mind Map): یک مفهوم مرکزی (مثلاً “نقدینگی”) را در وسط صفحه بنویسید و تمام ایده‌های مرتبط با آن را به صورت شاخه‌ای رسم کنید.

6. تعریف محدودیت مصنوعی: یک استراتژی جدید طراحی کنید که فقط از دو اندیکاتور استفاده کند. محدودیت، مادر خلاقیت است.

7. ثبت ایده‌ها در دفترچه: هر ایده دیوانه‌واری، حتی اگر احمقانه به نظر برسد، را یادداشت کنید. بعداً می‌توانید آن‌ها را پردازش کنید.

 

 


 

بخش هفتم

مدیریت زمان (Time Management) – معامله‌گر در نقش مدیرعامل

 

علم پشت آن: مغز ما برای تصمیم‌گیری کیفیت محدودی دارد (خستگی تصمیم‌گیری). مدیریت زمان بهینه، این سرمایه محدود را بر روی مهم‌ترین کارها متمرکز می‌کند.

 

مثال کلاس جهانی:

 

· تریدر نامنظم: تمام روز را پای چارت می‌نشیند، به اخبار گوش می‌دهد، در تمام سشن‌ها معامله می‌کند، تحلیل را با معامله مخلوط می‌کند.

· نتیجه: تحلیل فلج، تصمیم‌گیری ضعیف، فرسودگی.

· تریدر منظم: مانند یک مدیرعامل، زمان‌های مشخصی برای تحلیل، معامله، و بررسی عملکرد در نظر می‌گیرد.

 

 

چک‌لیست ۷ مرحله‌ای برای مدیریت زمان:

 

1. بلوک‌بندی زمان (Time Blocking): در تقویم خود زمان‌های ثابتی برای این کارها block کنید:

· تحلیل پیش از بازار (Pre-Market Analysis)

· سشن معاملاتی فعال (Trading Session)

· تحلیل پس از بازار (Post-Market Review)

· یادگیری و توسعه (Learning & Development)

2. تعیین مهم‌ترین وظیفه (MIT): هر روز، یک (و فقط یک) کار مهم را که حتماً باید انجام شود، مشخص کنید (مثلاً: بررسی عملکرد ۱۰ معامله آخر).

3. حذف عوامل حواس‌پرتی: نوتیفیکیشن‌های موبایل و ایمیل را در زمان سشن معاملاتی غیرفعال کنید. از نرم‌افزارهای مسدودکننده سایت‌ها استفاده کنید.

4. تفویض اختیار یا اتوماسیون: آیا کاری هست که بتوانید آن را به نرم‌افزار بسپارید؟ (مثلاً: تنظیم هشدار برای سیگنال‌ها).

5. تمرکز بر روی کیفیت، نه کمیت معاملات: هدف شما “انجام تعداد زیادی معامله” نیست، هدف “انجام معاملات باکیفیت” است.

6. برنامه ریزی برای استراحت و تفریح: زمان‌های استراحت را در تقویم خود به عنوان یک قرار ملاقات غیرقابل لغو علامت بزنید.

7. بررسی هفتگی برنامه: هر جمعه، ۳۰ دقیقه وقت بگذارید و ببینید برنامه زمانی شما چقدر موثر بوده و آن را برای هفته آینده تنظیم کنید.

 

 

جمع‌بندی نهایی: ساخت یک سیستم روان‌شناسی شخصی

 

شما اکنون یک جعبه ابزار کامل در اختیار دارید. کلاس جهانی بودن به این معناست که شما:

 

1. خود-آگاه (Self-Aware) هستید: احساسات و الگوهای فکری خود را در لحظه تشخیص می‌دهید.

2. نظام‌مند (Systematic) هستید: برای هر چالش روانی یک پروتکل از پیش تعریف شده دارید (چک‌لیست‌های ۷ مرحله‌ای).

3. انعطاف‌پذیر (Resilient) هستید: ضررها و دوره‌های سخت شما را نمی‌شکنند، بلکه شما را قوی‌تر می‌کنند.

4. یادگیرنده (A Learner) هستید: هر روز و هر معامله را به عنوان فرصتی برای بهبود می‌بینید.

 

این مسیر یک ماراتن است، نه دو سرعت. این راهنما را مرور کنید، چک‌لیست‌ها را پرینت بگیرید و به مرور آن‌ها را در وجود خود نهادینه کنید. موفقیت در ترید، مسابقه بین شما و بازار نیست؛ مسابقه بین “شماِ امروز” و “شماِ دیروز” است.

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید