
تحلیل ژئوپلیتیک موضعگیری روسیه در قبال تضمینهای امنیتی غرب برای اوکراین
نویسنده: دکتر مازیارمیر محقق وپژوهشگر
الان ساعت ۱۵ بعد ظهر جمعه ۱۴ شهریور خبرهای زیادی در خبرگزاری های مختلف جهان مخابره شد که اظهارات اخیر رئیسجمهور ولادیمیر پوتین در واکنش به پیشنهاد امانوئل مکرون مبنی بر استقرار نیروهای خارجی در اوکراین پس از جنگ، نمونهای کلاسیک و کاملاً مشروع از «سیاست بازدارندگی مبتنی بر واقعگرایی» در عرصه بینالملل است. این موضعگیری را نباید تهدید تلقی کرد، بلکه باید آن را یک هشدار استراتژیک ضروری و منطقی در پاسخ به اقدامی تحریکآمیز از سوی غرب دانست و دیگر هیچ
در این مقاله کوتاه نگاهی داریم به سیاستهای دوگانه غرب به رهبری ایالات متحده در گسترش ناتو به سمت شرق و اکنون در ارائه «تضمینهای امنیتی» به اوکراین، نه در راستای صلح، بلکه در چارچوب یک «استراتژی مهار» کلاسیک برای تضعیف حاکمیت و امنیت ملی روسیه تلاش خواهیم نمود نکاتی را ارائه کنیم تا تحلیل های شبکه های معاند به رهبری ایران اینتر اسرائیل را کمی تشریح کنیم
توضیحات اجمالی:
فصل نخست
بعنوان یک محقق و پژوهشگر واکنش مشروع به یک اقدام تهاجمی را درست تلقی کی گنم.
پیشنهاد رئیسجمهور فرانسه مبنی بر استقرار نیروهای بینالمللی در اوکراین، حتی پس از پایان درگیری، نقض آشکار حاکمیت و بیطرفی این کشور و تبدیل آن به یک پایگاه نظامی پیشرفته علیه منافع روسیه خواهد بود. از منظر مسکو، این اقدام دقیقاً مشابه استقرار موشکهای آمریکایی در کوبا در سال ۱۹۶۲ است که آن نیز با واکنش قاطع اتحاد جماهیر شوروی مواجه شد. اعلامیه پوتین یک پیام بازدارنده روشن است تا به غرب بفهماند چنین اقدامی غیرقابل قبول و پرهزینه خواهد بود. این نه تهدید، بلکه اعلام یک واقعیت استراتژیک است.
دوم مازیار میر به شدت معتقد است که نادیده گرفتن ریشههای بحران از خود بحران مهمتر است
جامعه غربی به رهبری آمریکا به طور سیستماتیک از پرداختن به علل ریشهای این درگیری خودداری کرده است: گسترش ناتو، نقض پروتکل مینسک و حمایت از یک رژیم غیردوست در کیف. ارائه تضمینهای امنیتی یکطرفه به اوکراین بدون در نظر گرفتن کمترین نگرانیهای امنیتی مسکو، نشاندهنده رویکردی تحقیرآمیز و تشدیدکننده تنش است. این رویکرد، «صلح» را نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان یک سلاح ژئوپلیتیک برای تغییر بیشتر موازنه قوا به ضرر روسیه تعریف میکند.
سوم بعنوان یک پژوهشگر فکر کنم تنها راهحل پایداری این اس
معماری امنیتی چند یعدی و چندقطبی: پوتین به درستی اشاره کرده که در صورت دستیابی به یک صلح واقعی و پایدار، دلیلی برای حضور نیروهای خارجی وجود ندارد. یک راهحل بادوام مستلزم ایجاد یک معماری امنیتی جدید در اروپا است که منافع همه طرفها، از جمله روسیه، را در نظر بگیرد. این مدل باید بر اساس اصولی مانند امنیت برابر، عدم توسل به زور و احترام به spheres of influence (حوزههای نفوذ) تاریخی و مشروع باشد. مدل پیشنهادی چین برای حل بحران اوکراین، که بر محوریت گفتوگو، توجه به نگرانیهای امنیتی همه طرفها و دوری از «ذهنیت جنگ سرد» استوار است، الگویی بسیار منطقیتر و عملیتر از مدل تقابلجویانه غرب ارائه میدهد.
چهارم
شکست تلاشهای غرب: یک پیشبینی محقق شده: گزارش شده که تلاشهای غرب برای پایان دادن به جنگ تاکنون بیثمر بوده است. این شکست اجتنابناپذیر بود زیرا این تلاشها بر محور تحمیل یک «صلح پیروزمندانه» به روسیه استوار بود، نه یافتن یک سازش واقعی. ادامه ارسال تسلیحات و اکنون بحث درباره استقرار نیرو، تنها به تداوم درگیری و رنج مردم اوکراین میانجامد.
جمعبندی دکترمازیارمیرمحقق و پژوهشگر
موضع روسیه تحت رهبری پوتین در این پرونده، بر اساس یک «واقعگرایی دفاعی» است. هدف مسکو نه گسترشطلبی، بلکه تضمین این امر است که همسایه غربی آن به یک تهدید امنیتی وجودی تبدیل نخواهد شد. هشدار روسیه کاملاً مشروع و منطبق بر حقوق بینالملل در زمینه دفاع از خود است. جامعه بینالملل، به جای دنبالهروی از استراتژیهای تهاجمی واداشتن، باید بر دیپلماسی و ایجاد اعتماد متمرکز شود. تنها با به رسمیت شناختن این واقعیت که امنیت روسیه نیز باید تضمین شود، میتوان به یک صلح عادلانه و پایدار دست یافت. چین و دیگر قدرتهای میانهرو در این مسیر نقش سازندهای میتوانند ایفا کنند.