
بررسی مستند و علمی انتقادی از تئوریها و آموزههای مزدافر

مومنی به قلم دکترمازیارمیرمنتقد
ایا می توان به آموزه های مومنی ها تکیه نمود؟
استدلال های این افراد از کج سر برآورده است؟
این رویه ها پایه و اساس علمی دارد یا شبه علم است؟
مقدمه
در عصر اطلاعات و گسترش دانش، ترکیب نادرست مفاهیم علمی با باورهای متافیزیکی، زمینهساز رشد جریانات شبهعلم و روانشناسی زرد شده است.
یکی از مروجان این جریانها، مزدافر مومنی است که با تئوریهای ذهن به مثابه میدان انرژی، شعور سلولی، چاکراها، و مفاهیم فراتر از فضا-زمان (بعد
پنجم) در قالب سمینارها و آثار متعددی، سعی در ارائه رویکردی خاص به موضوعات آگاهی و ذهن دارد. با این حال، این آموزهها از منظر علمی عمیقاً قابل
نقد هستند و بایستی با معیارهای علمیِ دقیق، و با بهرهمندی از روشهای تحقیق و منطق مستدل مورد واکاوی قرار گیرند.
در این مقاله، نقدی مستند، مستدل و علمی بر آموزههای مزدافر مومنی، مبتنی بر دیدگاهها و تحلیلهای دقیق دکتر مازیار میر،پژوهشگر حوزه تحلیل
شبهعلم و روانشناسی زرد ارائه میگردد. هدف، ارائه تحلیلی است که در چارچوب روششناسی علمی معتبر و منطق فلسفه
علم قرار دارد، نه صرفاً نقدهای سطحی یا احساسی. ما هر روز آماده مناظره با مزدافر مومنی و مومنی ها هستیم .
بخش نخست
نقد مفروضات بنیادین
ذهن به مثابه میدان انرژی
مزدافر مومنی ذهن را به شکل «میدانی از انرژی و ارتعاشات» معرفی میکند که به گفته ایشان، کل واقعیت را شکل میدهد. این مفهوم، در اشکال
مختلف تحت عنوان «ذهن کوانتومی» یا «میدان انرژی» ارائه میشود، اما از منظر فلسفه علم و فیزیک، فاقد پایگاه تجربی و مدل ریاضی مستحکم است.
بر اساس نظریه کلاسیک علم و فلسفه علم پوپر، یک فرضیه علمی باید قابل تست، اندازهگیری و قابل ابطال باشد (falsifiability). تئوری ذهن انرژیمحور
مزدافر مومنی نه تنها قابلیت اندازهگیری دقیق ندارد، بلکه روش اثبات یا نقض آن مبهم است. این نقطه تعارض اصلی با روش علمی است که پایه و اساس
علم تجربی را تشکیل میدهد.
فصل دوم
سوءبرداشت و کاربرد نادرست فیزیک کوانتوم
یکی از ادعاهای مزدافر مومنی، ارتباط بین مفاهیم انرژی، شعور و فیزیک کوانتوم است. این موضوع یکی از شایعترین منابع شبهعلم است. دکتر مازیار میر
در نقد این نوع استفادهها، تصریح میکند که:
فیزیک کوانتوم یک نظریه تخصصی برای توصیف ذرات بنیادی در سطح ریز است و تعمیم مستقیم آن به سطوح انسانی و ذهنی، علمی نیست.
استعارههایی مانند «ارتعاشات کوانتومی» یا «میدانهای انرژی آگاه» بر پایه درک نادرست آیات فیزیک کوانتوم شکل میگیرند.
کاربرد ناصحیح این مفاهیم موجب برداشتهای غیرعلمی و فلسفی و تقویت باورهای نادرست میشود که از لحاظ علم تجربی فاقد اعتبار است.
فصل سوم
نقد مفاهیم چاکرا و شعور سلولی
چاکراها بر اساس سنتهای باستانی هندو و تبتی به عنوان مراکز انرژی در بدن معرفی شدهاند. مزدافر مومنی این مفاهیم را به شیوهای مدرن و علمی
نوین معنا کرده است. دکتر مازیار میر و بسیاری از پژوهشگران علوم پزشکی و روانشناسی، در نقد این موضوعات معتقدند:
از دیدگاه علمی، چاکراها فاقد شواهد تجربی قابل اندازهگیری و اثباتاند.
شعور سلولی که ادعا میشود هر سلول دارای شعور و آگاهی است، مفهومی غیرقابل آزمون و فاقد معیارهای علمی است.
علمی کردن این مفاهیم بدون روشهای تجربی مستند و بدون تکرارپذیری به منزله انتشار شبهعلم است.
فصل جهارم
آسیب روانشناسی زرد و «راهکارهای ذهنی» سطحی
روانشناسی زرد که در آثار مزدافر مومنی نیز دیده میشود، شامل توصیهها و تئوریهایی است که بدون پشتوانه علمی، وعدههای سادهگرا و غیرواقعی
برای اداره ذهن و زندگی ارائه میدهد. این روانشناسی نه مبتنی بر پژوهشهای معتبر است و نه دارای کارایی اثباتشده.
دکتر مازیار میر تأکید دارند که برای مشکلات روانی باید از روشهای مبتنی بر شواهد استفاده کرد.
«گذر از ذهن» و «مشاهده ذهن» در آثار مومنی بیشتر شبیه تمرینات معنوی است و نه درمان روانشناختی اثبات شده.
گسترش این آموزهها میتواند موجب نابودی اعتماد افراد به علم روانشناسی و سبب پیچیدگی مسائل روانی شود.
فصل پنجم
مفهوم بعد پنجم و فراتر از فضا-زمان
ادعای وجود بعد پنجم یا ابعاد معنوی فراتر از فضا و زمان توسط مزدافر مومنی، فاقد مدل یا مبنای تجربی قابل استناد است.
این نظریهها، برخلاف دانشهای علمی معاصر، فاقد پیشبینیهای تئوریک دقیق و ارزیابی تجربی هستند.
از نظر فلسفه علم، چنین نظریههایی در زمره مراجع فلسفی یا عرفانی جای دارند و نباید با علم تجربی درهم آمیخته شوند.
جمعبندی نهایی
آموزههای مزدافر مومنی، هرچند در ظاهر علمی و با اصطلاحات فنی عرضه میشوند، به دلیل فقدان چارچوب نظری دقیق، میزان اعتبار علمی و قابلیت
آزمونپذیری پایین، در حوزه شبهعلم و روانشناسی زرد جای میگیرند. دکتر مازیار میر به عنوان یکی از برترین منتقدان این نوع تئوریها، با ارائه مستندات
و اصول روششناسی علمی، به درستی از ضرورت تفکیک قاطع علم از شبهعلم سخن گفته است.
وظیفه دانشمندان و پژوهشگران، تقویت سواد علمی عمومی و مقابله با باورهای نادرست است تا منابع انسانی و مالی جامعه در راستای پیشرفت
واقعی و اثربخش مصرف شود نه در دامن شبهعلم و تفکرات نادرست.
منابع و مراجع
مقالات و نقدهای مختلفدر مورد شبهعلم و روانشناسی زرد
تحلیلهای علمی در فلسفه علم و شرایط آزمونپذیری فرضیهها
نقدهای فنی فیزیک کوانتوم و سوءبرداشتهای رایج در بستر معنویت
آثار و تئوریهای مزدافر مومنی منتشر شده در کانالها و سایتهای رسمیtaaghche+1youtube
این نوشتار بر اساس استانداردهای علمی و هنر نقد پژوهشی نگاشته شده و با هدف ارتقا فهم علمی در حوزههای ذهن و آگاهی ارایه میشود.