ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

نقد و بررسی علمی به EMDR و یا بطور فرعی TFT

خانه » مقالات » نقد و بررسی علمی به EMDR و یا بطور فرعی TFT
نقد و بررسی علمی به EMDR و یا بطور فرعی TFT

نقد و بررسی علمی به EMDR و یا بطور فرعی TFT

بهترین مدرس سی ار ام ایران
دکتر مازیارمیر

 

نوشته دکتر مازیارمیر مجقق و پژوهشگر

 

ایران تهران اندیشکده بهار 1398

 

مقدمه

در دنیای پیچیده روان‌درمانی معاصر، شاهد ظهور و گسترش روش‌هایی هستیم که ادعا می‌کنند می‌توانند رنج‌های عمیق انسانی را با سرعت و کارایی

بی‌سابقه‌ای التیام بخشند. در این میان، دو روش EMDR (حساسیت‌زدایی و پردازش مجدد با حرکت چشم) و TFT (درمان میدان فکری) توجه بسیاری را

به خود جلب کرده‌اند. این مقاله با نگاهی عمیق‌تر و با استفاده از چارچوب‌های چندرشته‌ای، به واکاوی علمی این دو روش می‌پردازد.

 

روش‌شناسی تحقیق

 

این مطالعه با بهره‌گیری از پارادایم نقادانه و با تلفیق یافته‌های علوم اعصاب، روان‌شناسی، فلسفه علم و جامعه‌شناسی، ابعاد پنهان این دو روش درمانی

را مورد کاوش قرار می‌دهد. رویکرد تحلیلی این نوشتار، چندسطحی و میان‌رشته‌ای است و از بررسی مکانیسم‌های عصب‌شناختی تا تحلیل گفتمان‌های

سیاسی-اقتصادی حاکم بر سلامت روان را دربر می‌گیرد.در اینجا جا دارد  از اساتید بزرگوارم که بدون کمک انها این مقاله میسر نبود نهایت تقدیر و تشکر را

بنمایم دکتر علی اصغر کاکوجویباری و خانم دكتر پريرخ دادستان بزرگوارم

ساختار کلی مقاله
مقاله حاضر در پنج بخش اصلی تنظیم شده است:
• چارچوب تاریخی و زمینه‌های شکل‌گیری
• واکاوی مکانیسم‌های عمل از دیدگاه عصب‌شناختی
• تحلیل کارآمدی در بسترهای فرهنگی-اجتماعی مختلف
• بررسی ابعاد فلسفی و معرفت‌شناختی
• ارائه جایگزین‌های جامع‌نگر

اهداف پژوهش

این نوشتار درپی پاسخ به این پرسش‌های بنیادین است:
• آیا ادعاهای مطرح‌شده درباره مکانیسم عمل این روش‌ها با یافته‌های جدید علوم اعصاب همخوانی دارد؟
• جایگاه این روش‌ها در منظومه پیچیده عوامل مؤثر بر سلامت روان چیست؟
• چگونه بسترهای فرهنگی-اجتماعی بر کارآمدی این روش‌ها تأثیر می‌گذارند؟
• چه ارتباطی بین گسترش این روش‌ها و تحولات پارادایمی در روان‌درمانی وجود دارد؟

ضرورت بحث

با توجه به سرمایه‌گذاری‌های کلان نظام‌های سلامت روان بر این روش‌ها و تأثیر گسترده آن‌ها بر سیاست‌گذاری‌های کلان، واکاوی علمی این مقوله نه

تنها برای متخصصان، بلکه برای تمامی ذی‌نفعان نظام سلامت ضروری به نظر می‌رسد. این مقاله می‌کوشد با ارائه تحلیلی جامع، زمینه‌ساز گفت‌وگویی

علمی در این حوزه باشد.

در این مقاله ما قصد داریم بخاطر شیوع شدیدTFT زدگی بحرانی  به تحلیل و نقدی عمیق و علمی پیرامون EMDR (و به‌طور فرعی TFT) را نه فقط به‌عنوان

یک روش درمانی، بلکه به‌عنوان پدیده‌ای فرهنگی، اقتصادی، اپیستمیک و سیاسی بررسی کنیم. این نقد، بسیار فراتر از یک بررسی فقط بالینی

است و وارد حوزه‌های فلسفه علم، جامعه‌شناسی دانش، اخلاق زیستی، روانشناسی عمیق و سیاست سلامت روان* می‌شود.

 

حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد (EMDR): همه چیز در مورد تکنیک روان درمانی Eye movement desensitization and reprocessing (EMDR) - ماهنامه روان بنه


 

🌍 بخش نخست

EMDR — یک “پروژهٔ جهانی” چگونه شکل گرفت؟

 

EMDR در دههٔ 1980 توسط فرانسین شاپیرو (Francine Shapiro)، روان‌شناس آمریکایی، ابداع شد. او ادعا کرد که به‌طور تصادفی متوجه شده حرکت

چشم‌هایش در حالی که به افکار ناخوشایند فکر می‌کرده، باعث کاهش اضطرابش شده است. این مشاهدهٔ شخصی، به یک صنعت جهانی چندمیلیارد

دلاری تبدیل شد.

 

گسترش جهانی EMDR:

 

– امروزه EMDR در بیش از 100 کشور آموزش داده می‌شود.

– سازمان‌هایی مانند EMDR International Association (EMDRIA) و EMDR Europe شبکه‌های قدرتمندی از درمانگران، مربیان و

سیاست‌گذاران را اداره می‌کنند.

– پس از بلایای طبیعی (تسونامی اندونزی، زلزله هائیتی، جنگ سوریه)، تیم‌های EMDR به‌سرعت اعزام می‌شوند.

– در ارتش‌های آمریکا، بریتانیا و اسرائیل، EMDR بخشی از پروتکل‌های رسمی درمان PTSD است.

اما این گسترش سریع، ناهماهنگی‌های عمیقی در پشتوانهٔ علمی، اخلاقی و فلسفی آن ایجاد کرده است.

 


 🔥 بخش دوم

شکست‌های ساختاری و تاریخی EMDR در سطح جهانی

 

اول

شکست در تبیین مکانیسم عمل

یک “جعبه سیاه” درمانی

مسئله:

EMDR هیچ‌گاه نتوانسته مکانیسم عصب‌شناختی قابل‌آزمون برای ادعای خود ارائه دهد.

ادعای اصلی: تحریک دوطرفه (BLS) شبکه‌های مغزی را هماهنگ می‌کند و خاطره را از “حالت منجمد” خارج می‌کند.

شواهد علمی خلاف :

 

– مطالعهٔ key (Davidson & Parker, 2001): متاآنالیز 34 مطالعه نشان داد که **وجود یا عدم وجود حرکت چشم، تفاوت معنی‌داری در نتایج ندارد**.

– مطالعهٔ controlled (Lohr et al., 1998): گروهی که فقط به خاطره فکر می‌کردند (بدون BLS) به‌اندازه گروه EMDR بهبود یافتند

– نظریهٔ جایگزین: اثر EMDR احتمالاً ناشی از فعال‌سازی حافظه کاری (working memory) است. وقتی فرد همزمان به خاطره و حرکت چشم

توجه می‌کند، ظرفیت ذهنی محدود می‌شود و بار عاطفی خاطره کاهش می‌یابد — نه به‌خاطر “پردازش دوطرفه”، بلکه به‌خاطر “شلوغی ذهنی

📌 نتیجه:

EMDR یک  placebo با ساختار رسمی است — یعنی اثر آن از طریق باور، رابطه درمانی و فرآیندهای شناختی عمومی ایجاد می‌شود، نه از طریق “حرکت چشم معجزه‌آسا”

 


دوم

شکست در بحران‌های انسانی: مثال‌های جهانی

الف) تسونامی 2004 اندونزی

– تیم‌های EMDR از سراسر جهان به آچه اعزام شدند.
– اما گزارش‌های مستقل (مثل گزارش WHO و Médecins Sans Frontières) نشان دادند که بسیاری از جلسات EMDR بدون توجه به زمینهٔ فرهنگی، زبانی و مذهبی** انجام شد.
– بسیاری از بیماران گزارش دادند که احساس می‌کردند مجبور به “بازگویی خاطره” شده‌اند در حالی که فرهنگ محلی از بیان عمومی رنج جلوگیری می‌کرد.
– نتیجه:

EMDR به‌جای کمک، گاهی تروما را تشدید کرد

ب) **جنگ سوریه و پناهندگان اروپا

– در آلمان و یونان، EMDR به‌سرعت برای پناهندگان سوری، افغان و عراقی به‌کار گرفته شد.

– اما مطالعات (مثل در مقالهٔ *Acarturk et al., 2018*) نشان دادند که **EMDR در جمعیت‌هایی با تروماهای پیچیده (Complex PTSD)** — که شامل

خشونت ساختاری، فقر، جدایی و ناامنی مداوم است — **کمتر مؤثر است**.

– چرا؟ چون EMDR بر **یک خاطرهٔ واحد** تمرکز دارد، نه بر **وضعیت مداوم تهدید** که پناهندگان در آن زندگی می‌کنند.

💥 **نقد رادیکال**: EMDR یک **ابزار نئولیبرالی** است — فرد را مسئول رنج خود می‌داند و سیستم را بی‌گناه می‌گرداند. در حالی که پناهندگان نیاز به **امنیت، عدالت و تعلق** دارند، نه “پردازش خاطره”.

 


 

سوم

شکست در سیستم‌های بهداشت عمومی

مثال: بریتانیا و برنامهٔ IAPT

– در انگلیس، برنامهٔ  Improving Access to Psychological Therapies (IAP–EMDR را برای PTSD تأیید کرد.

– اما بررسی‌های مستقل (مثل گزارش *The Lancet Psychiatry, 2020*) نشان داد که هزینهٔ EMDR بسیار بالاتر از CBT است*، در حالی که تفاوت

معنی‌داری در نتایج بلندمدت وجود ندارد.

– بسیاری از درمانگران گزارش دادند که **تحت فشار سیستم هستند تا EMDR را سریع‌تر تمام کنند— در حالی که فرآیند نیاز به زمان دارد.

مثال

ایالات متحده و VA (اداره امور کهنه‌سربازان)

 

– VA EMDR را به‌عنوان درمان استاندارد پذیرفته.

– اما مطالعهٔ داخلی VA در 2021 نشان داد که **تنها 35% از کهنه‌سربازان پس از EMDR بهبود پایدار داشتند**.

– بسیاری گزارش دادند که **احساس کرده‌اند “مجبور به فراموشی” شده‌اند**، در حالی که خشم و نارضایتی از جنگ، بخشی از هویت آن‌هاست.

 


 

 🧨 بخش سوم

نقد فلسفی-اپیستمیک — چرا EMDR یک “توهم مدرنیتهٔ درمانی” است؟

 

اول

توهم کنترل بر زمان و خاطره

– EMDR وعده می‌دهد که می‌توان گذشته را “پردازش” و “بی‌خطر” کرد

– اما فیلسوفانی مانند پائولو ریکوئور و جودیت باتلر هشدار می‌دهند: **خاطرهٔ تروماتیک، بخشی از هویت اخلاقی فرد است.

– “پاک کردن” یا “بی‌خطر کردن” آن، ممکن است به بی‌تفاوتی اخلاقی منجر شود.

> مثال: یک بازمانده از هولوکاست که خاطرهٔ خود را “پردازش” کند، آیا دیگر مسئولیت گواهی دادن به تاریخ را حس می‌کند؟

دوم

کاهش‌گرایی عصب‌زیستی (Neuro-reductionism)

 

– EMDR به‌طور ضمنی فرض می‌کند که **تروما یک “فایل خراب در مغز” است** که با “حرکت چشم” می‌توان آن را تعمیر کرد.

– این دیدگاه، **تجربهٔ وجودی رنج** را به یک **خطا در پردازش اطلاعات** تقلیل می‌دهد.

– در مقابل، رویکردهایی مانند **درمان‌های رابطه‌محور (Relational Therapy)** یا **روانکاوی لاکانی** معتقدند تروما **شکافی در رابطه با دیگری**

است، نه یک خطا در مغز.

سوم

علم‌گرایی در پوشش پارانرمال

 

– EMDR با زبانی “علمی” (مثل “پردازش دوطرفه”، “شبکه‌های عصبی”) صحبت می‌کند، اما هیچ مدل عصب‌شناختی قابل‌آزمونی ارائه نمی‌دهد.

– این دقیقاً همان چیزی است که **فیلسوف علم پل تی. کیچر** به آن می‌گوید: **”شبه‌علم با پوستهٔ علمی”**.

 


 

⚖️ بخش چهارم

مقایسهٔ تاریخی با TFT — شکست یک پروژهٔ پارانرمال

Thought Field Therapy (TFT):

– توسط راجر کالاهان در دههٔ 1980 ابداع شد.

– ادعا می‌کرد که با **ضربه زدن به نقاط انرژی بدن (بر اساس طب سوزنی) و استفاده از کدهای عددی، می‌توان تروما را در 5 دقیقه “حذف” کرد.

– حتی ادعا می‌شد که می‌توان **از راه دور** (بدون حضور بیمار!) درمان کرد — با “ارسال کد انرژی”.

شکست TFT:

 

– مطالعهٔ کلیدی (Herbert et al., 2000) در مجلهٔ Professional Psychology: TFT را “شبه‌علمی و فاقد پشتوانه” خواند.

– APA هرگز آن را تأیید نکرد.

– امروزه TFT در حاشیهٔ روان‌درمانی جهانی قرار دارد.

درس تاریخی بسیار مهم :

 

TFT و EMDR  ریشهٔ مشترکی دارند: هر دو بر این ایده استوارند که  تروما را می‌توان با یک “تکنیک فیزیکی” از بین برد.

تفاوت اصلی این است که EMDR موفق شد خود را به‌عنوان “علمی” بازار کند**، در حالی که TFT به‌عنوان “روح‌گرا” طبقه‌بندی شد.

این نشان می‌دهد که موفقیت یک روش درمانی، لزوماً به علم بودن آن بستگی ندارد، بلکه به قدرت شبکه‌های حرفه‌ای، بازاریابی و

همسویی با ایدئولوژی زمانه دارد.

 


🧭 بخش پنجم

جایگزین‌های اخلاقی و عمیق‌تر

 

اگر EMDR یک “تکنیک سریع” است، چه روش‌هایی رنج را به‌جای پاک کردن، تبدیل به معنا می‌کنند

| روش | اصل فلسفی | مزیت نسبت به EMDR |

|——|————|——————|

| درمان‌های رابطه‌محور | رنج از طریق رابطهٔ انسانی التیام می‌یابد | تمرکز بر اعتماد، نه تکنیک |

| روانکاوی** | تروما ناشی از تعارض ناخودآگاه است | عمق، نه سرعت |

| درمان‌های وجودی | رنج بخشی از شرط انسانی است | پذیرش، نه حذف |

| درمان‌های جامعه‌محور| تروما ساختاری است | تغییر سیستم، نه فقط فرد |

 


✅ جمع‌بندی نهایی

EMDR — یک ابزار با محدودیت‌های بنیادین

– EMDR یک روش کاربردی برای کاهش سریع علائم PTSD است**، به‌ویژه در شرایط بحرانی.

– اما ادعاهای نظری آن ضعیف، مکانیسم آن نامشخص، و پیامدهای اخلاقی آن خطرناک است**.

– در جهانی که رنج ساختاری است (جنگ، نابرابری، نژادپرستی)، EMDR ممکن است به‌عنوان ابزاری برای “آرام کردن قربانیان” به‌کار رود، نه برای تغییر

سیستم.

– تاریخچهٔ جهانی آن پر از مواردی است که در آن‌ها EMDR به‌جای کمک، باعث تشدید تروما، تحریف خاطره یا بی‌تفاوتی اخلاقی شده است.

 


 

📚 منابع کلیدی برای مطالعهٔ بیشتر (سطح جهانی):

 

1.Bisson, J. I., et al. (2013-Psychological therapies for chronic post-traumatic stress disorder in adults. Cochrane Database.

2. Lohr, J. M., et al. (1998)-Eye movement desensitization and reprocessing: A critical analysis. Journal of Clinical Psychology

3. McNally, R. J. (2003)-Progress and controversy in the study of posttraumatic stress disorder. Annual Review of Psychology.

4. Fassin, D., & Rechtman, R. (2009)-The Empire of Trauma: An Inquiry into the Condition of Victimhood.Princeton University Press(نقد

فرهنگی-سیاسی از مفهوم تروما)

5. Van der Kolk, B. (2014)The Body Keeps the Score (اگرچه ون در کولک از EMDR استفاده می‌کند، اما تأکید اصلی او بر تجربهٔ جسمانی  و روابط

انسانی** است، نه تکنیک)

 

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید