سفر عشق از مرگ به جاودانگی و ابدیت
خبر ویژه
تاریخ: 22 مرداد 1404
مکان: مسیر پیادهروی اربعین، نجف اشرف به کربلای معلا، عمود 523 عراق
سیدمازیار میرخادم موکب نایب الشهید
در دل بیابان، جادهای از نور و عشق باز شد
در سکوتِ بیابانِ نجف، زیر آسمانی که گویی اشکِ آسمانیان را در خود دارد، هزاران پا بر روی خاک حرکت میکنند. نه برای رسیدن، که برای بازگشت.
بازگشت به ذات، بازگشت به عشق، بازگشت به حسین (ع). این، مسیر اربعین است — نه یک سفر جغرافیایی، که یک حرکت کیهانی در دل انسان.
در روز بیست و دوم مرداد 1404، و پس از نماز جماعت سیدمازیار میرخادم نائب الشهید ، در میان زائران اربعین، از تحول درونی این سفر پرمعنا گفت و
مسیر پیادهروی را «راه عشق به سوی خدا» خواند.
چرا باید رفت؟
زیرا عشق، میخواهد راه برد
«همانگونه که مولانا میگوید:
‘هر که عشق را ببینَد، چو دریاست، هر که عشق را بچشَد، چو آتش است.’
اربعین جایی است که عشق نه تنها دیده میشود، بلکه میسوزد و میسازد. این سفر، نه برای نمایش، نه برای عادت، که برای بازگشت به ذات است.
انسان در شهرهای شلوغ و زندگی مجازی، از خود فاصله گرفته است. اما وقتی پا به مسیر اربعین میگذارد، گویی دوباره متولد میشود»، چنین گفت
دکتر میرخادم در حاشیه خدمترسانی در موکب نایب الشهید.
او کرد: “امام حسین (ع) نه تنها برای مردم جان داد، بلکه راهِ بیداریِ انسان را باز کرد. او در عاشورا فریاد زد:
‘من نه برای شورش آمدهام، نه برای فساد و جنگ. من آمده ام تا اصلاح کنم در امت محمد (ص)’
این سخن، نه یک فریاد سیاسی، که فریادی از عشق به انسانیت است. و اربعین، پاسخِ ما به آن فریاد است».
تحولی در وجود:
از ماده به معنای واقعی
زائرانی که از سراسر جهان به سوی کربلا میروند، در این مسیر تحولی عجیب تجربه میکنند. از کسی که تنها برای «دیدن» آمده است، به کسی تبدیل
میشود که «میبینَد». هر کس ممکن است بیتفاوت باشد، به کسی میشود که برای نفس نفس میکشد.
«در این مسیر، آدمی متوجه میشود که گرسنگی، تشنگی و نتیجه، جسمی جنبه؛ آنها آیینههایی از گرگیِ روح به معنا، تشنجیِ دل به عشق و نگرانی
از وجود بیمعناییِ زندگی روزمره است»، توضیح داد دکتر میرخادم.
او با استناد به مولانا افزود:
«هر قدمت در راه او، هزار جهان را به تو میدهد. چون راه او،
راه عشق است، و عشق، هر چه بیشتر بدهی، بیشتر میآید».
موکب نائب الشهید
جایی که خدمت می کنم، عبادت می شود
در اواسط مسیر نجف به کربلا، موکب نایب الشهید به عنوان یکی از موکب های دانش بنیان و فرهنگی فعال است. این موکب، نه تنها آب و نان تقدیم زائر
میکند، بلکه کتاب، قرائت شعرهای عاشقانه به یاد امام حسین (ع)، و گفتگوهای فلسفی درباره شهادت و عشق را در برنامه دارد.
«ما در این موکب، فقط خدمت نمیکنیم، بلکه یادی میکنیم. یادآوری میکنیم که این مسیر، مسیر امام زمان (عج) است.
فرهنگ ایثار و شهادت: جان دادن، برای جاودانه شدن
در پایان این سفر، زائر به حقیقتی عمیق دست مییابد: شهید نمیمیرد، بلکه در عشق زنده میماند . فرهنگ ایثار و شهادت، تنها یک مفهوم
تاریخی یا مذهبی نیست؛ این فرهنگ، ریشه در طبیعتِ عاشق دارد — عاشقی که تنها وقتی میفهمَد چه کسی است، که خود را فدا کند.
دکتر میر در پایان می گوید: «امام حسین ع» نه به خاطر قدرت جان خود را داد، که به خاطر حفظ انسانیت. شهادت او، آخرین زبانِ عشق و عاشقی بود .
او با استناد به مولانا، شعری میسراید که گویی قلبِ تمام شهیدان را در خود جای داده است:
«جان من فدای توست، ای نورِ جهانم تو تنها دلارام، تو همهٔ جانم جان به پیش تو نهادم، نه برای فنا که در عشق تو، جان، جاودانه شد».
«مولانا میگوید: «عشق یعنی جان دادن، نه اینکه بدهی و از دست بدهی، که این بدهی و پیدا کنی». در اینجا، در کربلا، شهیدان نه چیزی از دست
دادند، بلکه همهچیز را یافتند.
فرهنگ ایثار، در این مسیر، تنها در خونِ شهیدان نیست، که در دستانی است که آب میدهند، در پائینهایی است که بدون جلوی میرود، در قلبهایی
که در سکوت هستند، با حسین گفتگو میکنند. این، فرهنگی است که نه از بالا تحمیل میشود، که از دل عشق سرچشمه میگیرد.
ما در اربعین نمیمیریم، بلکه میرویم حرکت تا آسمان
اربعین، تنها یک سنت نیست، که یک حرکت وجودی است. حرکتی از ماده به معنای، از فردیت به جهانیت، از مرگ به حیات. در این مسیر، انسان نه تنها
زائر است، که پیامبرِ عشق میشود. پیامبری که با قدمش، اعلام میکند: ما هنوز برای عدالت نفس میکشیم. ما هنوز برای حسین زنده میمانیم.
و شاید، همان گونه که مولانا میگوید:
“تو برو، ما بمانیم. ما هر دم، هر لحظه، در راه تو هستیم.”
ما در اربعین نمیآییم تا برویم؛ میآییم تا بمانیم. بمانیم در عشق، بمانیم در یاد، بمانیم در راهِ حق.
سیدمازیار میرخادم نایب الشهید
موکب نایب الشهید – مسیر اربعین، 22 مرداد 1404
هر قدم، عشق. هر نفس، یاد. هر، حسین ع