ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

خلاصه کتاب درنده خویی نوشته استیو کاتلر 

خانه » مقالات » خلاصه کتاب درنده خویی نوشته استیو کاتلر 

خلاصه کتاب درنده خویی نوشته استیو کاتلر

 

 

 

جمع اوری و تلخیص  دکترمازیارمیر

 

در ای مقاله کوتاه به معرفی اقای استیو کاتلر و کتابش سپس مفهوم «درندهٔ خویی» (Shadow Work) را از دیدگاه‌های روان‌شناختی و فلسفی تشریح خواهم نمود .

در نهایت نقد عمیق، دوستانه —در قالبی گسترده‌تر، منسجم‌تر و با غنای مفهومی بیشتر ارائه می‌دهم. این متن سعی دارد ضمن رعایت احترام انسانی، به‌صورت علمی، فلسفی و فرهنگی به پیچیدگی‌های پدیدهٔ «درنده‌کاری دیجیتال» نگاهی تازه داشته باشد.

 

 


بخش نخست

معرفی استیو کاتلر

در فضای دیجیتال فارسی‌زبان—به‌ویژه در اینستاگرام، تلگرام و یوتیوب—نام «استیو کاتلر» به‌عنوان یکی از چهره‌های برجستهٔ حوزهٔ «رشد فردی»، «آگاهی» و «درنده‌کاری» مطرح شده است. باید از همان ابتدا تصریح کرد که این نام، به‌احتمال قوی، ترکیبی از چندین شخصیت یا حتی ساختگی است. در دنیای واقعی، فردی به نام Steve Kardian وجود دارد که یک کارآگاه بازنشستهٔ نیویورک است و به موضوعات امنیتی و دفاع شخصی می‌پردازد—نه روان‌شناسی عمقی یا عرفان دیجیتال.

اما در فضای فارسی، «استیو کاتلر» به‌عنوان یک استاد روان‌درمانی عرفانی دیجیتال، مربی انگیزشی با لحنی ملایم و نگاهی فیلسوفانه، و گاهی به‌عنوان «راهنمای درنده‌کاری» معرفی می‌شود. محتوای او اغلب شامل ویدیوهای کوتاه با موسیقی غم‌انگیز، اصطلاحاتی مانند «درندهٔ خویی»، «خودِ واقعی»، «تحرر از قید بند»، «قدرت درون»و «تبدیل شر به نیرو»است. او در این محتواها، با لحنی دوستانه و رازآمیز، به مخاطب می‌گوید:
> «تمام آن چیزهایی که از خودت متنفری، در واقع قدرت پنهان تو هستند.»

این شخصیت—چه واقعی باشد، چه یک کانسپت محتوایی—به‌سرعت مخاطبان زیادی را در ایران و جهان فارسی‌زبان جذب کرده است، چرا که به نیازهای عمیق روانی، وجودی و حتی روحانی مخاطبان پاسخ می‌دهد، هرچند با روش‌هایی که از دیدگاه علمی و اخلاقی قابل نقد هستند.

 


بخش دوم

معرفی مفهوم «درندهٔ خویی» (Shadow Work)

 

ریشه‌های روان‌شناختی: کارل گوستاو یونگ

 

مفهوم «درنده» (Shadow) از نظریه‌های روان‌شناس سوئیسی **کارل گوستاو یونگ** (Carl Gustav Jung) سرچشمه می‌گیرد. یونگ معتقد بود که روان انسان از بخش‌های مختلفی تشکیل شده است: خودِ فرد (Ego)، شخصیتِ ظاهری (Persona)، ناخودآگاه شخصی و ناخودآگاه جمعی. درنده، بخشی از **ناخودآگاه شخصی** است که شامل تمام ویژگی‌ها، تمایلات، خواسته‌ها و احساساتی می‌شود که فرد آن‌ها را نمی‌پذیرد، سرکوب می‌کند یا به دیگران نسبت می‌دهد (Projection).

برای مثال، فردی که خشم را گناه می‌داند، ممکن است در خودش آن را سرکوب کند، اما به‌طور مداوم دیگران را «خشنشان» یا «پرخاشگر» ببیند. این خشم، بخشی از درندهٔ اوست.

یونگ تأکید می‌کرد که **یکپارچه‌سازی درنده با خودِ فرد** (Ego Integration) یکی از مهم‌ترین مراحل رشد روانی است. او این فرآیند را «فردی‌سازی» (Individuation) می‌نامید—فرآیندی که انسان را به سوی کمال وجودی سوق می‌دهد.

ویژگی‌های درنده‌کاری اصیل

 

– طولانی‌مدت و پیچیده است (معمولاً سال‌ها طول می‌کشد).
– با رشد خودآگاهی همراه است، نه فقط شناسایی «منفی‌ها».
– نیازمند محیطی امن، معمولاً با هدایت یک روان‌درمانگر آگاه است.
– گاهی با بحران‌های روانی، اضطراب و سردرگمی همراه است.
– هدف آن، «تبدیل» نیست، بلکه «یکپارچه‌سازی» است.

تحول مفهوم در فضای سلف‌هلپ

 

در دهه‌های اخیر، مفهوم درنده به‌صورت گسترده‌ای در فرهنگ عامه، رسانه‌های اجتماعی و صنعت «رشد فردی» (Self-Help) مورد بازتعریف قرار گرفته است. در این نسخهٔ مدرن، درنده دیگر یک منطقهٔ تاریک و پیچیده نیست، بلکه **یک ذخیرهٔ قدرت پنهان** است که فقط کافی است «پذیرفته» و «فعال» شود. این دیدگاه، هرچند الهام‌بخش باشد، بسیار ساده‌انگارانه است و اغلب از ابعاد وجودی و روان‌شناختی پدیده غافل می‌ماند.

 


 

بخش سوم

نقد رادیکال اما دوستانه بر استیو کاتلر و آموزش‌های «درنده‌کاری»

 

۱. از تحلیل روانی به محتوای انگیزشی: کاهش‌یابی یک مفهوم عمیق

 

اولین و مهم‌ترین نقد بر آموزش‌های استیو کاتلر، **کاهش یافتنِ مفهوم درنده به یک فرمول مصرف‌پذیر** است. در محتوای او، درنده اغلب به‌عنوان «قدرت پنهان تو»، «طوفانی که باید آزادش کنی» یا «نیرویی که می‌تونه تو رو به میلیونر تبدیل کنه» تصویر می‌شود. این رویکرد، با دو مشکل اساسی مواجه است:

اول

درنده در نظریهٔ یونگ، لزوماً “قدرت‌بخش” نیست. گاهی درنده، خطرناک، تخریب‌گر و پر از تعارض است. پذیرش آن بدون تأمل و هدایت، می‌تواند منجر به رفتارهای پرخاشگرانه، فرار از واقعیت یا حتی اختلال‌های روانی شود.
– دوم

این نگاه، روان‌درمانی را از فضای بالینی و حرفه‌ای بیرون آورده و به فضای **سرمایه‌گذاری بر خودِ بازاریابی‌شده** تبدیل می‌کند. فرد نه به خاطر رشد وجودی، بلکه به خاطر «موفقیت»، «فروش بیشتر» یا «عشق‌ورزی موفق» به سراغ درنده می‌رود.

در اینجا، «درنده‌کاری» به یک **ابزار تولید سوژهٔ بازارپسند** تبدیل می‌شود—نه یک راه برای رسیدن به یکپارچگی وجودی.

 


دوم

ساختار محتوای دیجیتال:

درنده به عنوان محتوای سرگرمی

 

دومین نقد، به **شکل ارائهٔ محتوا** مربوط می‌شود. آموزش‌های استیو کاتلر اغلب در قالب‌های بسیار کوتاه—۶۰ تا ۹۰ ثانیه—و با استفاده از تصاویر نمادین (چهره‌های نیمه‌تاریک، دود، آینه‌های شکسته) و موسیقی‌های دراماتیک ارائه می‌شوند. این ساختار، بیش از آن‌که فرد را به تأمل وادارد، **حس فوریِ بیداری کاذب** را ایجاد می‌کند.

در روان‌درمانی واقعی، کار با درنده نیازمند سکوت، شک، سؤال، مقاومت و گاه شکست است. اما در این ویدیوها، همه چیز در یک خط تعریف می‌شود:
> «تو از خشم متنفری؟ چون نمی‌دونی چقدر قدرت داره.»

این ساده‌سازی، نه تنها درنده را کاسته می‌کند، بلکه **اعتماد مخاطب به درون‌نگری واقعی** را تضعیف می‌کند. فرد فکر می‌کند با دیدن چند ویدیو، «درنده‌اش را کشف کرده»، در حالی که تنها با نسخهٔ کلیشه‌ای و تجاری آن آشنا شده است.

 


سوم

اقتصاد روان‌درمانی دیجیتال

از آگاهی تا دورهٔ پولی

 

سومین و مهم‌ترین نقد، **اقتصاد پنهانِ این گونه آموزش‌ها** است. در بسیاری از کانال‌های مرتبط با استیو کاتلر، استراتژی محتوایی بر پایهٔ ** funnel (لیوان بازاریابی)** طراحی شده است:

۱. ویدیوی رایگانِ احساسی → ایجاد حس «این دربارهٔ من است».
۲. دعوت به پیوستن به گروه یا کانال اختصاصی → ایجاد حس تعلق.
۳. تبلیغ دورهٔ پولی با عنوانی مانند «درنده‌کاری عمیق» یا «آزادی نهایی» → تبدیل ناراحتی به تقاضای مالی.

در این ساختار، **ناامنی وجودی**—که در واقع نشانهٔ سلامت روان است—به یک **محرک فروش** تبدیل می‌شود. فرد، به‌جای پذیرش پیچیدگی‌های وجود خود، به دنبال «جواب سریع» می‌رود. و این جواب، هرچند با لحنی دوستانه و مهربان ارائه شود، در نهایت یک کالا است.

 


چهارم

مسئلهٔ مسئولیت اخلاقی

وقتی راهنما، اینفلوئنسر می‌شود

 

نکتهٔ اخلاقی کلیدی این است: **آیا ارائه‌دهندهٔ چنین محتوایی، واجد شرایط روان‌درمانی است؟** آیا مجوزهای لازم را دارد؟ آیا به پیامدهای احتمالیِ فراخواندن درنده بدون هدایت مناسب فکر کرده است؟

در روان‌درمانی کلاسیک، کار با درنده نیازمند ایجاد «محیط امن روانی» است. اما در یک ویدیوی عمومی با میلیون‌ها بازدید، چنین محیطی وجود ندارد. فردی که در وضعیت روانی ناپایدار است، با شنیدن این پیام‌ها ممکن است به سمت رفتارهای پرخطر، سوءاستفاده از خود یا دیگران، یا حتی جدایی‌های ناگهانی سوق داده شود—بدون این‌که هیچ پشتیبانی حرفه‌ای در دسترس داشته باشد.

در این جاست که «دوستانه بودن لحن» کافی نیست. **مسئولیت اخلاقی**، فراتر از زیبایی‌گویی است.


 

پنجم

فرهنگ درنده‌کاری دیجیتال:

پست‌مدرنیسم و روان‌درمانی به عنوان سبک زندگی

 

در نهایت، باید به این نکته پرداخت که «درنده‌کاری دیجیتال» نه یک پدیدهٔ منفرد، بلکه **بازتابی از تحولات فرهنگی پست‌مدرن** است. در دنیای امروز، هر چیزی—از روحانیت گرفته تا روان‌درمانی—قابل بسته‌بندی و فروش است. ما دیگر به دنبال «حقیقت» نیستیم، بلکه به دنبال «تجربهٔ حقیقت» هستیم.

استیو کاتلر (در این هویت فرهنگی) نمادی از این تمایل است: فردی که نه به‌عنوان روان‌درمانگر، بلکه **به‌عنوان برند** فعالیت می‌کند. او دیگر فقط راهنمای درون نیست، بلکه یک **ایکون فرهنگی** برای نسلی است که در سکوت، تنهاست، اما می‌خواهد «قدرتمند» باشد.

 


جمع‌بندی نهایی

درندهٔ خویی، یا درندهٔ بازار؟

 

در نهایت، نقد ما نه به شخص استیو کاتلر—که هر کسی که باشد، انسانی است با نیت‌های خودش—بلکه به **ساختاری است که مفاهیم عمیق روان‌شناختی را به کالای دیجیتال تبدیل می‌کند**.

درندهٔ خویی، در نگاه یونگ، یک دعوت به تأمل، پیچیدگی و صداقت است. اما در دستان صنعت سلف‌هلپ، به یک شعار، یک ترند و یک محصول تبدیل شده است. این تبدیل، نه تنها مفهوم را تهی می‌کند، بلکه *خطر نادیده گرفتن رنج واقعی رشد وجودی* را افزایش می‌دهد.

اگر واقعاً می‌خواهیم با درنده‌مان روبرو شویم، شاید بهتر باشد از اسکرول کردن دست بکشیم، گوشی را کنار بگذاریم، و در سکوت، به آن صدای درون گوش دهیم—نه به صدایی که می‌خواهد ما را به خرید دورهٔ بعدی ترغیب کند، بلکه به صدایی که ممکن است هیچ وعده‌ای ندهد، جز این:
> «من هستم. ترساننده‌ام. ولی من هم تو هستم.»

این، شاید واقعی‌ترین درنده‌کاری باشد.

 

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید