ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

جوابیه به یکی از افراد پیرو شعور کیهانی

خانه » مقالات » جوابیه به یکی از افراد پیرو شعور کیهانی
جوابیه به یکی از افراد پیرو شعور کیهانی

جوابیه به یکی از افراد پیرو شعور کیهانی

 

 

به عنوان یک محقق و با بررسی دقیق و علمی متن ارائه شده، باید اعلام کنم که ادعاهای مطرح شده در این متن فاقد هرگونه پایه و اساس علمی، منطقی یا حتی آکادمیک و عیلانی هستند و در بهترین حالت، میتوان آنها را در زمرهٔ شبه علم یا عرفان های کاذب قرار داد. نقدهای علمی به این متن از دو منظر اصلی (علمی-فلسفی و روششناختی) ارائه میشود:

من اظهار نظری کردم نسبت به یاوه بافی های مزدافر مومنی……

بنده خدایی نوشته زود….

…. دوست عزیز شما می توانید بدون انکه حرف بزنید در قلبتان صحبت کنید یاچشمانتان را ببندید و به پشت پلکاتون نگاه کتیدیاانواع عطرهاومزه هارادر تصورات خودحس کتید یادردهاو لذت ها را و….. و این همان شعور کیهانی است که همین نبض ما ملودی ان است …

آری کافی است تنفسهای خود راباآن هماهنگ کنید و با رد افکار با نفسهای مراقبه گونه محوقلبتان شویدتاببینید آنچه را که در باورتان نمی گنجد. برون فکنی روح ….

سالها است که با زبان خوش و با احترام با این ریاکاری ها و دغل بازی ها و سفسطه ها روبرو می شوم ذما این. وزها دیگر مماشات نمی کنم.

آقای محترم سخنان خام و‌نپخته و غیر علمی شمارا به دقت و‌چند بار خواندم و جوابیه ای ب ای آن آماده کردم .

نخست از منظر علمی و فلسفی (Scientific & Philosophical Critique)

الف) ادعای «شعور کیهانی»: یک مفهوم غیرقابل آزمون و غیرعلمی و دروغی محض است

· این مفهوم کاملاً غیرقابل اندازه گیری، غیرقابل تکرار و فاقد شواهد تجربی است. در علم، هر پدیده باید قابل آزمون، مشاهده و ابطالپذیر باشد. ادعای وجود «شعور کیهانی» هیچیک از این معیارها را ندارد و بیشتر به فلسفهٔ ذهن یا متافیزیک نامستند شباهت دارد.
· از نظر فلسفی، این ادعا دچار مغالطهٔ توسل به امر مبهم (Argument from Ignorance) است: چون پدیده های پیچیدهٔ consciousness (آگاهی) به طور کامل شناخته نشده اند، ادعای وجود «شعور کیهانی» هرکز تحت هیچ شرایطی توجیه نشده و نمی شود.

ب) ادعای ارتباط «نبض با ملودی کیهانی»: تقلیلگرایی به شدت غیرعلمی

· ضربان قلب (نبض) یک پدیدهٔ فیزیولوژیک کنترل شده توسط سیستم عصبی خودمختار (autonomic nervous system) و عوامل بیوشیمیایی است. ادعای هماهنگی آن با یک «ملودی کیهانی» نه تنها غیرممکن است، بلکه نادیده گرفتن کامل زیستشناسی و فیزیک پایه است.گمان نکنم اصلا از ان سر دربیاورید….
· اگر منظور از «ملودی» امواج صوتی یا الکترومغناطیس است، باید توجه کرد که این امواج کاملا قابل اندازه گیری هستند و هیچ شواهدی مبنی بر هماهنگی آنها با ضربان قلب انسان (جز در موارد خاص مانند تأثیر موسیقی بر روان) وجود نداشته و ندارد.

ج) ادعای «حس کردن عطرها و مزه ها بدون محرک فیزیکی»: تخیل محض

· درک عطر و مزه نیاز به تحریک گیرنده های حسی (chemoreceptors) دارد که تنها توسط مولکولهای شیمیایی فعال می شوند. ادعای تجربهٔ این حسها بدون محرک، بیشتر شبیه به توهم (hallucination) یا suggestion تحت تأثیر هیپنوتیزم است تا یک پدیدهٔ علمی و حتی عملی

 


دوم

نقد از منظر روششناختی و منطقی (Methodological & Logical Critique)

الف) فقدان مکانیسم علمی (Causal Mechanism)

· هیچ مکانیسمی برای توضیح چگونه گی ارتباط «شعور کیهانی» با ادراکات انسانی هرگز ارائه نشده است. این ادعاها دچار مغالطهٔ علت جعلی (False Cause Fallacy) هستند: صرف همزمانی تنفس با احساسات، دلیلی بر هیچگونه علیتی نیست.

ب) زبان مبهم و غیردقیق (Vague & Pseudo-Profound Language)

· استفاده از عباراتی مانند «شعور کیهانی»، «ملودی کیهانی»، «مراقبهٔ محوقلبتان» نشاندهندهٔ زبان عرفان کاذب یا دروغین و‌جعلی  (pseudo-profound bullshit) است که با کلمات پیچیده اما بیمعنا، سعی در فریب مخاطب دارد. کت در این امر اساسا شکست خورده اید . این زبان deliberately vague است تا هر تفسیری را ممکن کند.

ج) ادعای «دیدن آنچه باور ندارید»: تضاد با منطق و علم

علم بر پایهٔ مشاهده، آزمایش و استنتاج است، نه «باور نکردن و سپس دیدن». این ادعا بیشتر شبیه به تلقین (suggestion) یا self-deception است تا یک روش معتبر شناختی و علمی همه و همه شله علم و خرافه و یا شوخی بیش نیست…..

 


جمع بندی نظرات منتقدان علیه «شعور کیهانی»:

۱. کارل پوپر (فیلسوف علم):

آری چنین ادعاهایی غیرقابل ابطال هستند و بنابراین خارج از دایرهٔ علم قرار می گیرند و فقط شبه علم و خرافه ایی بیش نیستند….
۲. ریچارد داوکینز (زیستشناس): این ادعاها نوعی «تفکر جادویی» (magical thinking) هستند که فاقد شواهد تجربی هستند …خرافه و شبه علم
۳. دانیل دنت (فیلسوف ذهن): consciousness پدیدهای emergent از مغز است، نه یک نیروی کیهانی مستقل.
۴. استیون هاوکینگ (فیزیکدان): کیهان بر اساس قوانین فیزیک عمل میکند، نه یک «شعور» مرموز غیر قابل اندازه‌گیری و ماورایی
۵. سام هریس (عصب شناس): ادعاهای عرفانی بدون پشتوانهٔ علمی، اغلب ناشی فعالیت عصبی (neural activity) قابل تفسیر هستند خواب و رویا دیدن و یا سوگیری…..

—جایی نوشته بودید («کافی است تنفسهای خود را هماهنگ کنید…»):ادعای که «با هماهنگی تنفس با شعور کیهانی، میتوان به حقیقت دست یافت» نه تنها غیرعلمی، بلکه خطرناک است زیرا: · این ادعا افراد را به غفلت از روشهای واقعی شناخت (علم، منطق، تجربه) سوق می دهد.عرفانهای حلقوی و یا شیاطین حلقوی
· میتوانند منجر به قبول ادعاهای بدون شاهد شود و تفکر نقادانه را تضعیف کند.صرفا اعتقاد به اعتقاد
· از نظر روانشناختی، این حالت ممکن است ناشی از اثر آرامبخش تنفس عمیق (parasympathetic activation) باشد، نه یک «اتصال کیهانی» دروغین و پوچ
· چنین توصیه هایی میتواند مسیر سوءاستفادهٔ عرفانهای کاذب و فرقه ها را باز کند.

سخن پایانی به عنوان یک محقق:

متن ارائه شده مملو از ادعاهای grandious اما فاقد هرگونه validity علمی است. به جای توسل به مفاهیم مبهم «شعور کیهانی»، بهتر است به دنبال توضیحات طبیعی، قابل آزمون و مبتنی بر شواهد باشیم. علم به اندازهٔ کافی زیبا و عمیق است که نیازی به چنین خیال پردازیها و رویا پردازی های بی اصل و اساس نداشته باشد.

 

 

دکترمازیارمیر محقق و پژوهشگر 

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید