ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

ما به کسب و کارهای نوپا کمک می کنیم تا حرفه ای شوند.

درباره بنیاد میر

ارائه خدمات مشاوره

بنیاد دکتر مازیار میر، همراه حرفه‌ای شما در مسیر مشاوره انتخاباتی، آموزش تخصصی املاک و برندسازی شخصی.

بهترین مشاور تخصصی انتخابات ایران

خانه » مقالات » بهترین مشاور تخصصی انتخابات ایران

اتفاق فکر سه بعدی برای انتخابات

 

دکترمازیارمیر مدرس و مشاورانتخابات

ایران تهران 15 خرداد 1399

بی‌تردید، در جهان پرشتاب و پیچیده‌ی رقابت‌های انتخاباتی معاصر، موفقیت از آنِ کارزارهایی نیست که تنها بر شعارهای کلیشه‌ای و انرژی آنی تکیه زده‌اند، بلکه سکان هدایت این کشتی پرتلاطم در دستان مجموعه‌ای استراتژیک و متفکر است که من، دکتر مازیار میر، به عنوان اولین مشاور حرفه‌ای انتخابات در کشور، آن را «شورای عالی راهبردی» می‌نامم. این شورا، مغز متفکر و قلب تپنده‌ی هر کمپین پیروز است؛ محرکی که نه بر پایه‌ی حدس و گمان، که بر اساس داده‌ها، تحلیل‌های علمی و خلاقیت سامان‌یافته عمل می‌کند. در این مقالۀ جامع، به تشریح ابعاد وجودی، ساختار، وظایف و الزامات تشکیل چنین شورای حیاتی می‌پردازم.

 

فصل نخست

فلسفه وجودی و جایگاه استراتژیک شورای راهبردی

 

یک کارزار انتخاباتی، تنها یک رقابت برای کسب آراء نیست؛ بلکه نبردی است narrative-based (روایت‌بنیان) برای تسخیر قلب‌ها و اذهان شهروندان. در این نبرد، شورای راهبردی، همان نقش ستاد فرماندهی عملیات را ایفا می‌کند. این نهاد، جایگاهی فراتر از تیم ارتباطات یا تیم رسانه دارد. اینجا، محل «تولید معنای استراتژیک» است. هدف غایی این شورا، تبدیل یک نامزد و مجموعه ایده‌هایش به یک «برند سیاسی» قابل اعتماد، جذاب و پاسخگو در ذهن رأی‌دهنده است.

 

چرا یک شورا و نه یک فرد؟

تجربه‌ی بالای اینجانب در مشاوره‌ی کارزارهای متعدد نشان می‌دهد که هیچ فردی،هرچند نخبه، نمی‌تواند به تنهایی همه‌ی ابعاد یک رقابت پیچیده‌ی انتخاباتی را پوشش دهد. قدرت شورای راهبردی در «تلفیق تخصص‌ها» و «تولید ایده‌ی جمعی» نهفته است. یک ایده در تعامل با ذهن‌های دیگر صیقل می‌خورد، از زوایای مختلف سنجیده می‌شود و به محصولی نهایی تبدیل می‌گردد که احتمال خطا و شکست در آن به حداقل می‌رسد.

 

فصل دوم: معماری کلان: ماموریت‌های دوگانه‌ی شورا

 

شورای راهبردی دو مأموریت کلان و متمایز اما کاملاً به هم پیوسته دارد:

 

۱. مهندسی نقشه‌ی راه استراتژیک

(Strategic Roadmapping):

این بخش،جنبه‌ی پیش‌دستانه (Proactive) کارزار است. در این فاز، شورا به مثابه یک معمار عمل می‌کند که پیش از آغاز ساخت، تمامی نقشه‌ها را ترسیم می‌کند. اجزای این فاز شامل موارد زیر است:

 

· تدوین کانون استراتژیک (Strategic Core): اینجا، هسته‌ی مرکزی کمپین تعریف می‌شود: «پیام اصلی» (Core Message) که باید مانند یک موسیقی زمینه در تمامی ارتباطات طنین‌انداز شود، «ارزش‌های محوری» و «داستان شخصی نامزد» به گونه‌ای که با زندگی رأی‌دهندگان ارتباط برقرار کند.

· تحلیل محیط و ذی‌نفعان: این بخش مبتنی بر تحقیقات میدانی و نظرسنجی‌های علمی است. تحلیل SWOT (قوت‌ها، ضعف‌ها، فرصت‌ها، تهدیدها) برای نامزد و هر یک از رقبای اصلی انجام می‌شود. جامعه‌ی هدف به طور دقیق «قطعه‌بندی» (Segmentation) می‌شود (مانند: جوانان تحصیلکرده شهری، بازنشستگان، کسبه‌ی محلی و غیره). برای هر قطعه، پیام‌ها و کانال‌های ارتباطی خاص طراحی می‌گردد.

· طراحی برنامه‌ی رسانه‌ای یکپارچه (Integrated Media Plan): این برنامه مشخص می‌کند که چه پیامی، در چه زمانی، از چه کانالی (رسانه‌ی ملی، شبکه‌های اجتماعی، بیلبوردهای شهری، دیدارهای چهره به چهره) و با چه بودجه‌ای باید منتقل شود. این برنامه باید از هماهنگی کامل (Synergy) برخوردار باشد.

 

۲. مدیریت عملیات و بحران

(Crisis & Operations Management):

این بخش،جنبه‌ی واکنشی (Reactive) و انعطاف‌پذیر کارزار است. هیچ نقشه‌ای، هرچند دقیق، نمی‌تواند تمامی اتفاقات غیرمنتظره را پیش‌بینی کند. اینجاست که شورا به یک «unit rapid reaction» تبدیل می‌شود. وظایف این بخش شامل:

 

· پایش فعالانه (Active Monitoring): رصد دائمی فضای رسانه‌ای، سخنان رقبا و واکنش‌های عمومی.

· مدیریت بحران: زمانی که رقیب حمله می‌کند، یک شایعه منتشر می‌شود یا نامزد در موضعی دشوار قرار می‌گیرد، شورا باید بلافاصله تشکیل جلسه داده و «پاسخ استراتژیک» را طراحی کند. این پاسخ می‌تواند یک بیانیه، یک کلیپ رسانه‌ای یا تغییر در برنامه‌ی سفرهای انتخاباتی باشد.

· بهینه‌سازی مستمر

(Continuous Optimization)

ارزیابی عملکرد نامزد در مناظره‌ها، تحلیل بازخورد سخنرانی‌ها و ارائه‌ی راهکار برای بهبود تأثیرگذاری در لحظه.

 

فصل سوم

ترازیابی نیروها: تیم‌سازی برای شورای راهبردی

 

انتخاب اعضای این شورا، یکی از حساسترین تصمیمات مدیر کمپین است. ترکیب ایده‌آل، ترکیبی است متعادل از تخصص‌های مختلف و ویژگی‌های شخصیتی مکمل.

الف) نقش‌های کلیدی در شورا:

· استراتژیست ارشد (Chief Strategist): فردی با دید کلان که توانایی ارتباط دادن تمام اجزا به یکدیگر را دارد. این نقش، معمولاً بر عهده‌ی فردی با سابقه‌ی طولانی در علوم سیاسی، ارتباطات یا مدیریت است.

· متخصص پژوهش و داده (Data & Research Analyst): کسی که می‌تواند داده‌های نظرسنجی را تفسیر، روندهای اجتماعی را شناسایی و بینش‌های عملی استخراج کند.

· متخصص پیام‌رسانی و روایت‌سازی (Message & Narrative Specialist): این فرد، که می‌تواند یک نویسنده یا متخصص زبان‌شناسی باشد، مسئول تبدیل سیاست‌های خشک به داستان‌های جذاب و قابل درک برای عموم است.

· متخصص رسانه و ارتباطات دیجیتال (Media & Digital Expert): کسی که با ظرافت‌های فضای مجازی و رسانه‌های سنتی آشناست و می‌داند چگونه یک پیام را در هر بستری بهینه منتقل کند.

· متخصص مسائل جغرافیای انتخاباتی (Grassroots & Field Expert): فردی که به خوبی با خُلق و خو، مسائل و نخبگان محلی حوزه آشناست.

ب) شایستگی‌های فرانقشی (فراتر از تخصص):

· خلاقیت مشروط (Conditional Creativity): توانایی تولید ایده‌های نو، اما در چارچوب اهداف استراتژیک کمپین. ایده‌هایی که قابل اجرا و متناسب با بودجه باشند.

· انعطاف‌پذیری شناختی (Cognitive Flexibility): این مهم‌ترین ویژگی است. اعضا باید بتوانند در مواجهه با داده‌های جدید، نظرات خود را بازبینی کنند. آنچه من از آن به «مرگ تفکر جزمی» یاد می‌کنم، در این شورا یک اصل است. افرادی که بر طبل «حرف مرد یکی است» می‌کوبند، مانند سمی هستند که نوآوری را در نطفه خفه می‌کنند.

· توانایی همکاری در محیط پرتنش: جلسات شورا ممکن است با بحث‌های داغ و چالش‌برانگیز همراه باشد. اعضا باید بتوانند بدون جهت‌گیری شخصی، استدلال‌های خود را مطرح کرده و نقد دیگران را بپذیرند.

· رازداری مطلق و اعتمادپذیری: این یک اصل غیرقابل مذاکره است.

فصل چهارم

هشدار قرمز

مدیریت ریسک در تیم‌سازی

یکی از بزرگترین خطاهایی که ممکن است یک کمپین مرتکب شود، دعوت از افراد «با دانش اما غیرقابل اعتماد» به این شوراست. اینجانب همواره به مراجعان خود هشدار می‌دهم: «یک مشاور غیرقابل اعتماد با مدرک دکتری، به مراتب خطرناک‌تر از یک فرد کم‌تجربه اما وفادار است.»

این افراد می‌توانند با افشای استراتژی‌های محرمانه به رقبا، ایجاد تشتت عمدی در تصمیم‌گیری، یا پیشبرد اجندای شخصی به جای اهداف کمپین، کل سرمایه‌گذاری را به باد فنا دهند. اعتماد، فراتر از هر تخصصی، اولین و آخرین فیلتر برای ورود به این حریم است.

فصل پنجم

فرهنگ سازمانی شورا: فراتر از جلسات فرمال

شورای راهبردی نباید به یک نهاد اداری با «جلسه برای جلسه» تبدیل شود. فرهنگ حاکم بر آن باید بر چند اصل استوار باشد:

· تمرکز بر خروجی (Output-Oriented): هر جلسه باید با یک دستورکار مشخص آغاز شود و به تصمیمات عملیاتی و تقسیم کار مشخص ختم گردد.

· پذیرش مسئولیت جمعی: وقتی تصمیمی اتخاذ شد، حتی اگر مخالف آن بوده‌اند، همه‌ی اعضا در قبال آن متعهد و مسئول هستند.

· فضای امن برای ایده‌پردازی: باید فضایی ایجاد کرد که در آن، حتی «دیوانه‌وارترین» ایده‌ها نیز بدون ترس از تمسخر مطرح شوند، زیرا گاهی همین ایده‌ها می‌توانند بازی را به نفع شما تغییر دهند.

نتیجه‌گیری

در عصر حاضر، که رقابت‌های انتخاباتی به یک «علم-هنر» پیچیده تبدیل شده است، داشتن یک شورای عالی راهبردی نه یک انتخاب، که یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. این شورا، با ترکیب درست از تخصص، خلاقیت، انعطاف‌پذیری و وفاداری، قادر است برای نامزد شما یک «مزیت رقابتی پایدار» خلق کند. این نهاد، تضمین می‌کند که کارزار شما نه بر پایه‌ی واکنش‌های احساسی، که بر اساس حرکت‌های حساب‌شده، هوشمندانه و پیش‌دستانه پیش می‌رود و در نهایت، همین تفکر استراتژیک است که خط فاصلی بین پیروزی و شکست ترسیم می‌کند. همانگونه که بارها تأکید کرده‌ام: «در میدان انتخاباتی، پیروز نمی‌شود آنکه بلندتر فریاد می‌زند؛ پیروز می‌شود آنکه هوشمندانه‌تر می‌اندیشد.»

دکتر مازیار میر

نوشته های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید